Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
3-سرگرمی یا موعظه ؟
در اکثر نوشته ها خوانده ایم که اولین وظیفه ی نویسنده ایجاد سرگرمی برای خواننده است. اما بسیاری معتقد به معنی گرا بودن و فلسفی اندیشیدن نویسنده و آثار او هستند. تجربه و آمار نشان داده است خوانندگان موعظه گری را دوست ندارند.
وقتی مخاطب شروع به خواندن آثار شما میکند ابتدا باید جذب آن شود و سرگرم شود، اما اگر در میانه ی راه دریابد که شما چیزی به او یاد نمیدهید از شما نا امید میشود و احساس میکند فریب خورده است.
پس ایجاد تعادل بین سرگرمی و معنی و مفهوم میتواند شما را به موفقیت برساند و باعث شود مخاطبان آثار شما را دوست داشته باشند.
4-نشان دهید ، تعریف نکنید.
شاید این عبارت کلیشه ای ترین جمله در دنیای نویسندگی باشد. دلیل آنکه انقدر تکرار شده و کلیشه ای به نظر میرسد اهمیت آن دست. به مخاطبانتان نگویید “ ایده درباره ی چیست” به آنها نشان دهید که چه چیزی است که باعث به وجود آمدن داستان شما شده است. اگر بگوید ایده ی شما چیست مخاطب دلسرد میشود و به صداقت شما شک میکند.
مخاطب نمیخواهد بداند چه ایده ای دارید ، بلکه میخواهد ببیند چیزی که موجب شکل گیری ایده ی شما بوده چگونه کار میکند و مسبب اتفاقات داستانی شما میشود. او دوست دارد از کشف کردن و مشاهده لذت ببرد و یاد بگیرد.
5- تنها صدا است که میماند.
شاید شنیده اید که ارتباط تصویری تاثیرگذارتر است. این موضوع کاملا درست است. اما فراموش نکنید شما در حال نوشتن داستان هستید نه فیلمنامه یا سناریوی یک تبلیغ تلویزیونی. در دنیای داستان صدا مهمتر از تصویر است.
مخاطب هرجور که بخواهد میتواند در ذهن خود تصویر سازی کند اما صدای داستان شما از ابتدا تا انتها راهنمای او خواهد بود تا اتفاقات رو بهتر درک کند، برای هر اتفاقی تصویرسازی کند و از این چالش لذت ببرد. صدای منحصر به فرد خود را پیدا کنید.
در اکثر نوشته ها خوانده ایم که اولین وظیفه ی نویسنده ایجاد سرگرمی برای خواننده است. اما بسیاری معتقد به معنی گرا بودن و فلسفی اندیشیدن نویسنده و آثار او هستند. تجربه و آمار نشان داده است خوانندگان موعظه گری را دوست ندارند.
وقتی مخاطب شروع به خواندن آثار شما میکند ابتدا باید جذب آن شود و سرگرم شود، اما اگر در میانه ی راه دریابد که شما چیزی به او یاد نمیدهید از شما نا امید میشود و احساس میکند فریب خورده است.
پس ایجاد تعادل بین سرگرمی و معنی و مفهوم میتواند شما را به موفقیت برساند و باعث شود مخاطبان آثار شما را دوست داشته باشند.
4-نشان دهید ، تعریف نکنید.
شاید این عبارت کلیشه ای ترین جمله در دنیای نویسندگی باشد. دلیل آنکه انقدر تکرار شده و کلیشه ای به نظر میرسد اهمیت آن دست. به مخاطبانتان نگویید “ ایده درباره ی چیست” به آنها نشان دهید که چه چیزی است که باعث به وجود آمدن داستان شما شده است. اگر بگوید ایده ی شما چیست مخاطب دلسرد میشود و به صداقت شما شک میکند.
مخاطب نمیخواهد بداند چه ایده ای دارید ، بلکه میخواهد ببیند چیزی که موجب شکل گیری ایده ی شما بوده چگونه کار میکند و مسبب اتفاقات داستانی شما میشود. او دوست دارد از کشف کردن و مشاهده لذت ببرد و یاد بگیرد.
5- تنها صدا است که میماند.
شاید شنیده اید که ارتباط تصویری تاثیرگذارتر است. این موضوع کاملا درست است. اما فراموش نکنید شما در حال نوشتن داستان هستید نه فیلمنامه یا سناریوی یک تبلیغ تلویزیونی. در دنیای داستان صدا مهمتر از تصویر است.
مخاطب هرجور که بخواهد میتواند در ذهن خود تصویر سازی کند اما صدای داستان شما از ابتدا تا انتها راهنمای او خواهد بود تا اتفاقات رو بهتر درک کند، برای هر اتفاقی تصویرسازی کند و از این چالش لذت ببرد. صدای منحصر به فرد خود را پیدا کنید.