جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده ● بحری از سودا اثر الهه‌.جی.اچ ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط Ela با نام ● بحری از سودا اثر الهه‌.جی.اچ ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 798 بازدید, 21 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع ● بحری از سودا اثر الهه‌.جی.اچ ●
نویسنده موضوع Ela
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ela
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
Negar_1718629713251.png
عنوان: بحری از سودا
نویسنده: الهه‌.جی.اچ
ژانر: تراژدی_عاشقانه
ناظر: @BALLERINA
تگ: مطلوب
ویراستار: @سپید

کپیست: @آرشیت
خلاصه: الا ای حضرت عشق، ما هنوز در تاب و تبیم!
تاب و تبی از جنس درد، غم، عشق و دلتنگی... .
حواست هست؟ حواست هست چه دردها در سی*ن*ه‌ام دارم؟ حواست هست به معشوقت؟ یا...؟
جان دادم برای تویی که حتی تب هم نکردی برایم، اما بدان تو تا همیشه در خیالم معبودی و من عابد؛ من تا ابد در برار چشمانت که رازها در آن نهفته سجده خواهم کرد.


معنی عنوان: اقیانوسی از خیال باطل
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,425
13,043
مدال‌ها
17
1000009583.png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
به نام پروردگارِ آسمانِ بی‌انتها •

ای معشوقِ معشوق‌؛ حال دگر چه می‌کنی؟ آیا تو هم بی من غمگینی؟ یا امواج تلاطم‌های زندگی تو را از پا درآورده، اما بخاطر کور سوی امیدی که از طرفِ معشوقت داری، ادامه داده‌ای؟
حال کنار معشوقت خوش هستی؟ دوستش داری، نه؟!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
پس چرا مرا این‌گونه دوست نداشتی؟ حسِ تو به من سودا بود! سودا که می‌دانی یعنی چه؟ آری همان هوس، همان خیال!
بگو برایم که آیا او هم تو را این‌گونه دوستت می‌دارد؟ جان می‌دهد برایت؟ یا بگو همانند من، تو در رگ، پوست و خون او هم جریان داری و جاری هستی؟
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
قلبش چه؟ آن هم آشیانی امن برایت ساخته است؟
خیال کن در بالای یک کوه برفی، کلبه‌ای وجود دارد، کلبه‌ای گرم و تپنده! آری آن‌جا خانه‌‌ی توست! من روزها برایت هیزم می‌آورم، غذا جمع‌آوری می‌کنم و شب‌ها بخاطر حمله گرگ‌ها و سوز و سرما و حتی طوفان! جلوی در نگهبانی می‌دهم.
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
این‌گونه که من به این خیال نگاه می‌کنم دقیقاً حکایت ما است! تو برایت بود و نبود من مهم نبود درصورتی که من برای ماندنت، برای امن بودن خانه‌ات که قلبم بود! زیاد تلاش کردم، همان قصه‌ی معروف آب دادن به گل مصنوعی!
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
می‌دانی عزیزکرده؟ گرگ‌ها همان انسان‌های بد صفت و بد ذاتی بودند که از تو نفرت داشتند؛ سوز و سرما و طوفان همان سوز و سرما و طوفان دلم بود! می‌بینی چشم ‌کهکشانیِ من؟ تو استثنایی بودی!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
من حتی در میان آن همه فشار و افسردگی عشقت را در دلم زنده نگه داشتم اما تو مرا زیادی ارزان فروختی!
من برایت جان فدا کردم اما آیا او هم مانند من جانش را فدایت کرد؟ از خودگذشتگی کرد؟ یا جابه‌جا شدید؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
او در خانه نشست و تو کار کردی؟ هیزم آوردی و شب‌ها جلوی در نگهبانی دادی؟
تو ممنوعه‌ای حال دگر ممنوعه‌ای! فکر کردن به تو حرام است تو دگر برای من نیستی و این قلب مرا به درد می‌آورد.
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
گوینده انجمن
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,033
14,043
مدال‌ها
9
در پاسی از شب، تو رفتی! دیدم که جانم می‌رود! خواستم محبتت را، حتی ماندنت را گدایی کنم اما به جایش در خود شکستم و برای خودِ عاجز و ناتوانم سوگواری کردم و اشک ریختم.
 
بالا پایین