جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● قباسوختگی اثر دنیا ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط DOonYa با نام ● قباسوختگی اثر دنیا ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 772 بازدید, 20 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● قباسوختگی اثر دنیا ●
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
درست نمی‌دانم کِی بود چرا که می‌خواهم فراموش کنم آن روز نحس را... ‌
همان روزی که دستانش را گرفته بودی و قدم می‌زدی.
صدای خنده‌هایت تا هفت کوچه آن‌ طرف‌تر می‌رفت!
او چه دارد که این‌گونه برایش قهقهه می‌زنی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
همان روز بود که گم شدم و دیگر بعد از آن پیدا نشدم و تنها صدای موجود در سرم که مرورش می‌کردم صدای خنده‌های بلندت بود، و این در سرم زنگ می‌زد: آن خنده دیگر برای تو نیست.
مگر یک آدم چگونه می‌میرد؟
این خود مرگ است... .
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
مرگ این است که تو با دیگری باشی، برایش بخندی و عاشقانه نگاه‌اش کنی.
قلب سیاه شده‌ام چقدر بی‌چاره است که با همه وجودش برایت آرزو می‌کند که همیشه برایش بمانی.
می‌دانی که باز هم تمامِ منی؟ حتی اگر حال خوبت وصلِ حال او باشد.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
هنوزم دعاهایم برای تو است جز برای تو لب‌هایم به دعا باز نمی‌شود، تمام امیدهای زنده در دلم به یک باره می‌میرد و تلخ می‌شود خنده‌های روی لبم از این حقیقت تلخ در زندگی تباه شده‌ام.
مرا نابود کردی ناز شستت خیالی نیست، سرت سلامت عزیزِ جانم.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
همین‌ که باشی و در هوایی که هر دم و بازدمت جریان پیدا می‌کند، نفس بکشم برایم کافی است.
برای من وجودت از وجود تمام عالمیان مهم‌تر است آن‌قدر که می‌خواهم نباشند و فقط تو باشی.
بخند عزیزِ من، بخند و زندگی کن! حتی زندگی من هم برای تو است نازنینم.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
به لبخندهای غمگین من توجّه نکن؛ همان گونه که همیشه بی‌توجّه گذشتی، بگذر...
ملالی نیست جانِ شیرین من!
تلخندهای از بی‌وفایی دنیا است که تو را این چنین بی‌رحم کرد وگرنه تو که برای این مَنِ ساده آزاری نداری.
همیشه هستی و تا ابد می‌مانی، حتی اگر تا ابد یک سراب باشی.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
این دلِ من ناماندگار است و بی‌درمان و من در همه حال در حالِ گم شدن در خیالی دورم؛ که هیچ گزندی به تو نمی‌رساند، آسوده خاطر باش.
هیچ‌گاه نمی‌گذارم خطی بر روی بدن مَرمَرینت بی‌افتد چرا که جای‌جای تنت پرستش‌گاه این دل خسته‌ام است.
همین خنده‌های غمیگن را هم به تو مدیونم دلبرم چرا که نبودی خنده که سهل است من ترک می‌خوردم.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
می‌دانی در خیالم کجا پرسه می‌زنم؟
در کنار رودخانه‌ای که حداقل روزی یک بار در آن‌جا می‌نشستیم و برایم از دنیا می‌گفتی.
از این‌که روزی همه تنها می‌شوند، آن زمان احمقی بیش نبودم چه می‌دانستم که می‌خواهی با حرف‌هایت رفتنت را توجیح کنی.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
چه می‌دانستم که دلت بند این خنده‌های از ته دلم نمی‌شود، آری چه می‌دانستم این‌قدر زود عشق من کورت می‌کند و مرا بین زمین و آسمان ول می‌کنی.
با این وجود دوست داشتم آن زمان را وقتی دستانم را نوازش می‌کردی و زُل می‌زدی به چشم‌هایم و برایم از زبان حافظ شعر می‌خواندی... .
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
همان روزها بود که خیالت را با بی‌خیالی حرفا‌هایت گره زدی و قسم خوردی رفتی دیگر باز نمی‌گردی.
ساده بودم جانانم، آن‌قدر ساده که فکر می‌کردم تمام عشق‌های دنیا مثل عشق من به تو است؛ تمام نشدنی و ناگسستنی... .
خیال خام که می‌دانی یعنی چه؟
خیال خام می‌کردم عزیز من، خیالی خام امّا شیرین!
 
بالا پایین