جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 63,129 بازدید, 2,100 پاسخ و 55 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 0
بازدیدها 0
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط Trodi

sambal

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
6
138
مدال‌ها
2
درود درخواست تاپیک داستانک داشتم.
نام اثر: کارزار جنوبی
نویسنده: سمبل|سامان بالاهنگ
ژانر: اجتماعی، جریان سیال ذهن
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
90
415
مدال‌ها
2
لطفا برای تعیین ناظر خلاصه هر دو رمانتون رو ارسال بکنید.
رمان رویای جادویی
خلاصه:
ماهوا در دوزخِ زندگی‌اش آن‌چنان غرق می‌شود که حتی از نجات خود نیز ناامید می‌شود. حالا او در این میان ایستاده است، تنها و در جستجوی قطره‌ای زندگی، در جایی که نه امیدی است و نه نوری برای راهیابی؛ اما آیا روزی خواهد آمد که ماهوا بتواند از این دوزخ بیرون بیاید یا برای همیشه در این منجلاب غم و تاریکی گرفتار خواهد ماند؟!


رمان قلمروی درندگان
خلاصه:
مرزهای واقعی و خیالی به هم پیوسته‌اند، در دل جنگل‌های تاریک و اسرارآمیز، جهان در گروی ویروسی فجیع، آلفایی با قدرت طلسم شده و بتایی که برای شکستن طلسم باید از دوازده‌خوان هرکول عبور کند...
 

BardiA

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,131
3,163
مدال‌ها
5
رمان رویای جادویی
خلاصه:
ماهوا در دوزخِ زندگی‌اش آن‌چنان غرق می‌شود که حتی از نجات خود نیز ناامید می‌شود. حالا او در این میان ایستاده است، تنها و در جستجوی قطره‌ای زندگی، در جایی که نه امیدی است و نه نوری برای راهیابی؛ اما آیا روزی خواهد آمد که ماهوا بتواند از این دوزخ بیرون بیاید یا برای همیشه در این منجلاب غم و تاریکی گرفتار خواهد ماند؟!
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@.Moon.
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°

@SHAHDOKHT
@SPEED​
 

BardiA

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,131
3,163
مدال‌ها
5
رمان قلمروی درندگان
خلاصه:
مرزهای واقعی و خیالی به هم پیوسته‌اند، در دل جنگل‌های تاریک و اسرارآمیز، جهان در گروی ویروسی فجیع، آلفایی با قدرت طلسم شده و بتایی که برای شکستن طلسم باید از دوازده‌خوان هرکول عبور کند...
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@Negin jamali
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°

@SHAHDOKHT
@SPEED​
 

BardiA

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,131
3,163
مدال‌ها
5
درود درخواست تاپیک داستانک داشتم.
نام اثر: کارزار جنوبی
نویسنده: سمبل|سامان بالاهنگ
ژانر: اجتماعی، جریان سیال ذهن
لطفا خلاصه داستانک خودتون رو بگذارید.
 

sambal

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
6
138
مدال‌ها
2
لطفا خلاصه داستانک خودتون رو بگذارید.
مقدمه:
در زمان جنگ هنگامی‌که فرشته مرگ درشهر قدم می‌زند. آدم‌ها دو دسته‌اند، دسته‌ایی که وحشت مرگ آنان را چنان یک ظرف چینی خورد می‌کند و می‌شکند و دسته‌ایی که در اوج این اضطراب و ترس بدنبال کورسوی امید می‌گردند. داستان ما راجع به هر دو دسته این آدم‌هاست. هم آنانی‌را که وحشت بمباران‌های بی‌امان به جنون کشیدتشان را دنبال می‌کنیم و هم انسان‌هایی که موشک‌ها و بمب‌های دشمن را سوژه خوبی برای شوخی‌ها و جوک‌های خود می‌پندارند.
 

BardiA

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,131
3,163
مدال‌ها
5
درود درخواست تاپیک داستانک داشتم.
نام اثر: کارزار جنوبی
نویسنده: سمبل|سامان بالاهنگ
ژانر: اجتماعی، جریان سیال ذهن
مقدمه:
در زمان جنگ هنگامی‌که فرشته مرگ درشهر قدم می‌زند. آدم‌ها دو دسته‌اند، دسته‌ایی که وحشت مرگ آنان را چنان یک ظرف چینی خورد می‌کند و می‌شکند و دسته‌ایی که در اوج این اضطراب و ترس بدنبال کورسوی امید می‌گردند. داستان ما راجع به هر دو دسته این آدم‌هاست. هم آنانی‌را که وحشت بمباران‌های بی‌امان به جنون کشیدتشان را دنبال می‌کنیم و هم انسان‌هایی که موشک‌ها و بمب‌های دشمن را سوژه خوبی برای شوخی‌ها و جوک‌های خود می‌پندارند.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@Sevda goli
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°

@SHAHDOKHT
@SPEED​
 

sambal

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
6
138
مدال‌ها
2
نام اثر : جدال‌های عاشقانه
نویسنده: سمبل|سامان بالاهنگ
ژانر:عاشقانه | روانشناختی​
خلاصه:
مری مشکلات زیادی داشت، سخت با بقیه ارتباط برقرار می‌کرد، جز پدر و مادرش و جرج که پارسال با یک دخترِ دیگر دوست شده بود و رهایش کرده بود. دوست دیگری در این دنیای بزرگ نداشت. آیا رفتن به دانشگاه کالیفورنیا در لوس‌آنجلس این موضوع رو تغییر می‌دهد، آیا مری عشق زندگیش رو پیدا می‌کند؟

توضیح: این همان رمان مری به دانشگاه می‌رود است که عنوانش را عوض کردم.
@BardiA گفتند مجدد تقاضای ناظر بدم. گفتم سوء استفاده کنم اسم رمان رو عوض کردم.:-)
 

نازی.م

سطح
0
 
همیار سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست کتاب
ناظر تایید
کپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
512
813
مدال‌ها
2
عنوان: در تمنای لیلا
نویسنده: نازنین مرادی
ژانر: اجتماعی، درام، عاشقانه

خلاصه:

گذشته‌ای که با یک اشتباه یا شاید هم یک تقدیر رقم خورده‌است. در آن برهه از زمان، عشقی افلاطونی بازیچه‌ی بیمی پوچ و نادرست می‌شود‌ و یک جدایی بی بدیل، شکل می‌گیرد. اکنون، درد سال‌های طولانی فراق، حسرت و انتظار؛ به یکباره پایان می‌پذیرند و گردباد زمانه، دوباره قلب ها را گرد هم می‌آورد.
 

BardiA

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,131
3,163
مدال‌ها
5
نام اثر : جدال‌های عاشقانه
نویسنده: سمبل|سامان بالاهنگ
ژانر:عاشقانه | روانشناختی​
خلاصه:
مری مشکلات زیادی داشت، سخت با بقیه ارتباط برقرار می‌کرد، جز پدر و مادرش و جرج که پارسال با یک دخترِ دیگر دوست شده بود و رهایش کرده بود. دوست دیگری در این دنیای بزرگ نداشت. آیا رفتن به دانشگاه کالیفورنیا در لوس‌آنجلس این موضوع رو تغییر می‌دهد، آیا مری عشق زندگیش رو پیدا می‌کند؟

توضیح: این همان رمان مری به دانشگاه می‌رود است که عنوانش را عوض کردم.
@BardiA گفتند مجدد تقاضای ناظر بدم. گفتم سوء استفاده کنم اسم رمان رو عوض کردم.:-)
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@Sevda goli
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@SPEED
 
بالا پایین