جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 79,129 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام رمان:گلی در سیاهی
نام نویسنده: فاطمه سیاسر
ژانر: تراژدی، عاشقانه، فانتزی، ترسناک
خلاصه:
نگاه‌ها به عروسکیست که در سیاهی مطلق می‌رقصد و عاشقی می‌کند. دستانش را می‌چرخاند و به حال معشوقه‌اش می‌گریستد. اشک‌های عروسک مانند تیزی روی قلب خراش بر می‌دارد، خراشی عمیق و بزرگ!
خراشی که روی قلب گلی ایجاد شد.
گلی که حال در سیاهی گرفتار شده بود.
@~Fateme.h~
 

Mina123

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
2
0
مدال‌ها
2
نام اثر: عشق اجباری
نویسنده: گلی
ژانر: عاشقانه ، ازدواج اجباری
خلاصه:
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بوده ما دیده ایم
اگر خون دل بوده ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: عشق اجباری
نویسنده: گلی
ژانر: عاشقانه ، ازدواج اجباری
خلاصه:
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بوده ما دیده ایم
اگر خون دل بوده ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
@سادات.
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
478
1,067
مدال‌ها
2
نام اثر: ملودی بازگشت
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی، درام
خلاصه‌:

دخترک در اوج نا امیدی و غم می‌نواخت زانوهایش خشک شده بود اما به نواختن ادامه می‌داد، دست هایش حس نداشت اما به حرکت دادن آرشه روی تار ها ادامه می‌داد گویی که عروسکی را کوک کرده و آنجا گذاشته‌اند تا بنوازد... مهم نبود در چه شرایطی باشد تا وقتی کوک‌اش تمام نمی‌شد ملودی هم قطع نمی‌شد اشک‌هایش پی در پی می‌چکید اما در هجوم قطرات باران محو می‌شد، این فکر که ممکن است دیگر نتواند پدرش را ببیند قلبش را متلاشی می‌کرد...
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
478
1,067
مدال‌ها
2
نام اثر: دنیای سخنگو
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی
خلاصه‌: باد که می‌وزد چمن ها دست تکان می‌دهند، گل ها لبخند می‌زنند، ابرها نزدیک می‌آیند و درختان سر خم می‌کنند. کافیست بنشینیم و به حرف‌هایشان گوش کنیم.
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: دنیای سخنگو
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی
خلاصه‌: باد که می‌وزد چمن ها دست تکان می‌دهند، گل ها لبخند می‌زنند، ابرها نزدیک می‌آیند و درختان سر خم می‌کنند. کافیست بنشینیم و به حرف‌هایشان گوش کنیم.
@.ATRA.
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: ملودی بازگشت
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی، درام
خلاصه‌:

دخترک در اوج نا امیدی و غم می‌نواخت زانوهایش خشک شده بود اما به نواختن ادامه می‌داد، دست هایش حس نداشت اما به حرکت دادن آرشه روی تار ها ادامه می‌داد گویی که عروسکی را کوک کرده و آنجا گذاشته‌اند تا بنوازد... مهم نبود در چه شرایطی باشد تا وقتی کوک‌اش تمام نمی‌شد ملودی هم قطع نمی‌شد اشک‌هایش پی در پی می‌چکید اما در هجوم قطرات باران محو می‌شد، این فکر که ممکن است دیگر نتواند پدرش را ببیند قلبش را متلاشی می‌کرد...
@اورانوس
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
478
1,067
مدال‌ها
2
نام اثر: چیستا
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی، تاریخی
خلاصه‌:

توجه همه به سمت گودالی که پرتوهای نور از آن بیرون می آمد جلب شد و به ستمش دویدن و بالاخره خودشان را به گودال رسادند درخشش خیره کننده‌ای مانع دیدن درون گودال میشد گویی که تکه‌ای از ماه را آنجا دفن کرده باشن. مردی کور لبه‌ی گودال زانو زد و دست‌هایش را داخل برد و چیزی را بیرون کشید همه با تعجب به چیزی که مرد کور در دست داشت خیره شدند و یک صدا باهم فریاد زدند:
- یه بچه؟؟!
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: چیستا
نویسنده: غزل معظمی
ژانر: فانتزی، تاریخی
خلاصه‌:

توجه همه به سمت گودالی که پرتوهای نور از آن بیرون می آمد جلب شد و به ستمش دویدن و بالاخره خودشان را به گودال رسادند درخشش خیره کننده‌ای مانع دیدن درون گودال میشد گویی که تکه‌ای از ماه را آنجا دفن کرده باشن. مردی کور لبه‌ی گودال زانو زد و دست‌هایش را داخل برد و چیزی را بیرون کشید همه با تعجب به چیزی که مرد کور در دست داشت خیره شدند و یک صدا باهم فریاد زدند:
- یه بچه؟؟!
به دلیل اینکه آثار درحال تایپتون زیاد هستند؛ درخواست شما رد شد!
 

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,020
37,546
مدال‌ها
3
نام اثر: چیناچین
نویسنده: دردانه عوض‌زاده
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
هر ک.س زمانی که دست به انتخاب همسر برای زندگی می‌زند، کسی را انتخاب می‌کند که از لحاظ عقیده، منش، رفتار و گفتار بیشترین پیوستگی و شباهت را با او داشته باشد. چرا که می‌داند هر چه بیشتر با همسرش شباهت داشته باشد و به تمایلات قلبی‌اش نزدیک‌تر باشد، تفاهم بیشتری با او خواهد داشت و زندگی بهتری را تجربه خواهد کرد.
حالا تصور کنید کسی خودش همسرش را تربیت کند... .
 
بالا پایین