جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره یک دوبیتی بگو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط HESAM_81 با نام یک دوبیتی بگو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 16,616 بازدید, 868 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع یک دوبیتی بگو
نویسنده موضوع HESAM_81
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم
ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
ای که برداشتی از شانه موری باری
بهتر آن بود که دست از سر من برداری
ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی
من پریشان‌ترم از آنم که تو می‌پنداری
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری
موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری
بی‌سبب نیست که پنهان شده‌ای پشت غبار
تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق‌ترم یا تو به من؟
زنده‌ام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
عد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بی‌سود و زیان
پیش پیمان‌شکنی چون تو شدم عهدشکن
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
باز با گریه به آغوش تو بر می‌گردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد که دلتنگی‌ات مرا
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است
چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجره‌های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیک‌تر نخواهد کرد
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
ببر به بی‌هدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد
خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد
مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رواست
که سی*ن*ه‌سوخته از «می» حذر نخواهد کرد
 
بالا پایین