جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته تکمیل شده ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کامل شده کاربران توسط سرین با نام ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,159 بازدید, 23 پاسخ و 19 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کامل شده کاربران
نام موضوع ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ●
نویسنده موضوع سرین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سرین
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
InShot_۲۰۲۳۰۴۰۴_۰۴۵۵۴۷۳۷۲.jpg
(به نام خالق هستی)
عنوان: بغض شاپرک
نویسنده: غزل کاظمی‌نیا
ژانر: عاشقانه.تراژدی. درام
ناظر: @M.B.D
ویراستار: @.MANA
کپیست: @الهه ماه :)
خلاصه:

شاپرک غصه مخور، روزگار بغض‌اش می‌شکند!
عاشق شدم! معشوق زخم زد و هیچ درمانی نکرد!
حرف‌های نا گفته‌ای که میان دو عاشق باقی مانده‌اند.
سخنانی که زبان از بیان‌شان قاصر است و حتی اگر، از زبان نیز جاری می‌شدند، خوراک هیچ گوشی نمی‌بودنند!
***
ای شاپرک غصه مخور، نگذار بغض گریبان‌گیر روزگار شود. تقدیر ما انسان‌ها این‌گونه بود دیگر... یکی بود و یکی دیگر نبود و در پایان این قصه، هیچ معشوقی باوفا نبود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,490
مدال‌ها
12
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۲۲۴۵۷ (1).png



عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[ قوانین تایپ دلنوشته کاربران]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[ درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[درخواست جلد]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[تاپیک اعلام پایان دلنوشته ]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
مقدمه: آتش زدی جانم را، جان بی‌قرارم را....
شکستی غروری که عاشق بود.
سالی که گذشت راهی شدی، پشت دیواری که بین‌مان ساختی!
روزگار را بر کامم تلخ کردی؛
و بر روی تمام خاطراتمان خط بطلان کشیدی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
رفیق بد قول: می‌نویسم تا تو بخوانی و بدانی که چه‌قدر دوستت دارم.
شاید به عشق تو باشد که دست به قلم شده باشم!
عاشقت بودم آری، حرف کمی نیست!
تو ندانستی و گذشتی درد کمی نیست!
رفاقت کردی اما من بودم که خ*یانت کردم.
تو گفته بودی عاشق نیستی، من حماقت کردم و به رفاقت تو خ*یانت کردم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
تقدیم به کسی که ماندن را ترجیح نداد:
نفسم بند آمد با دیدن چشم‌هایت، دلتنگ شدم با بوی عطر تَنت!
عاشق‌تر شدم هر لحظه که کنارت بودم؛
شاید اگر رفتی... شاید اگر نماندی تا کنارم باشی!
اجباری نیست جان دلم، هیچ‌گاه برای ماندنت اجبارت نمی‌کنم.
می‌نویسم برای تو، برای حال تو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
آرزو: چه آرزوهایی داشتم!
چه فکر و خیال‌هایی که نداشتم!
نابود که چه گویم... ویران کردی.
دوستت دارم هایت را پنهان کردی!
شیشه‌ی عمر عشق‌مان را شکستی و به صد نیمه تقسیم کردی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
مجرم: اگر عشق جرم باشد... پس من هم مجرم هستم!
اگر من مجرم باشم، پس توام قاضی هستی؟
مجازاتم کردی آقای قاضی!
حکم سنگینی را برایم در نظر گرفتی؛
شکستن قلبم سزای حکم عشقم بود.
 
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
باران: حرف‌هایش، خنده‌هایش، اشک‌هایش، شیطنت‌هایش... تجربه‌ی زیبایی بود.
باران بارید! تمام شد؛ اما از خود خاطراتی را جای گذاشت!
زمین خیس، بوی نم خاک!
او هم رفت... همراه باران... خاطراتی که از خود جای گذاشت قلب شکسته‌ی من بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
بغض: کاش می‌مردم به جای تو من
و می‌گفتم حرف‌هام و آخر...
کاش این بغض لعنتی سد راهم نبود.
نگاه آخرت آن‌قدر غمگین نبود.
کاش آن‌قدر بی‌رحم نبود! این زمانه، بعد رفتنت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
ساختمان آوار شده: قلبی که با بودنت جوانه زد، هنگام رفتنت شکسته شد!
کسی که آرزوهایش را در کنارت ساخته بود، حالا بر روی آن ایستاده بود... .
همانی‌که تو آوارش کردی!
چوب‌اش را خوردی، اما زخم‌اش را زدی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین