- Jan
- 1,401
- 26,194
- مدالها
- 2

(به نام خالق هستی)
عنوان: بغض شاپرک
نویسنده: غزل کاظمینیا
ژانر: عاشقانه.تراژدی. درام
ناظر: @M.B.D
ویراستار: @.MANA
کپیست: @الهه ماه :)
خلاصه:
شاپرک غصه مخور، روزگار بغضاش میشکند!
عاشق شدم! معشوق زخم زد و هیچ درمانی نکرد!
حرفهای نا گفتهای که میان دو عاشق باقی ماندهاند.
سخنانی که زبان از بیانشان قاصر است و حتی اگر، از زبان نیز جاری میشدند، خوراک هیچ گوشی نمیبودنند!
***
ای شاپرک غصه مخور، نگذار بغض گریبانگیر روزگار شود. تقدیر ما انسانها اینگونه بود دیگر... یکی بود و یکی دیگر نبود و در پایان این قصه، هیچ معشوقی باوفا نبود!
آخرین ویرایش توسط مدیر: