فایل شده ● دریزه اثر مهرانه عسکری ●

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

موضوع دلنوشته: دریزه
دلنویس: مهرانه عسکری
ژانر : تراژدی و عاشقانه
ناظر: @ام کا اچ p.r
ویراستار: @سپید
کپیست: @الهه ماه :)
مقدمه:
دریزه به چه معناست؟!
یعنی، دوستش داری امّا می‌دانی که به آن نمی‌رسی.
دریزه همان کاش‌هایی‌ست که با دیدن چشمانش می‌گویی.
کاش‌هایی که از سر غم و دل‌باختگی‌ست.
آرزومندم دریزه به سراغت نیاید؛ زیرا آن موقع است که بدبخت می‌شوی.
قلبت سنگ می‌شود، امّا به شکنندگی شیشه‌ای می‌ماند.
سیاه می‌شوی، امّا به اندازه رنگ سفید هیچی نیست.
آرزویم این است که هیچ‌گاه دریزه درب خانه‌ات را نزند.

زندگی‌ات قصّه‌ای‌ست که توسط یک خدای خوب نوشته شده است!
***

 

[Ayumi]

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[ قوانین تایپ دلنوشته کاربران]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[ درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[درخواست جلد]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[تاپیک اعلام پایان دلنوشته ]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡ ​

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

کاش می‌شد برای همیشه مال هم باشیم.
کاش می‌شد بغلت برای دیگری نباشد.
کاش می‌شد آن حرف‌هایی که به آن می‌زنی را به من هم بزنی.
کاش دوستم می‌داشتی.
کاش می‌شد من بمیرم امّا نبینم تو با دیگری خوش هستی. کاش خنده‌هایت، مهربانی‌هایت و عصبانیتت فقط مال من باشد.
کاش آن از من بهتر نبود.
کاش بودی و به‌خاطرم می‌جنگیدی... . برای قصّه‌هاست امّا کاش این‌گونه می‌شد.
کاش عشق واقعی وجود داشت.
کاش... .

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

امّا یک چیزی را برایم بگو:
- می‌شود بگویی چه‌گونه از فکرت در آیم.
چه‌گونه به نبودنت عادت کنم.
چه‌گونه روزها و شب‌هایم را بِگذرانم.
چه‌گونه دیگری را جایت بُگذارم.
خب من هم احساس دارم.

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

می‌دانی این‌که نتوانی حرف‌های دلت را با کسی که دوستش داری بزنی، قشنگ چند سال پیرت می‌کند؟!
من‌ الان چندین سال است که عمرم از دست داده‌ام امّا جوان مانده‌ام.
در ظاهر جوان و در باطن پیر هستم. کم‌کم نشانه‌هایش را می‌بینی، نگران نباش.
لابه‌لای موهایم، بی‌فروغی چشم‌هایم، حرف نزدن‌هایم.

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

آخر آرام جانم!
وقتی قلبی را عاشق خودت کردی،
وقتی وجودی را به خودت وابسته کردی،
وقتی نفس‌های یکی را به نامت زدی،
وقتی وجودی را به خودت گره زدی،
فقط امانت‌دار خوبی باش.
باش، بگذار داشته باشمت.
اگر بروی و تنهایم بگذاری چه با خدافظی، چه بی‌خدافظی، می‌میرم، به‌خدا می‌میرم.
نه این‌که نفسم قطع بشود، نه.
احساسم می‌میرد، رگ احساس یک آدم بدترین مرگ‌ دنیاست.

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

می‌دانی
من در زندگی‌ام دو نابینا دیدم، یکی‌اش تو که عشق من را ندیدی و یکی‌اش خودم که هیچ‌کَس را جز تو ندیدم.
امّا جداً چرا هیچ‌وقت عشقم را ندیدی؟

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

قندِ عسلم، من دوستت داشتم و تو نادیده‌ام گرفتی؛ گویی اصلاً وجود نداشتم.
عشقم به کنار، فدای تارتار موهایت؛ چه‌گونه بود که وجود یک انسان را ندید گرفتی و با پاشنه‌ بلندهایت نابودش کردی.
آخر قلبم، مگر من باید چه می‌کردم که نکردم؟!
سوالم این است، فقط که چه‌کار نکردم؟!

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

در ادامه‌ی سوال‌های بی‌پایانم؛ می‌خواهم بدانم، چرا من نه؟ چرا او؟
واجد شرایط بودنش را چه‌گونه توصیف می‌کنی؟ بگو تا من هم واجد شرایط شوم. به‌خدایت قسم من، تمامی شرط‌هایت را با جان و دل می‌پذیرم.
به‌خدایم قسم، تو را روی تخم چشمانم می‌گذارم همه کسم.

 

[🔗مهرانه عسکری 📎.♡]

دلربایم! آن‌گونه که من روی آسفالت خیابان فرش می‌انداختم تا ته کفش‌هایت اذیت نشود، او هم برایت فرش می‌اندازد؟
مانند من برایت روز به روز گل می‌آورد؟ آیا می‌داند گل مورد علاقه‌ات ارکیده است؟
اگر بداند... .