جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه رمان بنویسیم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط ASHVAN با نام چگونه رمان بنویسیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,386 بازدید, 64 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع چگونه رمان بنویسیم؟
نویسنده موضوع ASHVAN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
وقتی می گویند نثر رمان مفهوم زده است ، به چه معناست ؟

در بیشتر وقت ها به این معنی هست که نویسنده خواسته فلسفه بافی بکند. یعنی به زعم خودش حرف های مهم و پرمغز بزند ولی ناخواسته در این کار دچار مستقیم گویی و پرگویی شده است. بهتر است نویسنده مفاهیم داستان را به صورت غیرمستقیم و در قالب اتفاقات و حوادث و کنش شخصیت و انتخاب های شخصیت در لایه های زیرین داستان به مخاطب القا بکند. نه اینگه به صورت شعارگونه و گل درشت و با لحن موعظه گونه داد سخن سر بدهد.

صرفا نگوید "زندگی بی معنی و پوچ هست" بلکه این پوچی و بی معنایی را در قالب رفتار و کنش شخصیت نشان بدهد.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
من ایده های جالبی راجب چیزی ک میخوام بنویسم دارم و اینکه میدونم اخر داستانم قراره چه اتفاقی بیفته منتهی نمیدونم چطور بنویسم که مسبب دلزدگی خواننده و تکراری شدن محتوی نشه(همین ذکر روزمرگی ها و... در رمان)

ممنون میشم راهنماییم کنید

:خب ضد کلیشه ها نوشتن کار سختی هست. نباید اولین چیزی که به ذهنت می رسد را بنویسی. باید مسیرهای مختلفی را امتحان بکنی. ببنی شخصیت اصلی چه انتخاب هایی می تواند پیش رو داشته باشد. بعد از روی انتخاب های تکراری و دم دستی بگذری و مدام قوه خلاقیتت را به کار بیاندازی و با تخیل به مسیرهای تازه فکر بکنی. مثلا: شخصیت ما یک مرد هست که به تازگی با زنش به مشکل خورده و زنش می خواهد همه ی مهریه اش را بگیرد. مرد بی پول هست و زنش هم اصرار دارد که از مهریه اش نگذرد و به خیال خودش می خواهد مرد را ادب کند. و اگر نداد او را راهی زندان کند. حالا تصمیم مرد و انتخاب هایش چیست؟ اینجا هست که مسیر داستان و ضد کلیشه بودنش مشخص می شود.

نکته ی دوم برای ضد کلیشه نوشتن این هست که برای محتوای تکراری از فرمی تازه استفاده بکنیم. مثلا زاویه دید را تغییر بدهیم. یا نوع روایت را از نظر زمانی.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
سوال های پر تکرار درباره این موضوع👇


من استعداد زیادی تو نوشتن دارم و خیلی دوست دارم که زندگی نامه خودمو بنویسم ولی نمیدونم مثل همه رمانا مکالمه هارو از کجا بیارم ینی همین صحبت هایی ک‌ بین شخص اصلی رمان و بقیه رد و بدل میشه و چون سنم ۱۵هست خیلی دوست دارم داستانو با ازدواج و اینا تموم کنم ولی بخاطر سنم میگم که من و عشق و از این چبزا تو زندگیم نیست میترسم بنویسم و به پایان‌داستان به مشکل بر بخورم به نظر شما با چه موضوعی جالبت دیگه ای میتونم رمان و به پایان برسونم لطفا کمک کنید

پاسخ:
درباره دیالوگ های رمان:
باید توی هر صحنه از داستان دو چیز را برای خودت مشخص بکنی:
1: صحنه با چه موقعیتی شروع می شود و با چه موقعیتی تمام می شود. مثلا شخصیت اصلی ما در یک صحنه وارد محل کارش در اولین روز کاری شده است و با این حس وارد شده است که به زودی رتبه و مقام بالاتری به دست بیارود. بنابراین موقعیت ابتدایی اعتماد به نفس و امیدواری هست. اما بعد از رویارویی با سایر شخصیت ها (همکاران و رئیس) می فهمد که کار خیلی سختی در پیش دارد و پیشرفت در کار به این آسانی ها نیست. بنابراین موقعیت پایانی یاس و ناامیدی و از دست دادن اعتماد به نفس هست. پس هدف صحنه و خط سیر آن مشخص شد.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
2. برای نوشتن دیالوگ ها باید خودت را چای شخصیت اصلی و بعد شخصیت مقابل قرار بدهی. نسبت به هدف و انگیزه شخصیت اصلی (پیشرفت در کار) کاملا آکاه باشی و در دیالوگ ها نشان بدهی که او با چه امیدواری و اعتماد به نفسی پیش می رود. در عین حال باید خودت را جای شخصیت مقابل یا ضدقهرمان هم قرار بدهی. یعنی همان کسی که مانعی بر سر راه قهرمان هست.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
حالا باید دیالوگ هایی بنویسی که تلاش قهرمان و مانعی که ضدقهرمان دارد ایجاد می کند را نشان بدهی. یعنی دیالوگ ها را در جهیت خط سیر هدف صحنه (از امیدواری◄یاس) و (از اعتماد به نفس ◄تقلیل اعتماد به نفس) پیش ببری.

پس اول هدف صحنه و بعد انگیزه و هدف شخصیت و مانعی که بر سر راهش ظاهر می شود.

اگر این دو را درک کنی و به خوبی خودت را هم جای قهرمان و هم جای ضدقهرمان قرار بدهی می توانی دیالوگ هایی جذاب و هدفمند بنویسی.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
مسئله دوم درباره انتخاب موضوع: بستگی به میزان تجربه ما از موضوع دارد اگر شناخت کافی نداشته باشیم نمی توانیم کار را درست پیش ببریم. سعی کن از موضوعاتی بنویسی که به اندازه کافی شناخت نسبت به آنها داری. مثلا همین موضوع ناامیدی که همه در زندگی بارها تجربه می کنیم.

موفق باشی

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
در صنعت نشر (مخصوصا در اروپا و امریکا) به آن دسته از کتاب های داستانی، رمان گفته می شود که عموما بیش از 300 صفحه باشد. البته تعداد صفحات یا لغات معیار درست و دقیقی نیست که بخواهیم خودمان را به آن مقید بکنیم. اینکه در اقتصاد نشر روی حجم و طولانی بودن رمان (کمیت) تاکید می شود دلایل خودش را دارد که لزوما با شاخص های کیفیت رمان منطبق نیست. عموم خوانندگان رمان هم دوست دارند کتابی که برای مطالعه تهیه می کنند ساعت های متمادی از روزها و هفته های شان را به خود اختصاص دهد و زمانی طولانی در جهان کتاب زندگی بکنند، که بسیار لذت بخش و سرگرم کننده هست. ....
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
اما جواب این سوال که «چگونه رمانی طولانی بنویسیم بدون آنکه به آن آب ببندیم؟». یا اینکه اگر رمانی نوشتیم و دیدیم دیگر بیشتر از 100 صفحه نمی شود چه کار بکنیم؟
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: ILLUSION
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
طبیعتا اگر بخواهیم رمان مان بیش از حجم اولیه اش باشد باید برگردیم و تغییراتی را از ابتدا در آن اعمال بکنیم. در واقع ما یک تنه ی نحیف در اختیار داریم که باید آن را چاق و فربه بکنیم. برای همین اینطور نیست که فقط از پایان هی آن را کش بدهیم تا طولانی تر شود. چون در این صورت به رمان خود آب بسته ایم و تلاش کرده ایم پایان بندی رمان را به تعویق بیاندازیم. نتیجه این می شود که با کلی اتفاقات بی ربط که با گذشته ی داستان ارتباطی ندارد رمان را پیش برده ایم. خواننده هم خیلی زود دست نویسنده را می خواند و می فهمد که نویسنده با آوردن اتفاقاتی که ریشه در گذشته ندارند و فی البداهه به ذهنش رسیده او را به صفحات بعد حواله می دهد.
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: ILLUSION
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,719
مدال‌ها
8
بنابراین به نظرم بهتر است از واژه ی "حجیم" کردن به جای "طولانی" کردن استفاده کنیم.

♣ در طولانی کردن: ما کارمان را از صفحات انتهایی شروع می کنیم و حوادثی مرتبط یا غیرمرتبط با تنه ی اصلی داستان را به کار می افزایم و مدام پایان بندی رمان را به تعویق می اندازیم. اما ...

♣ در حجیم کردن: ما کار را از ابتدا باز نویسی می کنیم، از اولین صفحات.


 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ILLUSION
بالا پایین