مطالب طنز یجوری | ⁦⊙.☉⁩ | رمان بوک

[ادوارد کلاه به سر]

یجوری @BARAN. می‌گه هیچکس ارسالی نمی‌ده
که احساس هویج بودن خاصی بهم دست داد:/🥕💙

 

[ویتامین]

یه‌جوری از این‌که بلاخره این‌جا پیام دادم و بقیه هم یادشون اومد و پیام دادن خوشحالم که،

از تبریک دخترا برای رنک جدیدم ان‌قدر خوشحال نشدم.

«مثلاً الان به خودم افتخار می‌کنم، ابهتم بیشتر شد.»

 

[BARAN.]

یجوری نصف کاربرا ، رنگ کاربر ویژه دارن که،

شیطونه میگه برم استعفا بدم ، منم برم عضوی از فیروزه‌ای ها شم‌.😐

 

[BAHAR"]

یجوری اینجا بعضی از آدما دلنشینن که دلم میخواد ساعت ها بشینم و فقط به اسماشون زل بزنم
مخصوصا مدیرا😂

 

[ویتامین]

یه‌جوری پردیس داره به پست‌های تاپیک واکنش لایک میده که،

کم‌کم دارم از این‌که خودش هست یا یک نفر دیگه می‌ترسم.

«پردیس نکن، من بدون واکنش خنده‌ات نمی‌تونم ادامه بدم.»
👩🏻
🥻
«مثلاً صحنه رو هندی کردم.»

 

[ویتامین]

یه‌جوری از این‌که بلاخره پردیس واکنش خنده داد خوشحالم،

که اگه بهم می‌گفتن بدون کنکور برو دانشگاه ان‌قدر خوشحال نمی‌شدم. ᕕ( ᐛ )ᕗ

«دیگه خودتون نهایت حق مطلبو از حرفم درک کنید.» ಠ_ಠ

 

[ویتامین]

یه‌جوری از این‌که پروفایل و رنکم با هم دیگه ست هستن خوشحالم، ᕕ( ᐛ )ᕗ

که شیطونه پیش گوشم میگه، دیگه رنک‌های کاربریم برنگردونم. ಠ_ಠ

«البته که شیطونه بی‌جا می‌کنه.»

 

[ادوارد کلاه به سر]

یه جوری این روزها همه با رنک‌های زیاد من تو انجمن مشکل دارن:/
که اگه بن نمی‌شدم در راه خدا استعفا می‌دادم:|

 

[DELVIN]

ی جوری دلم میخواد با همه دوست شم...
که دیگه خودم دارم حس میکنم مشکلی چیزی دارم

 

[ادوارد کلاه به سر]

یه جوری همه شب ملت رو تو نمایشون تگ می‌کنن برای خداحافظی صبح برمیگردن که:/
منم دلم خواست دوازده شب خداحافظی کنم دوباره شش صبح برگردم=)