جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته تکمیل شده ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کامل شده کاربران توسط سرین با نام ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,522 بازدید, 23 پاسخ و 19 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کامل شده کاربران
نام موضوع ● بغض شاپرک اثر غزل کاظمی‌نیا ●
نویسنده موضوع سرین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سرین
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
جوانی: هنوزم قلبم بی‌قرار است!
هراس دارد از این‌که شاید او نیاید؛
آرزوهای من در حسرت جوانی ماند!
قلب من در آن روزها در خیالی خام باخت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
سیاهی: ترس من سیاهی شب نیست؛
خرابی دیوار نیست!
ترس من این است، که یک روز تو بدانی؛
زیادی عاشقت بودم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
نامرد و بی‌خیال: سیاهی شب و سیاهی چشمانت، ترکیب زیبایی بود.
شاید ندانی قلب پاک‌ات چه‌ها کرد؛
به گمان که پاکی، مثل آب زلالی...
اما شاید ندانی که نامرد و بی‌خیالی!
مهربانی بیش‌از حد خنجری بر دل شد؛
محبت و لطف او سر کوفتی تازه شد.
 
موضوع نویسنده

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,401
26,194
مدال‌ها
2
چه‌قدر جالب و پر درد است زندگی انسان‌ها، چه‌قدر جالب است عشق آن‌ها به یکدیگر که یک روز هستن و روز بعد دیگر نیستند!
روز اول عشق را به تمسخر می‌گیرند و روز دوم عاشق می‌شوند و روز سوم اعتراف می‌کنند و روز چهارم غیب می‌شوند.
چه‌قدر جالب است عشق یک طرفه‌ی آن‌ها که در یک لحظه متوجه می‌شوند آن کسی که روز و شب در پی دیدارش جان می‌دهی و او یک شبه روی بر می‌گرداند و دست در دست شخص دیگری در خیابان‌ها قدم بر می‌دارد؛
طفلک آن کسی که در آتش عشق‌اش خاک سر شده است!
کاش یکی این را می‌دانست؛
عاشقی جرم نیست؛ آن‌که عاشق است مجرم نیست!

سخنی از شاپرک:
عاشق شدم، معشوق بر من دوایی نکرد.
دل دادم و اما او دلداری نکرد!
بغض من هر شب قبل از خواب مهمان پالشت زیر سرم شد یار اعتنایی نکرد.
کاش دل به دل خار می‌دادم نه یار!

پایان دلنوشته‌ی کنایه‌ای بر عشق
نویسنده: غزل کاظمی‌نیا

«غزل عشق»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین