جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 82,676 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
سلام
نام: ارباب غیرتی من
نويسنده: هانی_کا
ژانر: عاشقانه کلکلی اربابی
خلاصه:
شیطنت های بچگانه به دور از سن و سال!
غیرتی شدن‌های گاه و بی‌گاه!
متفاوت بودن و احساس خاص کردن از دوست‌ داشتن زیاد!
زیبایی بی حد و حصر و چشم به توی بامزه دوختن!
دل باختن به شیطنت‌های کودکانه و زیبایی که به چشم یک نفر زیبا می‌آیند.
شخصیت‌هایی متفاوت با دنیایی متفاوت و خاص!
گره خوردن در آغوش و در تلاطم گام نهادن به سمت او!
و زندگی یعنی عمق چشم‌های نافذ مشکی‌ات که همانند مرگ ستارگان درون اعماق قلب سیاه چاله ایجاد می‌کند!
. . .
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رَنگِ رُخَت زمانه زندان من است♡
@SHAHSANAM (:
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Asal85

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
سلام خسته نباشید.
نام آفریننده شب و روز



نام رمان: ظهور الهه ابراهام.
نویسنده: آوا محمدی
ژانر: عاشقانه، تراژدی، فانتزی

خلاصه:
میروزین... سرزمینی زیبا و پر از پاکیست. سرزمین فرشته‌ها! در این دنیا دختری زندگی میکند . دختری از جنس پاکیست ، بی خبر از حقایق‌های گذشته پا به دنیایی جدید می‌گذارد .
آیا دخترک قصه ما موفق می‌شود یا نه....
مقدمه:

عشق چیست؟؟
معنای‌ واقعی‌ عشق‌ را‌ چه‌ کسانی درک‌ می‌ کنند.
عشقی که‌ خالی‌ از لطف‌ نیست، موانع‌ی سر‌راهش‌ قرار می‌گیرد‌..
اما‌ او‌ پیروز‌ میدان‌ است‌‌..
دختری‌ از‌ ج*ن*س‌ پاکی! لجباز، سرکش؛ اما‌ خود ساخته!
پسری‌ مغرور! چنان غروری که نمی‌داند عشق چیست.
@F.S.Ka
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
نام اثر:تنها خیال من
نویسنده:اسماعالی(مستعار: شیرموز)
ژانر:عاشقانه، فانتزی، اجتماعی، تریلر
خلاصه‌:دختر ۱۸ ساله ای به اسم ارام هست که گم میشه و اتفاقی گیر یه فرقه شیطانی می افته و بعد عاشق یکی از اعضای فرقه میشه! یه عشق دو طرفه و اتشین که باعث ایمان دوباره به معبود میشه!...
@ALVIN
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,501
مدال‌ها
2
نام رمان: ‌‌♡ طاغوت قلبم ♡

نویسنده : مهرانه عسکری ❥• 𝑀𝑒𝒽𝓇𝒶𝓃𝑒𝒽 𝒜𝓈𝓀𝒶𝓇𝒾

ژانر : عاشقانه


خلاصه داستان :

یک قاتل، قاتلی که عهد بسته. عهد بسته که بکشه و به قتل برسونه. قاتلی که بخاطر یک قتل ازدواج و بعد برای کشتن همسر بی خبرش اقدام می کند، بخاطر چی؟
بخاطر زندگی اش، بخاطر نجات جون خودش از دست گروهی خطرناک تر از مافیا.
ولی عشق که نمیدونه زندگی چیه؟ مرگ چیه؟
عشق فقط میاد و یک جورایی با قاتل داستانمون همکاره اما عشق قلب ها رو به قتل می رسونه اونم با جنون. جنونی بد تر از دیوانگی.

مقدمه :

لعنت بر عشق که زخم ها دارد..
لعنت بر خوابی که با عشق چشم می بندی و معشوق را در خواب می بینی و وقتی بیدار می شوی میبینی او را خیلی وقت است نداری..
و عشق پر است از دم و باز دم هایی از جنس زجر ..
نفس های عمیقی که سی*ن*ه ات را می لرزانند و بغض را تشدید می کنند..
و این بغض تشدید شده عامل اصلی ریزش اشک هایی است که قبل اینکه جلوی ریزش شان را بگیری به پهنای صورت جاری می شوند.

پایان : خوشِ ناخوش.
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,501
مدال‌ها
2
اسم رمان : ♬ابر های سیاه آسمانم♬

نام نویسنده:
مهرانه عسکری❥•𝑀𝑒𝒽𝓇𝒶𝓃𝑒𝒽 𝒜𝓈𝓀𝒶𝓇𝒾

ژانر : عاشقانه - غمگین - رازآلود

خلاصه :

زنی در ثروت شنا می کند؛ اما، آسمان زندگی اش را ابر های سیاه پوشانده است. مردی در اولین نگاه گرفتار عشق او می شود. این وسط گذشته ای در میان است. گذشته ای که این عاشقی را به خاک و خون می‌کشد.
راستی این عاشقی دوطرفه است؟
سوال اصلی اینجا است که گذشته متعلق به کدام یک از شخصیت های داستان ماست؟
مرد عاشق و دلباخته؟ یا زنی محکم، در راه عاشقی؟!
سرنوشت کدام یک را به بازی درد دعوت می کند؟!


مقدمه :


گذشته مانند میخ در قلب و مغز انسان فرو می رود. و کسانی که با چکش به این میخ ضربه می زنند، صاحب آن گذشته و خاطرات اند.
دلیل اینکه چرا آن چکش را رها نمی کنند،... این است که ،حسرت دارند..غم دارند.. زخم هایی دارند که باید درمان شوند.
گاهی اوقات، حضور یک نفر می تواند مانند مرحم روی زخم شود...
می تواند، مانند دستی باشد که اشک را پاک می کند....
گاهی اوقات، حتی به حضور یک نفر هم نیازی نیست، بلکه، یک اتفاق یا یک بهانه‌ یا حتی یک موسیقی می تواند آن گذشته را نشان دهد و بعد،... آن را کنار بزند.
مشکلات بزرگ گذشته، با چیز های کوچک رفع می شوند.. ابر های سیاه گذشته را می توان با یک کتاب، یک روز، یک لبخند و یا حتی،.... یک موسیقی از آسمان زندگی، کنار زد.
حتی، با یک موسیقی.


پایان : خوش

منظوری که از نوشتنش داشتم :

باید در روز های سخت کنار هم باشیم و همديگه رو اونطور که هستیم، پذیریم.

صحبتی با خواننده گرامی :
قراره این رمان اشک دربیاره. بغض به گلو بیاره. دست مشت کنه. ابرو گره بزنه. حرص دربیاره. ذوق بیاره. ضربان تند کنه. عاشق کنه. خ*یانت کنه. تحقیر کنه. به قتل برسونه. به جنون برسونه؛ اما، رمانه.
خوشتون میاد، امیدوارم.
مرسی که میخونین.
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
نام رمان: ‌‌♡ طاغوت قلبم ♡

نویسنده : مهرانه عسکری ❥• 𝑀𝑒𝒽𝓇𝒶𝓃𝑒𝒽 𝒜𝓈𝓀𝒶𝓇𝒾

ژانر : عاشقانه


خلاصه داستان :

یک قاتل، قاتلی که عهد بسته. عهد بسته که بکشه و به قتل برسونه. قاتلی که بخاطر یک قتل ازدواج و بعد برای کشتن همسر بی خبرش اقدام می کند، بخاطر چی؟
بخاطر زندگی اش، بخاطر نجات جون خودش از دست گروهی خطرناک تر از مافیا.
ولی عشق که نمیدونه زندگی چیه؟ مرگ چیه؟
عشق فقط میاد و یک جورایی با قاتل داستانمون همکاره اما عشق قلب ها رو به قتل می رسونه اونم با جنون. جنونی بد تر از دیوانگی.

مقدمه :

لعنت بر عشق که زخم ها دارد..
لعنت بر خوابی که با عشق چشم می بندی و معشوق را در خواب می بینی و وقتی بیدار می شوی میبینی او را خیلی وقت است نداری..
و عشق پر است از دم و باز دم هایی از جنس زجر ..
نفس های عمیقی که سی*ن*ه ات را می لرزانند و بغض را تشدید می کنند..
و این بغض تشدید شده عامل اصلی ریزش اشک هایی است که قبل اینکه جلوی ریزش شان را بگیری به پهنای صورت جاری می شوند.

پایان : خوشِ ناخوش.
@SHAHSANAM (:
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
اسم رمان : ♬ابر های سیاه آسمانم♬

نام نویسنده:
مهرانه عسکری❥•𝑀𝑒𝒽𝓇𝒶𝓃𝑒𝒽 𝒜𝓈𝓀𝒶𝓇𝒾

ژانر : عاشقانه - غمگین - رازآلود

خلاصه :

زنی در ثروت شنا می کند؛ اما، آسمان زندگی اش را ابر های سیاه پوشانده است. مردی در اولین نگاه گرفتار عشق او می شود. این وسط گذشته ای در میان است. گذشته ای که این عاشقی را به خاک و خون می‌کشد.
راستی این عاشقی دوطرفه است؟
سوال اصلی اینجا است که گذشته متعلق به کدام یک از شخصیت های داستان ماست؟
مرد عاشق و دلباخته؟ یا زنی محکم، در راه عاشقی؟!
سرنوشت کدام یک را به بازی درد دعوت می کند؟!


مقدمه :


گذشته مانند میخ در قلب و مغز انسان فرو می رود. و کسانی که با چکش به این میخ ضربه می زنند، صاحب آن گذشته و خاطرات اند.
دلیل اینکه چرا آن چکش را رها نمی کنند،... این است که ،حسرت دارند..غم دارند.. زخم هایی دارند که باید درمان شوند.
گاهی اوقات، حضور یک نفر می تواند مانند مرحم روی زخم شود...
می تواند، مانند دستی باشد که اشک را پاک می کند....
گاهی اوقات، حتی به حضور یک نفر هم نیازی نیست، بلکه، یک اتفاق یا یک بهانه‌ یا حتی یک موسیقی می تواند آن گذشته را نشان دهد و بعد،... آن را کنار بزند.
مشکلات بزرگ گذشته، با چیز های کوچک رفع می شوند.. ابر های سیاه گذشته را می توان با یک کتاب، یک روز، یک لبخند و یا حتی،.... یک موسیقی از آسمان زندگی، کنار زد.
حتی، با یک موسیقی.


پایان : خوش

منظوری که از نوشتنش داشتم :

باید در روز های سخت کنار هم باشیم و همديگه رو اونطور که هستیم، پذیریم.

صحبتی با خواننده گرامی :
قراره این رمان اشک دربیاره. بغض به گلو بیاره. دست مشت کنه. ابرو گره بزنه. حرص دربیاره. ذوق بیاره. ضربان تند کنه. عاشق کنه. خ*یانت کنه. تحقیر کنه. به قتل برسونه. به جنون برسونه؛ اما، رمانه.
خوشتون میاد، امیدوارم.
مرسی که میخونین.
@F.S.Ka
 

الف. مقدم

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
5
30
مدال‌ها
2
نام اثر: آبی بی انتها
نویسنده: الف.مقدم
ژانر: عاشقانه /درام
خلاصه: دیگر به صدای وجدانم گوش نمی دهم. تا این زمان سرنوشت برایم تصمیم گرفته بود ولی از حالا برگ زندگی ام برمیگردد.
با نفس های به شمار افتاده برای ادامه راه اماده میشوم...
 

ملکه شما

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
2
5
مدال‌ها
2
عنوان:یادگاری که از تو به جا ماند
نویسنده:ملکه ی شما
ژانر:عاشقانه_تراژدی
خلاصه:مارال دختری است که عاشق سامیار پسر دشمن پدرش می شود سامیار کاری می کنند که مارال جذب او شود تا بتواند انتقام پدرش را از او بگیرد هنگامی که انتقامش را میگیرد مارال یه دختر کوچولو ی خوشگلی دارد مارال هرکاری می کند که نازنین را از سامیار مخفی کند ناچار روزی که سخت بیمار می شود سامیار را با دخترش آشنا می کند
 

ksa5754

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
9
19
مدال‌ها
2
نام رمان(آب و آینه)بانوی پاک من
نام نویسنده کیانا سرشار
ژانر اصلی عاشقانه
ژانر های مکمل درام،طنز،استاد دانشجویی

مقدمه.....

زندگی همیشه اونجوری که ما میخوایم و پیشبینی میکنیم پیش نمیره

زندگی پر است از اتفاقات غیره منتظره

زندگی زیبا نیست،شیرین نیست.....
زندگی تلخ است تلخ،مانند زهر.....

رنگش همانند قهوه سیاه است و
اما طعمش از قهوه هم تلخ تر .....

زندگی.....
یعنی جایی میان تاریکی
یعنی تعبیری غلط از دنیا
یعنی چارچوبی از دروغ ها
یعنی سیاهی های روزگار
یعنی پستی و بلندی های بسیار
یعنی ترس و غم و اندوه
یعنی پیکری بی جان در دل خاک


حال شاید این آوا بتواند تعبیر بهتری از زندگی به شما هدیه کند


عشق.....

همان آوای رنگارنگ

می توانی صدایش را بشنوی؟
می توانی نگاهت را از او بگیری؟
می توانی رویایت را با او بسازی؟
می توانی تپش قلبش را احساس کنی؟
می توانی با اعماق وجودت او را لمس کنی؟
می توانی تمام تلخی ها را به شیرینی تبدیل کنی؟


خلاصه.....

آینه بازتاب حقیقت و واقعیت چیزی است که در دل وجود دارد. در ادبیات فارسی آینه نماد فرزانگی، پاکی و اندیشه الهی است. به صورت گسترده ای از کلمه آینه در اشعار استفاده شده است و برای بیان حقیقت هم به کار می رود


من برمی‌خیزم…
چراغی در دست چراغی در دلم زنگار روحم را صیقل می‌زنم…
آینه‌ای در برابر آینه‌ات می‌گذارم تا با تو ابدیتی بسازم….
 
بالا پایین