جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

همگانی چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جامعه شناسی توسط ~ArMaN~ با نام چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 642 بازدید, 28 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته جامعه شناسی
نام موضوع چیستی جامعه شناسی (جامعه شناسی چیست؟)
نویسنده موضوع ~ArMaN~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ~ArMaN~
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
نخستین گروه رسمی جامعه‌شناسی در جهان در سال ۱۸۹۲ توسط آلبیون وودبری اسمال - به دعوت ویلیام رینی هارپر در دانشگاه شیکاگو تأسیس شد. نشریه جامعه‌شناسی آمریکا اندکی پس از آن در سال ۱۸۹۵ نیز توسط اسمال تأسیس شد.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
با این حال، نهادینه‌سازی جامعه‌شناسی به‌عنوان یک رشته دانشگاهی، عمدتاً توسط امیل دورکیم رهبری شد که اثبات گرایی را به‌عنوان پایه‌ای برای پژوهش اجتماعی عملی توسعه داد. در حالی که دورکیم بسیاری از جزئیات فلسفه کنت را رد کرد ولی روش آن را حفظ و اصلاح نمود و باورمند بود علوم اجتماعی ادامه منطقی علوم طبیعی در قلمرو فعالیت‌های انسانی است و اصرار داشت که تا حد ممکن رویکردهای عینیت، خردگرایی و علیت را حفظ کنند.دورکیم اولین بخش جامعه‌شناسی اروپایی را در دانشگاه بوردو در سال ۱۸۹۵ راه‌اندازی کرد و کتاب «قواعد روش جامعه‌شناسی» را در سال ۱۸۹۵ منتشر ساخت.[۴۹] برای دورکیم، جامعه‌شناسی را می‌توان به عنوان «علم پیدایش و کارکرد نهادها» توصیف کرد
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
تک‌نگاری دورکیم در کتاب خودکشی (۱۸۹۷) توسط جامعه‌شناسان معاصر اثری اساسی در تحلیل آماری به حساب می‌آید. کتاب «خودکشی» مطالعه موردی تغییرات در میزان خودکشی در میان جمعیت‌های کاتولیک و پروتستان است و برای تمایز تحلیل جامعه‌شناختی از روان‌شناسی یا فلسفه به کار می‌رود. همچنین سهم چشمگیری در مفهوم نظری کارکردگرایی ساختاری داشت. او با بررسی دقیق آمار خودکشی در مناطق مختلف پلیس تلاش کرد تا آن را نشان دهد جوامع کاتولیک نرخ خودکشی کمتری نسبت به پروتستان‌ها دارند، چیزی که او به دلایل اجتماعی (در مقابل عوامل فردی یا روانی) نسبت داد. او مفهوم عینی «از نوع خودش»، «واقعیت‌های اجتماعی» را توسعه داد تا یک موضوع تجربی منحصر به فرد را برای مطالعه علم جامعه‌شناسی ترسیم کند.[۳۴] او از طریق چنین مطالعاتی اظهار داشت جامعه‌شناسی می‌تواند تعیین کند آیا هر جامعه‌ای «سالم» یا «آسیب‌شناسانه» است و به دنبال اصلاحات اجتماعی برای نفی فروپاشی ارگانیک یا «آنومی اجتماعی است».
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
جامعه‌شناسی به‌سرعت به‌عنوان پاسخی آکادمیک به چالش‌های مدرنیته، مانند صنعتی‌شدن، شهرنشینی، سکولارسازی و فرایند «عقلانیت تکامل یافت.[۵۱] این رشته در قاره اروپا غالب بود و انسان‌شناسی بریتانیا و آمار عموماً در مسیری جداگانه دنبال می‌شوند. با این حال، در آغاز سده بیستم، بسیاری از نظریه‌پردازان در جهان انگلیسی‌زبان فعال بودند. تعداد کمی از جامعه‌شناسان اولیه به‌طور دقیق به این موضوع محدود می‌شدند و با اقتصاد، فقه، روان‌شناسی و فلسفه نیز تعامل داشتند و نظریه‌هایی در زمینه‌های مختلف به کار می‌رفتند. از بدو پیدایش، معرفت‌شناسی جامعه‌شناختی، روش‌ها و چارچوب‌های پژوهش به‌طور چشمگیری گسترش یافته و از هم جدا شده‌است.[۵]

دورکیم، مارکس، و دیگر نظریه‌پرداز آلمانی ماکس وبر معمولاً به عنوان سه معمار اصلی جامعه‌شناسی ذکر می‌شوند.[۵۲] هربرت اسپنسر، ویلیام گراهام سامنر، لستر فرانک وارد، ویلیام ادوارد برگهارت دیو بویس، ویلفردو پارتو، الکسیس دو توکویل، ورنر زمبارت، تورشتاین وبلن، فردیناند تونیس، جورج زیمل، جین آدامز و کارل مانهایم اغلب در برنامه‌های درسی دانشگاهی به عنوان نظریه‌پردازان بنیانگذار گنجانده شده‌اند. برنامه‌های درسی ممکن است شامل شارلوت پرکینز گیلمن، ماریان وبر، هریت مارتینو و فریدریش انگلس به عنوان بنیانگذاران سنت فمینیستی در جامعه‌شناسی باشد. هر چهره کلیدی با دیدگاه و جهت‌گیری نظری خاصی همراه است
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
مارکس و انگلس ظهور جامعه مدرن را بیش از هر چیز با توسعه سرمایه‌داری مرتبط می‌دانند. از نظردورکیم این امر به ویژه با صنعتی شدن و تقسیم کار اجتماعی جدید مرتبط بود که این امر به وجود آمد. از نظر وبر، این امر با ظهور یک روش متمایز از تفکر، محاسبه عقلانی ارتباط داشت که او با اخلاق پروتستانی مرتبط می‌دانست. (کم و بیش چیزی که مارکس و انگلس در قالب آن «امواج یخی محاسبات خودپرستانه» از آن صحبت می‌کنند) گیدنز اخیراً آثار این جامعه‌شناسان کلاسیک بزرگ را در کنار هم، «نگاهی چند بعدی به نهادهای مدرنیته» توصیف کرده‌است. که نه تنها بر سرمایه‌داری و صنعت‌گرایی به عنوان نهادهای کلیدی مدرنیته تأکید می‌کند، بلکه بر «نظارت» (به معنای «کنترل اطلاعات و نظارت اجتماعی») و «قدرت نظامی» (کنترل ابزار خشونت در زمینه صنعتی شدن جنگ) تأکید می‌کند.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
نخستین دوره دانشکدهٔ «جامعه‌شناسی» در ایالات متحده در دانشگاه ییل در سال ۱۸۷۵ توسط ویلیام گراهام سامنر تدریس شد.[۵۴] در سال ۱۸۸۳ لستر فرانک وارد که بعدها اولین رئیس انجمن جامعه‌شناسی آمریکا (ASA) شد، با حمله به جامعه‌شناسی آزاد هربرت اسپنسر و سامنر، کتاب «جامعه‌شناسی پویا – یا علوم اجتماعی کاربردی را بر اساس جامعه‌شناسی ایستا و علوم کمتر پیچیده» منتشر کرد.[۳۲] کتاب ۱۲۰۰ صفحه‌ای وارد به عنوان منبع اصلی در بسیاری از دوره‌های اولیه جامعه‌شناسی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۹۰، قدیمی‌ترین دوره مستمر آمریکایی در سنت مدرن در دانشگاه کانزاس با سخنرانی فرانک ویلسون بلکمار آغاز شد.[۵۵] گروه جامعه‌شناسی در دانشگاه شیکاگو در سال ۱۸۹۲ توسط آلبیون وودبری اسمال تأسیس شد که نخستین کتاب درسی جامعه‌شناسی را با نام مقدمه‌ای بر مطالعه جامعه در سال ۱۸۹۴ منتشر کرد.[۵۶] جورج هربرت مید و چارلز کولی که در سال ۱۸۹۱ در دانشگاه میشیگان (با جان دیویی) مراوده داشتند، در سال ۱۸۹۴ به شیکاگو نقل مکان کردند.[۵۷] تأثیر آنها منجر به پیدایش روان‌شناسی اجتماعی و کنش متقابل نمادین مکتب شیکاگو شد.[۵۸]«نشریه جامعه‌شناسی آمریکا» در سال ۱۸۹۵ و پس از آن ASA در سال ۱۹۰۵ تأسیس و منتشر شد
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
«کانون کلاسیک» جامعه‌شناختی با صدرنشینی امیل دورکیم و ماکس وبر تا حدی مدیون تالکوت پارسونز است که هر دو را به مخاطبان آمریکایی معرفی نمود.[۵۹] پارسونز سنت جامعه‌شناختی را تحکیم بخشید و دستور کار جامعه‌شناسی آمریکایی را در نقطه‌ای تنظیم کرد که سریع‌ترین رشد انضباطی آن را داشت. جامعه‌شناسی در ایالات متحده از نظر تاریخی کمتر از همتای اروپایی خود تحت تأثیر مارکسیسم بود و تا به امروز به‌طور گسترده‌ای در رویکرد آماری خود باقی مانده‌است.[۶۰]

نخستین گروه جامعه‌شناسی که در بریتانیا تأسیس شد به سال ۱۹۰۴ برمی‌گردد که در مدرسه اقتصاد لندن و علوم سیاسی (محل مجله جامعه‌شناسی بریتانیا) پای‌گذاری شد.[۶۱] لئونارد هابهاوس و ادوارد وسترمارک در سال ۱۹۰۷ مدرس این رشته در دانشگاه لندن شدند.[۶۲][۶۳] از هریت مارتینو، مترجم انگلیسی آثار کنت، به عنوان اولین جامعه‌شناس زن نام برده شده‌است.[۶۴] در سال ۱۹۰۹ در آلمان، انجمن جامعه‌شناسی آلمان توسط فردیناند تونیس و ماکس وبر و دیگران تأسیس شد. وبر در سال ۱۹۱۹ نخستین بخش جامعه‌شناسی را در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ در آلمان با ارائه یک جامعه‌شناسی ضد اثبات‌گرایی جدید تأسیس کرد.[۶۵] در سال ۱۹۲۰ در لهستان، فلوریان زنانیتسکی نخستین بخش جامعه‌شناسی در لهستان را راه‌اندازی کرد. «مؤسسه تحقیقات اجتماعی» در دانشگاه گوته فرانکفورت (که بعدها به مکتب فرانکفورت نظریه انتقادی تبدیل شد) در سال ۱۹۲۳ تأسیس گردید.[۶۶] همکاری بین‌المللی در جامعه‌شناسی در سال ۱۸۹۳ آغاز شد، زمانی که رنه ورمز (۸ دسامبر ۱۸۶۹–۱۲ فوریه ۱۹۲۶) حسابرس فرانسوی مؤسسه بین‌المللی جامعه‌شناسی» را تأسیس نمود، مؤسسه‌ای که بعدها توسط انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی (ISA) که در سال ۱۹۴۹ تأسیس شد، تحت‌الشعاع قرار گرفت.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2
سنت‌های نظری


مقالهٔ اصلی: نظریه‌های جامعه‌شناسی

نظریه کلاسیک

مقاله‌های اصلی: کارکردگرایی ساختاری، نظریه تضاد، کنش متقابل نمادین، و فایده‌گرایی
رشته معاصر جامعه‌شناسی از لحاظ نظری چند پارادایمی است[۶۸] مطابق با استدلال‌های نظریه اجتماعی کلاسیک. رندال کالینز نظریه جامعه‌شناختی که به خوبی استناد شده‌است[۶۹] به‌طور عطف به ماسبق، نظریه پردازان مختلف را متعلق به چهار سنت نظری می‌داند: کارکردگرایی، تضاد، کنش متقابل نمادین و فایده‌گرایی.[۷۰]

بر این اساس، نظریه جامعه‌شناسی مدرن عمدتاً از رویکردهای کارکردگرا (دورکیم) و تضاد (مارکس و وبر) به ساختار اجتماعی، و همچنین از رویکردهای کنش متقابل نمادین به نظریه کنش متقابل اجتماعی، مانند ساختاری در سطح خرد (جورج زیمل) سرچشمه می‌گیرد) و دیدگاه پراگماتیست (جورج هربرت مید، چارلز کولی)؛ فایده‌گرایی (مشهور به نظریه انتخاب عقلانی یا نظریه مبادله اجتماعی)، اگرچه اغلب با اقتصاد مرتبط است، یک سنت تثبیت شده در نظریه جامعه‌شناختی است.[۷۱][۷۲]

در نهایت، همان‌طور که توسط ریوین کانل، سنتی که اغلب فراموش می‌شود سنت داروینیسم اجتماعی است که منطق تکامل بیولوژیکی داروینی را برای مردم و جوامع اعمال می‌کند.[۷۳] این سنت اغلب با کارکردگرایی کلاسیک همسو است و زمانی موضع نظری غالب در جامعه‌شناسی آمریکایی بود.ح. ۱۸۸۱ – ح. ۱۹۱۵,[۷۴] با چندین بنیانگذار جامعه‌شناسی، در درجه اول هربرت اسپنسر، لستر فرانک وارد و ویلیام گراهام سامنر مرتبط است.

نظریه جامعه‌شناسی معاصر ردپایی از هر یک از این سنت‌ها را حفظ کرده‌است و به هیچ وجه متقابل نیستند.
 
موضوع نویسنده

~ArMaN~

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
889
1,800
مدال‌ها
2

کارکردگرایی​

مقالهٔ اصلی: کارکردگرایی ساختاری
اطلاعات بیشتر: هربرت اسپنسر، مارسل موس، برونیسلاو مالینوفسکی، و آلفرد رادکلیف براون
یک پارادایم تاریخی گسترده هم در جامعه‌شناسی و هم درانسان‌شناسی است، کارکردگرایی به ساختار اجتماعی - که توسط نظریه‌پردازان کلاسیک به عنوان سازمان اجتماعییاد می‌شود - با توجه به کل و همچنین موارد ضروری می‌پردازد. عملکرد عناصر تشکیل دهنده کل یک قیاس رایج (که توسط هربرت اسپنسر متداول شده‌است) این است کههنجارها و نهادها را به‌عنوان «ارگان‌هایی» در نظر بگیریم که در جهت عملکرد صحیح کل «پیکر» جامعه کار می‌کنند. این دیدگاه در اثبات‌گرایی اولیه جامعه‌شناختی کنت مستتر بود ولی با توجه به قوانین ساختاری قابل مشاهده، کاملاً توسط دورکیم نظریه‌پردازی شد.

کارکردگرایی همچنین در کار نظریه‌پردازانی مانند مارسل موس، برونیسلاو مالینوفسکی و آلفرد رادکلیف براونمبنایی انسان‌شناختی دارد. در کاربرد خاص دومی است که با پیشوند «ساختاری» پدیدار شد. نظریه کارکردگرایی کلاسیک عموماً با گرایش به قیاس بیولوژیکی و مفاهیمتکامل‌گرایی اجتماعی متحد می‌شود، به این صورت که شکل اساسی جامعه در پیچیدگی افزایش می‌یابد و آن اشکال سازمان اجتماعی که همبستگی را ترویج می‌کنند، سرانجام بر بی‌سازمانی اجتماعی غلبه می‌کنند. همان‌طور که آنتونی گیدنز می‌گوید:

تفکر کارکردگرا، از کنت به بعد، به‌ویژه به زیست‌شناسی به‌عنوان علمی نگاه کرده‌است که نزدیک‌ترین و سازگارترین مدل را برای علوم اجتماعی ارائه می‌کند، زیست‌شناسی برای ارائه راهنمای مفهوم‌سازی ساختار و عملکرد نظام‌های اجتماعی و تجزیه و تحلیل فرآیندهای تکامل از طریق مکانیسم‌های سازگاری اتخاذ شده‌است. کارکردگرایی به شدت بر برتری جهان اجتماعی بر اجزای منفرد آن (یعنی بازیگران سازنده آن، سوژه‌های انسانی) تأکید می‌کند.
 
بالا پایین