- Jun
- 12,788
- 40,155
- مدال‌ها
- 25
درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
- نویسنده موضوع DELVIN
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
به نام خالق عشق
نام نويسنده: اسما اسلامي
عنوان اثر:معجزه اي عشق من
ژانر: اجتماعي،عاشقانه
خلاصه:دختري از زيبايي مرواريد كه معني عشق را نمي داند!.
بندبند وجودش گره مي خورد به بندبند وجود پسري زيبا!
ايا او عاشق شده است؟!
عاشق شدن به همين سادگيست؟
ايا معجزه عشق اتفاق مي افتد بين اين دو جوان؟!
نام نويسنده: اسما اسلامي
عنوان اثر:معجزه اي عشق من
ژانر: اجتماعي،عاشقانه
خلاصه:دختري از زيبايي مرواريد كه معني عشق را نمي داند!.
بندبند وجودش گره مي خورد به بندبند وجود پسري زيبا!
ايا او عاشق شده است؟!
عاشق شدن به همين سادگيست؟
ايا معجزه عشق اتفاق مي افتد بين اين دو جوان؟!
ممد صنوبر
سطح
0
[همیار عمومی]
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست عمومی
مدیر آزمایشی
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
- Sep
- 5,799
- 27,075
- مدال‌ها
- 2
نام اثر : وادی سبنا
نام نویسنده : ممد صنوبر
ژانر : ترسناک و فانتزی
سبک : ادبی ( عراقی )
زبان : پارسی دری
خلاصه :
و حال گویم تو را بر این قاعلة که اثنان اخی بر امر والی پیش برند تا ابلیش بر زمین کوبند لیک هیچ برآمد و هر تالی بر زخم خویش بخوردند و بر خاموشی پیش بردند که الظلام بر روزگارشان بیفتاد و هیچ نیافتند ولیک یکی را بر دادار خوش آمد و نیک سیرت بگرفت و انتهایش برآمد عشیقةای بر الإنقاذ وی که بسیار خیر باشد.
و اینکه هرچه را حُسن باید بر ایزد خوش بود و هر ک.س بئس بیندازد بر ایام خویش، هلاک یابد که اهرمن، صدیق وی باشد و حبیب او نار الجحيم... .
نام نویسنده : ممد صنوبر
ژانر : ترسناک و فانتزی
سبک : ادبی ( عراقی )
زبان : پارسی دری
خلاصه :
و حال گویم تو را بر این قاعلة که اثنان اخی بر امر والی پیش برند تا ابلیش بر زمین کوبند لیک هیچ برآمد و هر تالی بر زخم خویش بخوردند و بر خاموشی پیش بردند که الظلام بر روزگارشان بیفتاد و هیچ نیافتند ولیک یکی را بر دادار خوش آمد و نیک سیرت بگرفت و انتهایش برآمد عشیقةای بر الإنقاذ وی که بسیار خیر باشد.
و اینکه هرچه را حُسن باید بر ایزد خوش بود و هر ک.س بئس بیندازد بر ایام خویش، هلاک یابد که اهرمن، صدیق وی باشد و حبیب او نار الجحيم... .
- Jun
- 12,788
- 40,155
- مدال‌ها
- 25
- Jun
- 12,788
- 40,155
- مدال‌ها
- 25
- Jun
- 12,788
- 40,155
- مدال‌ها
- 25
- Jun
- 1
- 6
- مدال‌ها
- 2
نام اثر : آلَند
نویسنده : شکیلا دیوبند
ژانر : عاشقانه
خلاصه :رمان در مورد عشق میان دختری از خانواده ای ثروتمند و پسری از قشر متوسط جامعه است که با مخالفت های شدید پدر دختر مواجه میشه.این بین اتفاق هایی می افته که سرنوشت این دو نفر رو تغییر میده.
نویسنده : شکیلا دیوبند
ژانر : عاشقانه
خلاصه :رمان در مورد عشق میان دختری از خانواده ای ثروتمند و پسری از قشر متوسط جامعه است که با مخالفت های شدید پدر دختر مواجه میشه.این بین اتفاق هایی می افته که سرنوشت این دو نفر رو تغییر میده.
- Jun
- 10
- 122
- مدال‌ها
- 2
سلام و درود
بسم الله الرحمن الرحیم
نام رمان: آمیگدال
ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
و تو از اولش هم سهم من نبودی. ما حتی اگر هزار بار دیگر هم متولد می‌شدیم، من باز هم باید درد دیدن تو را با دیگری می‌چشیدم. و تو تکه‌ای از قلب من بودی که اهدا شده بود. من اگر تو را اسیر می‌کردم، اگر حافظه‌ات را پاک می‌کردم، اگر آمیگدالت را برمی‌داشتم، باز هم نیم نگاهی به من نمی‌انداختی. داستان زندگی من، از عشقی ممنوعه شروع شد. عشقی که اصلا بین من و تو نباید اتفاق می‌افتاد؛ من از یک رده‌ی پایین و تو از رده‌ای دست نیافتنی و من برای رسیدن به تو از خودم هم گذشتم. تو را اسیر کردم جوری که هیچ‌وقت نفهمی اسیر شده‌ای زیرا من تحمل دیدن پادشاه را با ملکه‌اش نداشتم. من برای تو تمامی پل‌های پشت سرم را خراب کردم؛ من در این راه دست دوستی دراز کردم به سمت آدم‌هایی که برای رسیدن من به تو، باید جانم، زندگی‌ام، گذشته‌ام و روحم را به آنها می‌فروختم؛ چون کاری که با تو کردم، قانونی که هیچ، انسانی هم نبود! من مانند خدایی بودم که روزی عاشق بنده‌ی کافرش شد.
آمیگدال: قسمتی از مغز است که بدون آن، هیچ اجساسی را درک نمی‌کنیم. حتی عشق!
بسم الله الرحمن الرحیم
نام رمان: آمیگدال
ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
و تو از اولش هم سهم من نبودی. ما حتی اگر هزار بار دیگر هم متولد می‌شدیم، من باز هم باید درد دیدن تو را با دیگری می‌چشیدم. و تو تکه‌ای از قلب من بودی که اهدا شده بود. من اگر تو را اسیر می‌کردم، اگر حافظه‌ات را پاک می‌کردم، اگر آمیگدالت را برمی‌داشتم، باز هم نیم نگاهی به من نمی‌انداختی. داستان زندگی من، از عشقی ممنوعه شروع شد. عشقی که اصلا بین من و تو نباید اتفاق می‌افتاد؛ من از یک رده‌ی پایین و تو از رده‌ای دست نیافتنی و من برای رسیدن به تو از خودم هم گذشتم. تو را اسیر کردم جوری که هیچ‌وقت نفهمی اسیر شده‌ای زیرا من تحمل دیدن پادشاه را با ملکه‌اش نداشتم. من برای تو تمامی پل‌های پشت سرم را خراب کردم؛ من در این راه دست دوستی دراز کردم به سمت آدم‌هایی که برای رسیدن من به تو، باید جانم، زندگی‌ام، گذشته‌ام و روحم را به آنها می‌فروختم؛ چون کاری که با تو کردم، قانونی که هیچ، انسانی هم نبود! من مانند خدایی بودم که روزی عاشق بنده‌ی کافرش شد.
آمیگدال: قسمتی از مغز است که بدون آن، هیچ اجساسی را درک نمی‌کنیم. حتی عشق!
- Jun
- 2
- 0
- مدال‌ها
- 2
نام اثر :دختری در پناه ماه
نام نویسنده:ترانه
ژانر:عاشقانه،غمگین
خلاصه:این رمان داستان دختری را روایت میکند که با مادرش تنها زندگی میکرد ولی در دانشگاه عاشق پسری میشود و آنها همدیگر را دوست داشتند تا اینکه .....
عقد میکنند و اخلاق پسر به کل عوض میشود و برای هر چیزی دختر را کتک می‌زند و به او خ*یانت میکند .....
نام نویسنده:ترانه
ژانر:عاشقانه،غمگین
خلاصه:این رمان داستان دختری را روایت میکند که با مادرش تنها زندگی میکرد ولی در دانشگاه عاشق پسری میشود و آنها همدیگر را دوست داشتند تا اینکه .....
عقد میکنند و اخلاق پسر به کل عوض میشود و برای هر چیزی دختر را کتک می‌زند و به او خ*یانت میکند .....
