رها شده ● حماقتی بی‌نقص از Aynaz_EG ●

[آیناز]

حماقت برایش مهم نیست، تو که هستی و از کجا آمده‌ای، کافی است اندکی نزدیک آن بشوی و بعدش دیگر دست خودت نخواهد بود، حماقت واقعی از آن‌جا به بعد معلوم می‌شود که دل به دل او ببندی و این دل دادن می‌شود تیری که به قلبت اصابت می‌کند.

 

[آیناز]

آرام آرام عشقت را زمزمه می‌کنم ولی افسوس که نمی‌فهمی. حماقت نفس‌گیر است. زمانی که به موج دریا نگاه می‌کنم و یاد تو در ذهنم زنده می‌شود من احمق‌ترین فرد جهان می‌شوم. این حماقت را می‌پرستم چون وجود تو در آن موج می‌زند.

 

[آیناز]

حماقت واقعی یعنی برای کسانی که ارزش ندارند جان بدهی و او اصلاً برایش مهم نباشد. این درد است، که حماقت در آن موج می‌زند. روزی همه‌‌ی ما خواهیم رفت و آن روز فقط ما را احمق پر از حماقت می‌خوانند.

 

[آیناز]

ای تویی که باعث شدی من ساده دل جلوه کنم باید جواب من را بدهی آیا توانستی این ساده دل مجنون را از خاطرت پاک کنی؟ آیا توانستی بدون من به زندگی خودت ادامه بدهی؟ من نتوانستم و تو هنوز در قلب من می‌درخشی

 

[آیناز]

رسم حماقت را تو به من آموختی، اکنون برای خود آموزگاری شده‌ام. در مدرسه‌ی عشق درس حماقت می‌دهم. دانش آموزان فراری هستن از درس من، ولی باز من توضیح می‌دهم. تا بدانند در این راه اگر هستند احمق خوانده می‌شوند. اگر دلبسته‌ی کلامی شده‌اند، نابود خواهند شد. آنان با خود می‌اندیشند، که من تجربه نکردم و نمی‌دانم ولی سخت در اشتباه هستند.