همهچیز ناگهانی بود حتی زمانی که منرا در سیاهی افکارم رها کردی و به پی خوشگذرانی و زندگی پرتجملات خود رفتی و من ماندم تا کمکم صدای فریادهای مغزم به گوشِ قلبم رسید، قلبم آن لحظات بسیار زجر میکشید و میخواست برای همیشه خود را رها کند و خاموش شود.
آخرین ویرایش توسط مدیر: