جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

همگانی چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جامعه شناسی توسط ~ArMaN~ با نام چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 629 بازدید, 28 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته جامعه شناسی
نام موضوع چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟)
نویسنده موضوع ~ArMaN~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ~ArMaN~
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
هم کنت و هم کارل مارکس در پی صنعتی شدن و سکولارسازی اروپا، که توسط جنبش‌های کلیدی مختلف در فلسفه تاریخ و فلسفه علم اطلاع‌رسانی شده بود، به دنبال توسعه نظام‌های توجیه‌شده علمی بودند. مارکس اثبات‌گرایی کنتی را رد کرد.[۲۹] ولی بخاطر تلاش برای توسعه علم جامعه به عنوان یکی از بنیانگذاران جامعه‌شناسی شناخته می‌شود زیرا این اصطلاح معنای گسترده‌تری پیدا کرد. برای آیزایا برلین (۱۹۶۷)، اگر چه مارکس خود را جامعه‌شناس نمی‌دانست ولی می‌توان او را به عنوان «پدر واقعی» جامعه‌شناسی مدرن در نظر گرفت، «تا جایی که هر کسی می‌تواند ادعای این عنوان را داشته باشد»
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
پاسخ‌های واضح و یکپارچه در قالب‌های تجربی آشنا به آن دسته از پرسش‌های نظری که در آن زمان بیشتر ذهن انسان‌ها را به خود مشغول کرده بود و از آنها دستورات عملی روشنی استنتاج می‌کرد، بدون اینکه پیوندهای مصنوعی آشکاری بین این دو ایجاد کند، دستاورد اصلی نظریه مارکس بود. بررسی جامعه‌شناختی مسائل تاریخی و اخلاقی که کنت و پس از او هربرت اسپنسر و ایپولیت تن در مورد آنها بحث و ترسیم کرده بودند، تنها زمانی به یک مطالعه دقیق و ملموس تبدیل شد که حمله مارکسیسم مبارز نتیجه‌گیری‌های آن را به موضوعی داغ تبدیل کرد و از این رو جست‌وجوی شواهد را غیرتمندتر و توجه به روش را شدیدتر کرد
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
هربرت اسپنسر یکی از محبوب‌ترین و تأثیرگذارترین جامعه‌شناسان سده نوزدهم بود. تخمین زده می‌شود که در طول زندگی او، یک میلیون نسخه از کتاب‌هایش فروخته شد که بسیار بیشتر از هر جامعه‌شناس دیگری در آن زمان بود. نفوذ او به قدری قوی بود که بسیاری از متفکران سده نوزدهمی دیگر، از جمله امیل دورکیم نظرات خود را با توجه به نظرات او مطرح کردند. کتاب «درباره تقسیم کار اجتماعی» دورکیم تا حد زیادی یک بحث گسترده با اسپنسر است که بسیاری از مفسران اکنون بر این باورند که دورکیم از جامعه‌شناسی او به‌طور گسترده وام گرفته‌است. همچنین به عنوان زیست‌شناس برجسته، اسپنسر اصطلاح بقای اصلح را ابداع کرد. در حالی که ایده‌های مارکسیستی یک رشته از جامعه‌شناسی را تعریف می‌کرد، اسپنسر منتقد سوسیالیسم و همچنین مدافع قوی سبک لسه فر در حکومت بود. باورهای او توسط محافل سیاسی محافظه‌کار به ویژه در ایالات متحده و انگلیس، مشاهده و بررسی شد.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
اصل فراگیر روش‌شناختی اثبات‌گرایی آنست که جامعه‌شناسی را به‌طور کلی به همان شیوه علوم طبیعی هدایت کند. تأکید بر تجربه‌گرایی و روش علمی به دنبال ارائه یک پایه آزمایش شده برای پژوهش‌های جامعه‌شناختی بر اساس این فرض است که تنها دانش اصیل، دانش علمی است و اینکه چنین دانشی تنها با تأیید مثبت از طریق روش‌شناسی علمی به دست می‌آید.

هدف اصلی ما تعمیم خردگرایی علمی به رفتار انسان است… آنچه که اثبات‌گرایی نامیده می‌شود نتیجه خردگرایی نیست.
امیل دورکیم: قواعد روش جامعه‌شناسی،

مدت‌هاست که این اصطلاح دیگر این معنی را ندارد. کمتر از دوازده معرفت‌شناسی متمایز وجود دارد که از آنها به عنوان اثبات‌گرایی یاد می‌شود. بسیاری از این رویکردها خود را «اثبات‌گرا» معرفی نمی‌کنند. برخی به این دلیل که خودشان در مخالفت با اشکال قدیمی‌تر اثبات‌گرایی به وجود آمدند، و برخی به این دلیل که این برچسب در طول زمان با پیوند اشتباهی با تجربه‌گرایی نظری به یک اصطلاح تحقیرآمیز تبدیل شده‌است گستره نقد ضد اثبات‌گرا نیز متفاوت بوده‌است و بسیاری روش علمی را رد می‌کنند و دیگران فقط به دنبال اصلاح آن هستند تا تحولات سده بیستم در فلسفه علم را منعکس کنند. با این حال، اثبات‌گرایی (که به‌طور گسترده به عنوان یک رویکرد علمی برای مطالعه جامعه شناخته می‌شود) همچنان در جامعه‌شناسی معاصر، به ویژه در ایالات متحده، غالب است.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
لویک واکوانت سه گونه اصلی اثبات‌گرایی را متمایز می‌کند: اثبات‌گرایی دورکیمی، منطقی و ابزاری. هیچ‌کدام از اینها با آنچه کنت بیان کرد، که در حمایت از چنین نسخه‌ای سفت و سخت (و شاید خوش‌بینانه) منحصربه‌فرد بود، یکسان نیست.: ۹۴–۸ ،۱۰۰–۴  در حالی که امیل دورکیم بسیاری از جزئیات فلسفه کنت را رد کرد، روش آن را حفظ و اصلاح کرد. دورکیم باورمند بود علوم اجتماعی ادامه منطقی علوم طبیعی در قلمرو فعالیت‌های انسانی است و اصرار داشت که همان عینیت، عقل‌گرایی و رویکرد علیت را حفظ کنند.او مفهوم «واقعیات اجتماعی» عینی «از نوع خودش» را توسعه داد تا به عنوان موضوعات تجربی منحصر به فردی برای مطالعه علم جامعه‌شناسی عمل کند.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
انواع اثبات‌گرایی که امروزه غالب باقی مانده‌است، «اثبات‌گرایی ابزاری» نامیده می‌شود. این رویکرد از نگرانی‌های معرفت‌شناختی و متافیزیکی (مانند ماهیت واقعیات اجتماعی) به نفع وضوح روش‌شناختی، بازتولیدپذیری، قابلیت اعتماد (پایایی) و روایی اجتناب می‌کند.[۳۷] این اثبات‌گرایی کم و بیش مترادف با پژوهش کمی است و بنابراین در عمل فقط شبیه اثبات‌گرایی قدیمی‌تر است. از آنجایی که هیچ تعهد فلسفی صریحی ندارد، ممکن است دست‌اندرکاران آن به هیچ مکتب فکری خاصی تعلق نداشته باشند. جامعه‌شناسی مدرن از این نوع اغلب به پل لازارسفلد نسبت داده می‌شود،[۳۴] که پیشگام مطالعات پیمایشی در مقیاس بزرگ بود و تکنیک‌های آماری را برای تجزیه و تحلیل آنها توسعه داد. این رویکرد خود را به آن چیزی نشان می‌دهد که رابرت کی. مرتن، نظریه برد متوسط می‌خواند: گزاره‌های انتزاعی که به جای شروع با یک ایده انتزاعی از یک کل اجتماعی، از فرضیه‌های جدا شده و قانونمندی‌های تجربی تعمیم می‌دهند.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
فیلسوف آلمانی هگل معرفت‌شناسی تجربه‌گرای سنتی را که آن را غیر انتقادی رد می‌کرد و جبرگرایی را که بیش از حد مکانیکی می‌نگرید، نقد کرد.[۴]: 169  روش‌شناسی کارل مارکس از دیالکتیک‌گرایی هگلی وام گرفته شده‌است ولی همچنین اثبات‌گرایی را به نفع تحلیل انتقادی رد می‌کند. به دنبال تکمیل کسب تجربی «واقعیات» با حذف توهمات است.[۴]: 202–3  او باورمند بود که ظواهر نیاز به نقد دارند نه اینکه صرفاً مستندسازی شوند. هرمنوتیک‌گرایان اولیه مانند ویلهلم دیلتای پیشگام تمایز بین علوم طبیعی با ('علوم انسانی' و اجتماعی) بودند.

فیلسوفان مختلف نوکانتی، پدیدارشناسان و دانشمندان بشر بیشتر نظریه‌پردازی کردند که چگونه تحلیل جهان اجتماعی با جهان طبیعی به دلیل جنبه‌های پیچیده غیرقابل تقلیل جامعه انسانی، فرهنگ و هستی متفاوت است.

در متون توسعه علوم اجتماعی و به‌ویژه جامعه‌شناسی ایتالیایی، مخالفت‌هایی با اولین پایه‌گذاری این رشته وجود دارد که توسط فلسفه نظری مطابق با گرایش‌های ضد علمی وجود دارد که با نقد اثبات‌گرایی و تکامل‌گرایی به بلوغ رسیده‌اند؛ بنابراین یک سنت پیشرو برای تثبیت خود تلاش می‌کند.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
در آغاز سده بیستم، اولین نسل از جامعه‌شناسان آلمانی رسماً روش شناختی ضد اثبات‌گرایی را معرفی و پیشنهاد کردند که پژوهش باید روی هنجارها، ارزش‌ها، نمادها و فرآیندهای اجتماعی انسان متمرکز شود. از منظر ذهنی قاطعانه نگریسته شود. ماکس وبر استدلال می‌کرد جامعه‌شناسی ممکن است به‌طور ساده به عنوان یک علم توصیف شود زیرا قادر به شناسایی روابط علّی «کنش اجتماعی» انسان است. - به ویژه در میان «سنخ آرمانی» یا ساده‌سازی‌های فرضی پدیده‌های اجتماعی پیچیده.[۴]: 239–40  با این حال، وبر به عنوان یک غیر اثبات‌گرا به دنبال روابطی بود که به اندازه روابطی که دانشمندان علوم طبیعی دنبال می‌کردند، «تاریخی، تغییرناپذیر یا تعمیم‌پذیر»[۴]: 241  نیستند. جامعه‌شناس آلمانی، فردیناند تونیس با کار خود در مورد «گمنشافت و گزلشافت» یعنی اجتماع و جامعه. تونیس خط مشخصی بین قلمرو مفاهیم و واقعیت کنش اجتماعی مشخص کرد: اولی را باید بدیهی و به شیوه ای قیاسی («جامعه‌شناسی محض») بررسی کرد، در حالی که دومی به صورت تجربی و استقرایی («جامعه‌شناسی کاربردی»)
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
[جامعه‌شناسی] … علمی است که هدف آن تفسیر «معنای کنش اجتماعی» و در نتیجه ارائه «توضیح علّی» از طریق «پیشرفت» و «پیامدها» است که تولید می‌کند. منظور از «کنش» در این تعریف، رفتار انسانی است زمانی که و به میزانی که کنشگر یا کنشگران آن را «به لحاظ ذهنی معنادار» ببینند. معنایی که به آن اشاره می‌کنیم ممکن است یکی باشد: الف) معنای واقعی مورد نظر یک عامل منفرد در یک موقعیت تاریخی خاص یا توسط تعدادی از عوامل به‌طور میانگین تقریبی در یک مجموعه معین از موارد، یا ب) معنای منسوب به عامل یا عوامل، به عنوان انواع، در نوع خالص که به صورت انتزاعی ساخته شده‌است. در هیچ‌یک از این دو مورد، با معیارهای متافیزیکی، نباید «معنا» را به نحوی عینیدرست یا صحیح تصور کرد. این تفاوت بین علوم تجربی عمل است، مانند جامعه‌شناسی و تاریخ و هر نوع رشته «پیشین»، همانند فقه، منطق، اخلاق یا زیبایی‌شناسی که هدف آنها استخراج معنای «صحیح» یا «معتبر» از موضوع آنهاست
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
هم وبر و هم جورج زیمل پیشگام روش تفهم (یا تفسیری) در علوم اجتماعی بود. فرآیندی سیستماتیک که طی آن یک ناظر بیرونی تلاش می‌کند تا با یک گروه فرهنگی خاص، یا مردم بومی، بر اساس شرایط خود و از دیدگاه خود ارتباط برقرار کند.[۴۴] به ویژه از طریق کار زیمل، جامعه‌شناسی ویژگی ممکنی فراتر از جمع‌آوری داده‌های اثبات‌گرایی یا نظام‌های بزرگ و جبرگرایانه حقوق ساختاری پیدا کرد. زیمل که در طول زندگی خود نسبتاً از آکادمی جامعه‌شناسی جدا شده بود، تحلیل‌های خاصی از مدرنیته ارائه کرد. بیشتر یادآور نویسندگان پدیدارشناختی و اگزیستانسیال است تا کنت یا دورکیم، و توجه خاصی به اشکال و امکانات فردیت اجتماعی دارد.[۴۵] جامعه‌شناسی او درگیر یک پژوهش نوکانتی در مورد محدودیت‌های ادراک بود، با این پرسش که "جامعه چیست؟"در کنایه ای مستقیم به پرسش کانت طبیعت چیست؟[۴۶]

عمیق‌ترین مسایل زندگی مدرن ناشی از تلاش فرد برای حفظ استقلال و فردیت وجودی خود در برابر قدرت‌های حاکمه جامعه، در برابر وزن میراث تاریخی و فرهنگ و تکنیک بیرونی زندگی است. تضاد نمایانگر مدرن‌ترین شکل تضادی است که انسان بدوی باید برای وجود جسمانی خود با طبیعت ادامه دهد. سده هجدهم ممکن است خواستار رهایی از تمام پیوندهایی باشد که به‌طور تاریخی در سیاست، مذهب، اخلاق و اقتصاد رشد کرده‌است تا اجازه دهد فضیلت طبیعی اولیه انسان، که در همه برابر است، بدون بازداری توسعه یابد. سده نوزدهم ممکن است علاوه بر آزادی انسان، فردیت او (که با تقسیم کار مرتبط است) و دستاوردهای او را که او را منحصر به فرد و ضروری می‌کند، ارتقا دهد ولی در عین حال او را بیش از پیش به فعالیت‌های مکمل دیگران وابسته می‌کند. فریدریش نیچه ممکن است مبارزه بی‌امان فرد را پیش نیاز رشد کامل خود می‌دانست، در حالی که سوسیالیسم همان چیزی را در سرکوب همه رقابت‌ها یافت. - ولی در هر یک از اینها همان انگیزه اساسی کار می‌کرد یعنی مقاومت فرد در برابر تسطیح شدن، بلعیده شدن در مکانیسم اجتماعی -تکنولوژیکی.
 
بالا پایین