با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!تاپیک این اثر به وجود اومده!نام اثر: پرواز اقلیما
نویسنده: نگین اربابی
ژانر: جنایی عاشقانه
خلاصه: دختری که در دست خودش و اطرافیانش مهر بردهگی حکاکی شده است.
دختری باهوش ولی اسیر.
پرندهای که در فکر پرواز است ولی پر هایش را قیچی کردهاند
@F.S.Kaنام رمان: تبسم ماه
نویسنده: تیام قربانی
ژانر: طنز#عاشقانه#تراژدی#درام
خلاصه رمان:
تبسم؛ یه دختر شیطون خیلی شیطون خیلی شیطونم کمه باید گفت فجیع شیطون. اما قوی! یه دختر که غرورش اولین حرف زندگیش رو میزنه، مثل همه قصهها یه شازدهای سر راهش قرار میگیره، البته قرار نمیگیره چون از قبل بوده منتهی نقش کم رنگی داشته که کم، کم نقشش توی زندگی تبسم پر رنگ میشه.
ساتیار؛ یه پسر به شدت مغرور و صد البته خشن و سرد! اصلاً از جنس مونث خوشش نمیاد کاملتر بگم متنفره از جنس مونث، اما مجبوره چه توی زندگی شخصی چه توی اجتماع با این جنس برخورد کنه. حالا فکر کنین مجبور باشه چندین ماه با تبسم قصه ما همخونه بشه!
شاید تکراری باشه اما اتفاقات متفاوته! سرگذشتها فرق داره و هر کدوم شروعشون از جایی بوده که کسی فکرش رو نمیکرده پایانشم جایی هست که فکرش رو نکرده بودن.
کوووو؟تاپیک این اثر به وجود اومده!
کوووو؟
الان رمانم تایید شد یا باید منتظر بمونم
منتظر بمونید!الان رمانم تایید شد یا باید منتظر بمونم
@F.S.Kaنام رمان: برج فاخته (جلد اول از سهگانه سایهگون)
نویسنده:جغد برفی
ژانر: فانتزی، معمایی، درام، سیاسی
خلاصه: وقتی خبر درگذشت پدر رامدیس میرسد، او برای شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش به شهر دهبرج میرود. رامدیس ابتدا فکر میکند سفر کوتاه و چند روزه خواهد بود، اما پس از رسیدن به مقصد عواملی دست به دست هم میدهند که او مدت بیشتری از آنچه انتظارش را میکشید در آنجا بماند.
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک