جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چطور دیالوگ بنویسیم: 7 مرحله برای ایجاد یک گفتگوی جذاب در داستان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط آریانا با نام چطور دیالوگ بنویسیم: 7 مرحله برای ایجاد یک گفتگوی جذاب در داستان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 785 بازدید, 16 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع چطور دیالوگ بنویسیم: 7 مرحله برای ایجاد یک گفتگوی جذاب در داستان
نویسنده موضوع آریانا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
یادگیری نحوه نوشتن گفتگو یا دیالوگ در یک داستان بسیار اهمیت دارد. نوشتن گفتگوهای جذابی که دست درازی و اختلاف نظر را در برگرفته و روند داستان را پیش ببرند، خوانندگان را به خواندن ادامه داستان ترغیب می کند. در اینجا 7 مرحله برای بهبود مهارت های نوشتن دیالوگ ارائه شده است:
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
1. نحوه قالب بندی دیالوگ را بیآموزید
شما همیشه باید خواننده خود را غرق دیالوگ داستان خود کنید. قالب بندی خوب، خواندن داستان را برای خوانندگان شما لذت بخش و آسان می کند. در اینجا برای اینکه مطلب را روشن کنیم چند راهنما برای نحوه نوشتن گفتگو آورده شده است:

الف) هر بار که صحبت کننده را عوض می کنید، به خط جدید بروید. این قاعده را حتماً رعایت کنید زیرا گم کردن این که چه کسی در حال گفتگوست، بسیار آسان است.
« به چی فکر می کردی؟» سارا اخم کرد.

«هیچی. به چیزی فکر نمیکردم.» احمد جواب داد.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
ب) همیشه از علائم نگارشی صحیح استفاده کنید

در زبان فارسی یک دیالوگ بصورت زیر نوشته می شود:

فعل نقل + دو نقطه(:) و کوتیشن باز («)+ دیالوگ + علامت نگارشی متناسب با دیالوگ + کوتیشن بسته (»)
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
ج) تمام علائم نگارشی گفتگو را درون کوتیشن ها قرار دهید

در مثال بالا، علامت سؤال قبل از بسته شدن کوتیشن قرار گرفته است و نه بعد از آن. اگر پایان گفتگو، پایان جمله نیز است، نقطه را قبل از علامت بسته شدن کوتیشن قرار دهید زیرا این بخشی از ریتم گفتگو است.

سارا گفت: «مشکلت همینه، همیشه می خوای به خودت تکیه کنی.»

بهترین خط مشی در قالب بندی گفتگو بررسی کتاب های منتشر شده و مقایسه دیالوگ هاست. بررسی کنید که رایج ترین روشی که نویسندگان مطرح بکار می گیرند چیست و به یاد داشته باشید که مشابه آنها بنویسید.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
2. اضافات را حذف کنید
در یک دیالوگ قوی، هیچ جمله یا کلمه اضافی وجود ندارد. اگر شخصیت ها از طریق تلفن در حال گفتگو با هم هستند، جملاتی از قبیل «میتونم با او صحبت کنم» یا «لطفاً گوشی را نگه دارید» وجود ندارد. همه اضافات را از گفتگو جدا کنید. مستقیماً به مکالمه تلفنی بپردازید.

گاهی اوقات، مکالمات اضافی مثلاً برای معرفی بین شخصیت ها ضروری است. با این وجود از این فرصت استفاده کنید که به توصیف شخصیت ها بپردازید. به عنوان مثال، در اینجا بریده ای از کتاب «آرزوهای بزرگ» اثر چارلز دیکنز آورده شده است که پر از شخصیت پردازی است:
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
جو با آقای وپسل و شخص بیگانه ای نشسته بود و چپق می کشید. جو حسب المعمول با گفتن " سلام، پیپ، رفیق عزیز!" بمن خوش آمد گفت. با شنیدن این سخن مرد بیگانه برگشت و در من نگریست.

مردی بود به ظاهر مرموز، که تا آن وقت او را ندیده بودم. سرش به یک سو متمایل بود و یکی از چشمانش نیم بسته بود، گویی با تفنگی نامرئی به چیزی نشانه می رفت.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
توجه کنید که جو فقط با چهار کلمه خوش آمد می گوید. اما با این وجود دیکنز توصیف دقیقی از شخصیت ها در کنار آن ارائه می دهد.

اضافات شامل برچسب های گفتگوی غیر ضروری است. به جای استفاده مکرر از «او گفت»، ببینید كجا می توانید این برچسب ها را با ژست یا حرکتی جایگزین كنید كه اطلاعات بیشتری را برای داستان فراهم كند. این دو دیالوگ که در ادامه می آید را با هم مقایسه کنید:

سارا گفت: «پس می خوای بری ...»

احمد گفت: «فکر می کردم میدونستی.»
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
در این مثال برچسب های گفتگو، تکراری و خسته کننده هستند. می توانید آنها را به طور کامل کنار بگذارید (اگر زمینه صحنه قبلی مشخص کند چه کسی در حال گفتگوست)، یا می توانید ژستی را به گفتگو اضافه کنید:

«پس می خوای بری...» سارا در حالی که دستانش را در هم گره کرده بود کنار در ایستاد.

«فکر می کردم میدونستی.» لحظه ای در هنگام جمع کردن لباس هایش مکث کرد، امّا به سمت او برنگشت.

در اینجا گفتگو جزئیات بیشتری راجع به احساسات صحنه ارائه می دهد، ضمن اینکه از تکرار عبارت های گفتگوی استاندارد خودداری شده است.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
3. درگیری و اختلاف نظر را در گفتگو وارد کنید
نکته مهم در نوشتن یک گفتگوی عالی، نحوه نوشتن اختلاف نظر در گفتگوست. در زندگی واقعی، ممکن است هفته ها بگذرد و کلمه ای کینه ورزانه به شخص دیگری نگوییم. امّا در داستان ها، این درگیری ها و اختلاف نظرها در گفتگو، تنش روانی لازم را فراهم کرده و داستان را قانع کننده می کند.

اگر همه در رمان شما با بقیه شخصیت ها خوب کنار می آیند، نتیجه آن می تواند گفتگوهای کسل کننده ای باشد. به عنوان مثال، در همان رمان «آرزوهای بزرگ»، مشاجرات کلامی بین اِستلا و پیپ باعث ایجاد تنش می شود، همانطور که می بینیم اِستلا با توهین و سرزنش پیپ به او طعنه می زند و پیپ را مورد آزمون قرار می دهد. گفت و گو و رفتار اِستلا با گذشته اِستلا همخوانی دارد. سرپرست قانونی او، خانم هاویشام، که زمانی توسط معشوقش ترک شده، اِستلا جوان را نسبت به پسران و احساسات بدبین کرده است:
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
«چطوری؟»

من که نزدیک بود تعادلم را از دست بدهم و به رویش بیفتم هر طور بود خودم را نگه داشتم و در جواب گفتم :«بد نیستم»

نگاهم کرد و من هم طبعاً نگاهش کردم.

«خوشگلم؟»

«بله؛ به نظر من خیلی خوشگلید.»

«رفتارم توهین آمیزه؟»

گفتم: «نه باندازه دفعه ی گذشته.»

«نه به آن اندازه؟»

«نه.»

در اثنای آخرین سؤالش از خشم سرخ شد و وقتی در جوابش گفتم : «نه» با تمام نیرو سیلیی به صورتم نواخت و پرسید: «حالا چطور؟ بی تربیت اکبیری. حالا چطور آدمی هستم؟»

«نمیگم.»
 
بالا پایین