- Jan
- 500
- 9,191
- مدالها
- 3
«با یاد سرآغاز زیباییها»
دلنوشته: تکّههای قاصدک
ژانر: عاشقانه، تراژدی
اثر: نازنین هاشمی نسب
ناظر: @DELARAM
ویراستار: @سپید
کپیست: @تیارام
«مقدمه»
من میان هزاران رُز دلفریب، گلِ قاصدک شدم.
در آن خاک نمور، ریشه دواندم و رشد کردم.
تو آمدی و نگاهم به دستانت گره خورد.
میدانستم تو هم مانند دیگران، آن رُزِ دلربا را انتخاب میکنی، میدانستم آن را مقابل دیدگانم میبویی و میپرستی.
اما چهشد!
تو مرا انتخاب کردی! ازمابین هزاران رُز خوشبو و اِغواگر...
به لطافت دستهایت عادت کردم.
من به هرم نفسهایت دلبستم.
تپشهای منظمِ قلبت را با اشعارِ شاعران بزرگ دنیا، تاخت نمیزدم.
اما تو با همان نفسهای پرحرارت، وجودم را پراکنده کردی.
جسمم را تکّهتکّه کردی و قلبم را شکاندی.
کاش توهم مانند دیگران ساده ازمن میگذشتی.
حداقل قلبم زنده میماند، ریشهام همدمِ همان خاک میشد.
قلب من به انهدام رسید و تو
به همان رُز معروف و زیبایت دلبستی.
این بازیِ بیرحمانهی روزگار است.
من باختم.

دلنوشته: تکّههای قاصدک
ژانر: عاشقانه، تراژدی
اثر: نازنین هاشمی نسب
ناظر: @DELARAM
ویراستار: @سپید
کپیست: @تیارام
«مقدمه»
من میان هزاران رُز دلفریب، گلِ قاصدک شدم.
در آن خاک نمور، ریشه دواندم و رشد کردم.
تو آمدی و نگاهم به دستانت گره خورد.
میدانستم تو هم مانند دیگران، آن رُزِ دلربا را انتخاب میکنی، میدانستم آن را مقابل دیدگانم میبویی و میپرستی.
اما چهشد!
تو مرا انتخاب کردی! ازمابین هزاران رُز خوشبو و اِغواگر...
به لطافت دستهایت عادت کردم.
من به هرم نفسهایت دلبستم.
تپشهای منظمِ قلبت را با اشعارِ شاعران بزرگ دنیا، تاخت نمیزدم.
اما تو با همان نفسهای پرحرارت، وجودم را پراکنده کردی.
جسمم را تکّهتکّه کردی و قلبم را شکاندی.
کاش توهم مانند دیگران ساده ازمن میگذشتی.
حداقل قلبم زنده میماند، ریشهام همدمِ همان خاک میشد.
قلب من به انهدام رسید و تو
به همان رُز معروف و زیبایت دلبستی.
این بازیِ بیرحمانهی روزگار است.
من باختم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: