جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● دختری پر از آرزوهای محال اثر مبینا عباسی ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط مبینای شهر قصه ها با نام ● دختری پر از آرزوهای محال اثر مبینا عباسی ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,355 بازدید, 26 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● دختری پر از آرزوهای محال اثر مبینا عباسی ●
نویسنده موضوع مبینای شهر قصه ها
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط اولدوز
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
همان عشق، همان عشقی که تقدیم تو شد.
با خودت چه فکری کرده‌ای که برچسب مالکیت بر من زدی و مرا برده‌ی خود کردی؟
این نامش عشق نیست!
به اسیری گرفتن است، این‌که نگذاری آن‌گونه که می‌خواهم در خیابان قدم بزنم، نامش عشق است؟
بی‌اهمیت شمردن خواسته‌های یک زن زیبا است؟ مردانگی است!
من دچار جنونی شده‌ام، که تو به خیال خام خودت، نامش را غیرت گذاشته‌ای... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
چرا من باید دائم در افکار خود، به دنبال یک دلیل برای این همه عذاب بگردم؟
مگر تقصیر من است که یک زن در خاورمیانه هستم؟
گیسوان مرا محکم می‌کِشند، با کدام حکم؟
گردن مرا محکم می‌فشارند، با کدام حکم؟
اگر حکم یک زن مرگ است، خداوند چگونه او را پاک‌ترین نامید!
چگونه گفت بهشت زیر پای مادران است، چگونه گفت زن معصوم و بی‌گناه است؟
و شما به کدامین حکم گردن یک زن را به دار آویخته می‌کنید؟ به کدامین حکم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
نمی‌دانم این پنجره‌ی باران زده تا کی می‌خواهد بسته بماند؛ نمی‌دانم!
من نمی‌دانم چرا دنیا را از ما گرفتند، تا بهشت آخرت را نصیب حال ما کنند.
نمی‌خواهم! اصلاً نمی‌خواهم وارد بهشتی شوم که شما از آن سخن می‌گویید؛ همان جهنم برای من کافی است.
بگذارید همین حالا که هستم در جهان فانی نفس بکشم، برقصم و آواز بخوانم.
بگذارید همین حالا که می‌شود خندید، بخندم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
زن هستم؛ زنی که دختر بودنش را نفهمید.
دریا هستم؛ دریایی که ساحلش را ندید.
قاصدکی هستم؛ قاصدکی که هرگز آسمان را ندید.
نماد عشق هستم؛ ولی، به‌خاطر زیبایی‌هایم مفسد فی‌الارض شدم.
خسته هستم؛ همچو فرهادی که کوهی را می‌شکافد.
آزاد هستم؛ نه! دروغ گفته‌ام، زندانی‌ترین آزاده‌ی این مرز و بوم هستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
گناه زنانگی‌هایم؛ سادگی‌ام بود!
ساده دل دادن‌هایم بود.
من زن بودم ولی چیزی از این نام نفهمیدم جز رنج و عذاب، من عاشق بودم ولی هیچ معشوقی پای دیوانگی‌هایم نماند.
گناه زنانگی‌هایم وصل بود به گیس پریشانم. از همان ابتدا گویا مایه‌ی ننگ بودم، مایه‌ی ننگ بودم که بی‌توقع قلب می‌دادم و می‌شکستند.
مایه‌ی فلاکت هستم وقتی بی‌ریا می‌گویم دوستت دارم.
یک ابله بی‌مغز می‌شوم وقتی می‌گویم تو شاهزاده‌ی پیاده نظام من هستی؛ ولی چه کنم که یک زن هستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
سخن‌های بیهوده‌ی این بنده‌ی حقیر پایانی ندارد!
چه کنم که آغاز هم پایانی دارند و سقوط هم گاه به معنای اوج گرفتن است.
یک دختر حقیر تا کی باید بیهوده سخن گوید و تا کی با نگاه‌های زهرآلود دیگران هزار بار نابود شود... .
پس طلوع کی می‌رسد؟
خجسته بهار دل کجا رفت؟
نمی‌دانم! نمی‌دانم! فقط آن‌قدر به دنبال استقلال خویش می‌گردم تا یا در این راه جان بدهم یا مثل پروانه رها شوم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[کادر مدیریت بخش فرهنگ و ادب]
 
بالا پایین