جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ●نسخِ روح اثر دنیا ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط DOonYa با نام ●نسخِ روح اثر دنیا ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 826 بازدید, 20 پاسخ و 18 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ●نسخِ روح اثر دنیا ●
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
Negar_۲۰۲۳۰۸۱۵_۱۸۱۸۱۹.png
دلنوشته: نسخِ روح
نویسنده: دنیا احمدی
ژانر: درام، عاشقانه، تراژدی
ناظر: @ALVIN
ویراستار: @حنا نویس
کپیست: @'elahe
خلاصه:
منی این‌جا هر روز در حال خودکشی است.
با فکرهای آزار دهنده‌‌ای که در سرم جولان می‌دهند!
گویی من مال این زمان و مکان نیستم.
باید سال‌ها دیگر در بین پچ‌پچِ‌های مردم در می‌آمدم و صدایم سکوت بی‌صدای این روزهای سخت دشوار و ناجوان مردانه را فریاد می‌زد.
من مال این زمان نیستم... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Ayumi

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Apr
1,623
1,134
مدال‌ها
2
1684623319219-png.148325

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین - قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ همگانی - تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[درخواست تگ - درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[درخواست جلد - تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[ اعلام پایان - تاپیک اعلام پایان دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[ سوالات و مشکلات دلنویسان ]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
فکرهای منفی، تمام سرم را احاطه کرده‌اند و من هر روز با دست*مالی خونی فکرها را دور می‌کنم. چه فایده رفتنت به گونه‌ای مرا از بین برده که هیچ‌وقت دور نمی‌شوی همیشه در سرم جولان می‌دهی و تا ابد می‌مانی...
درون ذهنم آشوبی است عجیب و عجیب‌تر از همه تویی که در شاه‌نشین قلبم نشسته‌ای و نظاره می‌کنی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
آسوده خاطر باش عزیزِ جانم، تو دیگر از خیال من که نمی‌روی، از کنارم هر دم می‌گریزی، مثل آهویی گریز پا که نه جایی دارد و نه مکانی فقط می‌رود، امّا؛ تا همیشه در ذهن خسته‌ام پادشاهی می‌کنی، فرمان دست تو است و امرامر تو است. تو باشی جهان‌ را فرش زیر پا‌هایت می‌کنم و آتش دل بیمارم را رو به خاموشی می‌برم و خنکای جوی آب می‌کنم برایت...
تو تا ابد در یک گویِ شیشه‌ای هستی تا گزندی به تو نرسد...
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
روحِ خسته‌ام در همه حال درد می‌کند، گویی تویی نسخه‌اش را کشیده است و هر آن در نقطه به نطقه تنم بوی دست‌‌هایت قلب بی‌قرارم را سوزان‌تر می‌کند...
عشقِ فراموش کار من، تو هرطور که باشی، در من زنده‌ای! تویی متولّد شده در روحم که سکوت این جسم مرده را در خود گم می‌کند؛ این‌جاست که می‌توان گفت: «ملالی نیست این نرسیدن، من به شنیدن نامت از زبان دیگری نیز راضی‌ام... .»
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
عاشق کُشی، رسمِ قصه‌ی زندگیِ ما است عزیزِ جانم، مجنون‌ها همیشه تیشه بر ریشه‌ی لیلیِ بی‌چاره می‌زنند و در آخر تمام کاسه و کوزه‌ها، بر سر همان از همه‌جا بی‌خبر می‌شکند. چه دل‌ها که سر عشق، به اشتباه شکسته است، چه سیل‌ها که از رود چَشم‌ها روان و چه مرگ‌ها که مُیسر شده است!
خدایی در بلندای این آسمان آبی نشسته است؛ بنگر چه عرشی بلرزد از آه دلِ این مظلوم‌های بی‌پناه...
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
آری، تنها خواسته‌ی قلبم، تو هم در بلندای این قلب خسته نشسته‌ای و به انتظار دیدن منِ نابود شده‌ای! اگر پایت را بلند کنی منی را هر روز می‌‌بینی که از درون شکسته و به بتی هم‌چون تو التماس می‌کند که بمانی،که همیشگی باشی، ولی می‌شنوم که هر صباح لب می‌زنی:«زهی خیال باطل...»
چه خوش خیال است قلب تنهای من، تو رفته‌ای امّا شعر شده‌ای و بر روی لب‌هایم جاری می‌شوی؛ نور شده‌ای و چراغ دلم را شباهنگام روشن می‌کنی، تو کورسوی امیدی، برگرد جانانم!
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
اِی عشق خفته بر جانِ شیرینم، کجایی که غم از دست دادنت برایم هم‌چون نداشتن پدر سخت و طاقت‌فرسا است!
غرق شده‌ای در بین نبودن‌ها و به فرار، خو گرفتی و بدون من ادامه دادی! تا به کجا، عزیز از دست رفته‌ی بهترین سال‌های عمرم؟
آمدنت نوید سالی است "نو" که سال‌های تنهایی در آن گم می‌شود...
زیبای من بیا که این خودکشی هر روزه تمام شود و تو در بند‌بند وجودم برویی...
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
من خود را کشته‌ام و درون زندگی مردگی می‌کنم و ادامه‌ی این زندگی مرده را در نفس‌های خود می‌نشانم. تو را چه باک جانِ جانانم، تو زندگی‌ات از زندگی من جداست و بهانه‌هایت آشکارا به قلبِ من زخم می‌زند. در چشمانم سرمه‌ها کشیدی و به اشک نشاندی و به سیاهی کشانیدی! زندگی را برایم تبدیل به یک تئاتر مزخرف کردی و مرا کشتی...
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
مُردم، مُردم و مُردم...
ناله‌ی تکه‌هایم در زیر پاهایت صدایش به صدایی نرسید جز خودت و تو چه کردی؟
آری؛ با بی‌رحمی تمام فقط دیدی و گذر کردی! رد شدی و خندیدی و قلبم برایت هیچ بود، هیچ...
من برایت چه بودم؟
من هم هیچ و سیل چشمانم چه؟
آن هم پوچ و مهم نبود هیچ چیزِ من برایت مهم نبود؟
بگذر جانانم، تو همان مرغی هستی که دانه‌ات را از من گرفتی و خوردی ولی تخمت را در جای دیگر کردی و می‌دانی که روزی تو را هم کباب می‌کنند...
 
بالا پایین