جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 94,129 بازدید, 2,272 پاسخ و 60 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -faťęmęĥ-

Sanai_paiiz

سطح
5
 
سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
فعال انجمن
Jul
1,680
11,016
مدال‌ها
9
نام اثر: پارادوکس عشق(در آغوش نفرت و عشق)
نویسنده:شفق_سرخ
ژانر: عاشقانه ، فانتزی ، تخیلی
خلاصه‌:در آغوش کیهان، خداوند دو موجود ویژه را آفرید: الهه مرگ و فرستاده آسمانی. این عاشقان با وجود احساس عمیقشان، در دنیایی از نفرت و جنگ زندگی می‌کنند. سرنوشت آن‌ها را به دنیای فانی‌ها می‌فرستد، جایی که عشق به جای آرامش، بیشتر آن‌ها را غرق در نفرت می‌کند. حالا باید با تاریکی درون خود مواجه شوند و پاسخ این سؤال را بیابند: آیا می‌توانند عشق را در دل آشفتگی پیدا کنند؟
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @:)MUNSTER
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد، به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@MAHER
@Sanai_paiiz
 

Blue lady

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
1
3
مدال‌ها
2
اثر: رمان اقلیم تباهی
نویسنده:Blue lady
ژانر: ترسناک، فانتزی، عاشقانه
خلاصه: به ناگاه وارد بازی ایزدانی گشتم، که در انتهای این ره پر مشقت برایم جز تباهی و فلاکت هیچ باقی نگذاشته اند.
می‌دانم راهی برای بازگشت نیست؛ اما ناامیدانه چنگ میزنم به دروغ‌پنداری های افکارم و در صفحه‌ی شطرنج روزگار جایگاه سربازی پیاده‌ای را بردوش می‌کشم، که باید ملکه گردد.
آیا پیروزی‌ای در وصف خدایان ناباور بر خود میابم یا در اعماق اینچنین ظلم ناحق برخویش تن، جان باارزشم را تسلیم نموده و مطیع سرنوشت ناگسستنی‌ام خواهم گشت؟
حال خود نیز در وهله پر از سرگردانی، نمی‌دانم که پاسخی که به دنبالش هستم«چیست؟»
 
بالا پایین