دلنوشته تکمیل شده ● سکوتِ پُر تمنا اثر دنیا ●

[DOonYa]

اگر روزی هزار بار هم بگویم برگرد باز کم است، هر لحظه، هرجا و در همه حال، من دیوانه‌وار خواهان بازگشتت هستم.
خنده‌دار است بعد از این همه تحقیر! می‌دانم جان شیرینم، امّا قلب من این حرف‌ها حالی‌اش نمی‌شود، فقط تو را می‌خواهد، فقط تو... .

 

[DOonYa]

تو برگرد من برایت زیرو رو می‌کنم این دنیای پوشالی را... . برایت از همان لبخندهایی می‌زنم که می‌گفتی جانت برای چالِ روی گونه‌ام می‌رود، همان لبخندهای از ته دل، نه این لبخندهایی که چشم هر بیننده‌ای را پر از اشک می‌کند.
تمامِ نفس‌هایم فدای ناز نگاهت، تو برگرد من به جایت پر از ندامت می‌شوم.

 

[DOonYa]

حس می‌کنم که مرده‌ام و تماماً الکی هر بار دست بر روی تار و پود نخ‌نمای زندگیِ خود می‌اندازم.
خواب‌های طلایی این دخترک بی‌حس رو‌به‌رویت، رویاهای از دست رفته بیداریَش است!
این‌جاست که باید گفت: مرغ آمین درد آلودی‌ست که آواره بمانده درست مثل من... .