جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● جنازهِ احساسات اثر Zahramohammadi ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط زرطلا با نام ● جنازهِ احساسات اثر Zahramohammadi ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 718 بازدید, 21 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع ● جنازهِ احساسات اثر Zahramohammadi ●
نویسنده موضوع زرطلا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط زرطلا
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
Negar_1711730637086 (1).png
عنوان: جنازه احساسات
نویسنده: زهرامحمدی
ژانر: غمیگن، عاشقانه
ویراستار: @ARALIYA
کپیست: @الههِ ماه؛


مقدمه:
قلب قرمز، رگ‌های سنگی.
روزهای دردناک، شب‌های غمگین!
قبرستون سرد، جنازه احساسات.
همه‌ی این‌ها شدن، روی سرم تلنبار... .
رعد و برق چشم‌هام دیگه برقی نداره!
اشک‌هام می‌باره ولی سدی نداره!
بغض توی گلوم، شکسته مثل آینه.
رنگین کمون خنده‌هام، چرا رنگی نداره!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
نمیشه با من صمیمی‌تر برخورد کنی؟!
- از اولم بهت گفته بودم من با یکی دیگه هستم نمیشه.
(اشک‌هایش سرازیر می‌شود)
- لطفاً!
- لطفاً ان‌قدر الکی گریه نکن. گفتم نمیشه!
- اشک‌های من الکی هستن؟
- ببین بخوام واضح بهت بگم، برام مهم نیست، تمام.
- اما... .
- ببین من حرف‌هام رو قبلاً باهات زدم اما و اگر هم نداریم اگه می‌خوای دوستیمون تموم شه بگو و ان‌قدر مظلوم نمایی نکن!
- آره حرف‌هات درسته! پس فعلا.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- چرا ان‌قدر من رو اذیت می‌کنی؟
- چون خیلی لذت‌بخشه.
- منظورت چیه؟
- آخه تو نمی‌دونی! موقع حرص خوردن چه‌قدر با نمک میشی.
- فقط به‌خاطر این‌که بامزه میشم، این‌ کارها رو می‌کنی دلت میاد؟
- آره دلم میاد، دلم حاضره به‌خاطر تو هرجایی بیاد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- خیلی دوست دارم دنیام!
- واقعاً؟
- بهش شک داری؟
(نشخندی می‌زند)
- نه فقط برام سؤال شده بود.
- چه سؤالی؟
(غمگین نگاهش می‌کند)
- این‌که یه آدم چطور می‌تونه این حجم از دروغ رو درون خودش جا بده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- برو!
(لبخندی می‌زند)
- بیا با هم بریم!
(چشمان غمگینش را می‌بندد)
- لعنتی، ان‌قدر خوب نباش!
-کی گفته، من بی تو خوبم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- تو یه قاتلی!
- تازه فهمیدی؟
(شوکه می‌شود)
- چه شد جوابی نداری بدی؟
- تو واقعاً... .
(چشمان نافذش را درشت می‌کند)
- آره من واقعاً یه قاتلم! من تو رو خیلی وقته خاک کردم، تا حالا نفهمیده بودی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
-تو می‌تونی توی قبرستون قلبت اون هم خاک کنی!
- نمی‌تونم، اون با همه فرق داره!
- تو دیوونه‌ای؟ احمق اون تحقیرت کرد، اون هم جلوی همه! بازم تو... .
(لبخند غمگینی می‌زند)
- آره، من دیوونم دیوونه‌ی اون لعنتی!
- اون احساسات تو رو به بازی گرفته!
- می‌دونی، اما بازی باهاشم قشنگه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- می‌تونی من رو توی ذهنت جا بدی؟
- نه، آخه خیلی وقته دلم رو بردی! حالا تو حاضری من رو توی قلبت راه بدی؟
- نه! چون خیلی وقته ازت متنفرم و تو، ذهنم رو تصاحب کردی.
- آخه برای چی!
- به همون دلیلی که تو الان عاشق منی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- میشه قول بدی وقتی رفتم هم رو یادمون نره؟
- نمی‌تونم قول بدم.
- چرا!
- چون ممکنه خودمم باهات هم‌ سفر شم، دردونه‌ی من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,562
مدال‌ها
4
- اگه مردم، چیکار می‌کنی؟
- هیچی! فاتحه می‌خونم.
- عشقم، جدی بگو... .
- میام تو قبر تا با هم بریم!
- عزیزم! اذیتم نکن دیگه جدی بگو.
- میرم دنبال نیمه‌ی گمشده‌ی بعدیم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین