- Apr
- 1,623
- 1,171
- مدالها
- 2
قهرمان داستان بیشتر همچون یک شخصیت کودکانه کار خود را آغاز میکند، ولی بهسرعت بالغ میشود و در راه پیش رویش تواناییهای چشمگیری در مبارزه و برطرف کردن مشکلات پیدا میکند. طرح و الگوی داستان همواره قهرمان را در برابر نیروهای اهریمنی قرار میدهد تا یادآور سنت «رمان تربیتی» یا «Bildungsroman» شود. این گونهای سنت در رماننویسی است که تمرکز داستان روی بلوغ و شکلگیری جهان عاطفی و ذهنی قهرمان از دوره نوجوانی تا بزرگسالی را به نگاره درمیآورد. پیشرفت داستان به یادگیری طبیعت نیروهای ناشناخته، پی بردن به ماهیت و ویژگیهای شخصی یا آزادسازی گیتی از دست نیروهای اهریمنی و موارد اینگونه بهدست قهرمان منجر میشود.
خیر در برابر شر، نیک در برابر بد، یکی از رایجترین درونمایههای فانتزی حماسی است، و شخصیتهای شر، مانند «سائورون» در ارباب حلقهها، معمولا درونمایهی برجستهای در اینگونه داستانها هستند. بهراستی، همین مفهوم نیک در برابر بد در یک گسترهی جهانی، میتواند تفاوت میان فانتزی حماسی و گونهی دیگری از فانتزی به نام «شمشیر و جادوگری» (Sword and sorcery) باشد. شمشیر و جادوگری شباهتهای زیادی به فانتزی حماسی دارد و پر از جنگها، جادوها، نیروهای ماورایی و ماجراجوییهای گوناگون است. ولی تفاوت بنیادین شمشیر و جادوگری این است که دربارهی جنگ و درگیریهای شخصی یک قهرمان بوده و کاری به گسترهی جهانی و یک جنگ بنیادین برای رودررویی با نیروهای شر و آزادسازی انسانها و نیروهای نیک ندارد. در بیشتر آثار فانتزی حماسی، این رودرویی نیک و بد بهشدت تحتتاثیر مسائل اخلاقی قرار میگیرد، ولی گاهی در برخی داستانها شاهد یک رودررویی و درگیری میان قدرت هم هستیم، برای نمونه رودرویی با جادوگرانی که با نیروهایشان هر کاری بخواهند میکنند و اکنون عدهای باید جلویشان را بگیرند، حال ممکن است آنها آدمخوبهای داستان یا بدها باشند.
در این گونه داستانها معمولا یک نیروی تاریک وجود دارد که میخواهد جهان را به چنگ بیاورد و قهرمان بنیادین را از بین ببرد. این شخصیت پلید گاهی یک جادوگر اهریمنی یا گاهی یک شاه از سوی اهریمن یا ایزد به شمار میرود. از این گونه شخصیتها میتوان «شاه شب» (Night King) در سری رمانهای «نغمه آتش و یخ» (A Song of Ice and Fire) را، که در سریال «بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) حسابی به آن کملطفی شد، نام برد. خبیث داستان معمولا ارتشی بزرگ یا گروهی از زیردستانی را که حسابی از او میترسند، در اختیار دارد و قهرمان بنیادین هم باید با او رودررو شود و همیشهی خدا افراد و یاران کمتری همراه او هستند.
خیر در برابر شر، نیک در برابر بد، یکی از رایجترین درونمایههای فانتزی حماسی است، و شخصیتهای شر، مانند «سائورون» در ارباب حلقهها، معمولا درونمایهی برجستهای در اینگونه داستانها هستند. بهراستی، همین مفهوم نیک در برابر بد در یک گسترهی جهانی، میتواند تفاوت میان فانتزی حماسی و گونهی دیگری از فانتزی به نام «شمشیر و جادوگری» (Sword and sorcery) باشد. شمشیر و جادوگری شباهتهای زیادی به فانتزی حماسی دارد و پر از جنگها، جادوها، نیروهای ماورایی و ماجراجوییهای گوناگون است. ولی تفاوت بنیادین شمشیر و جادوگری این است که دربارهی جنگ و درگیریهای شخصی یک قهرمان بوده و کاری به گسترهی جهانی و یک جنگ بنیادین برای رودررویی با نیروهای شر و آزادسازی انسانها و نیروهای نیک ندارد. در بیشتر آثار فانتزی حماسی، این رودرویی نیک و بد بهشدت تحتتاثیر مسائل اخلاقی قرار میگیرد، ولی گاهی در برخی داستانها شاهد یک رودررویی و درگیری میان قدرت هم هستیم، برای نمونه رودرویی با جادوگرانی که با نیروهایشان هر کاری بخواهند میکنند و اکنون عدهای باید جلویشان را بگیرند، حال ممکن است آنها آدمخوبهای داستان یا بدها باشند.
در این گونه داستانها معمولا یک نیروی تاریک وجود دارد که میخواهد جهان را به چنگ بیاورد و قهرمان بنیادین را از بین ببرد. این شخصیت پلید گاهی یک جادوگر اهریمنی یا گاهی یک شاه از سوی اهریمن یا ایزد به شمار میرود. از این گونه شخصیتها میتوان «شاه شب» (Night King) در سری رمانهای «نغمه آتش و یخ» (A Song of Ice and Fire) را، که در سریال «بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) حسابی به آن کملطفی شد، نام برد. خبیث داستان معمولا ارتشی بزرگ یا گروهی از زیردستانی را که حسابی از او میترسند، در اختیار دارد و قهرمان بنیادین هم باید با او رودررو شود و همیشهی خدا افراد و یاران کمتری همراه او هستند.