جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب پسرم، تو اخراجی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ با نام کتاب پسرم، تو اخراجی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 610 بازدید, 42 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع کتاب پسرم، تو اخراجی
نویسنده موضوع ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
کتاب‌های این مجموعه برای گروه سنی نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند و در آن‌ها داستان زندگی پسری نوجوان به نام فلیپه روایت می‌شود. به عنوان مثال، در مجلد دوم این مجموعه مطالعه می‌کنیم پدر و مادر فلیپه که از دستِ رفتارهای پسرشان به ستوه آمده‌اند، تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و هیچ کاری به کار پسرشان نداشته باشند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
چیزی که در ابتدا حتی خوشایند می‌نماید، اما بعدتر حسابی مایه‌ی دردسر فلیپه می‌شود. گفتنی است این مجموعه کتاب که در اصل به زبان اسپانیایی نوشته شده بود، به زبان‌های دیگری، از جمله انگلیسی و فارسی نیز برگردانده شده و نسخه‌ی انگلیسی این مجموعه با نام "Dear Son" به مخاطبان عرضه شده است.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
آنچه در ادامه مطالعه می‌کنید، نام برخی از مجلدهای منتشرشده ذیل مجموعه‌ی پسر عزیزم می‌باشند: «پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم»، «پسر عزیزم، تو اخراجی»، «پسر عزیزم، تو چهار پدر و مادر داری» و «پسر عزیزم،‌ تو با پدربزرگ و مادربزرگت می‌روی».
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
تاکنون دو مجلد نخست مجموعه‌ی پسر عزیزم (پسر عزیزم، تو اخراجی و پسر عزیزم ما اعتصاب کردیم) به زبان فارسی ترجمه شده و نشر چشمه آن‌ها را ذیل مجموعه کتاب‌های ونوشه روانه‌ی بازار کتاب کرده است. هر دو مجلد یادشده را می‌توانید از سایت یا اپلیکیشن کتابراه دریافت کنید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
کتاب پسر عزیزم، تو اخراجی برای چه کسانی مناسب است؟
جوردی سییرا ای فابرا کتاب پسر عزیزم، تو اخراجی را برای گروه سنی 10 تا 12 سال به رشته‌ی تحریر درآورده است. با این حال، احتمالاً همه‌ی افرادی که به داستان‌های طنز علاقه‌ دارند نیز از مطالعه‌ی این اثر بهره می‌برند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
در بخشی از کتاب پسر عزیزم، تو اخراجی می‌خوانیم
کیف و چمدان را برداشت و به سمت پایین خیابان رفت. اگر ساعت همانی بود که فکر می‌کرد، احتمالاً پارک پُر از بچه بود. می‌توانست از آن‌ها پرس‌وجو کند.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
با وجود این‌که مادرش گفته بود فقط لوازم ضروری را برایش گذاشته، بارش خیلی سنگین بود. وقتی می‌رفتند خرید یا مسافرت، او هیچ‌چیزی را حمل نمی‌کرد. همیشه لوسش می‌کردند. حتی دلش برای این هم تنگ شد. رسید سرِ پیچ. از عرض خیابان گذشت. همه‌چیز به نظرش فرق می‌کرد، تمامِ محله.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
حالا یا واقعاً فرق داشت یا او متفاوت می‌دید. پارک از دور، یعنی دو خیابان آن‌ طرف‌تر، معلوم بود. راهش را گرفت و طولی نکشید که به پارک رسید. اسباب‌بازی‌ها سمتِ چپ پارک بودند. از دور صدای جیغ و فریادی پُر از شادی به گوشش رسید، جیغِ بچه‌هایی که آزادانه در پارک می‌دویدند. قلبش کمی‌ تندتر زد.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
قرار بود بهشان چی بگوید؟

به میدان دلباز و روشن وسط پارک رفت و از دور منظره را تماشا کرد. ده بیست‌تا مادر با نوزادها یا بچه‌های کوچک‌شان نشسته بودند و درباره‌ی موضوعات مختلفی حرف می‌زدند، موضوعاتی که همیشه به بچه‌هایشان مربوط می‌شد، چون هر کدام‌شان فکر می‌کرد بچه‌ی خودش قشنگ‌ است و بچه‌ی بقیه زشت و لاغرمُردنی!
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,487
984
مدال‌ها
2
ده بیست‌تا پیرمرد و پیرزن هم آفتاب می‌گرفتند و بازی بچه‌ها را تماشا می‌کردند. با نگاهی آغشته به خاطرات گذشته؛ نگاهی که هم مهربان بود، چون خاطرات بچگی‌شان به یادشان می‌آمد، هم کلافه، چون سروصدا اجازه نمی‌داد از سکوت لذت ببرند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
بالا پایین