فایل شده ● قرار بی‌قراری راضیه کیوان نژاد ●

[Raaz67]

کاش پسران سرزمینم همانند تو، پای عشقشان مردانه بایستند تا هر زنی مجنون خودش را داشته باشد. تا بدانند لیلی بودن کار هر زنی است؛ اگر مجنون خودش را داشته باشد.

 

[Raaz67]

کاش پسران سرزمینم همانند تو می‌آموختند که با زن همانند گل باید با احتیاط رفتار کرد. یعنی درست به موقع آبِ محبت را به همراه کود عشق به تک‌تک گل‌برگهایش تزریق کنند که پژمرده نشویم.

 

[Raaz67]

کاش دختران سرزمینم طعم شیرین عسل بودن برای یک نفر را می‌فهمیدند که تنها مرد زندگیشان پدرشان نیست و می‌توانند گلبرگ وجودشان را به برگ‌های سبز دستِ مردانه‌ای همچون تو بسپارند.

 

[Raaz67]

کاش می‌شد برایت همچون شهریار شعری گفت و کتابی همچون غزلیات حافظ نوشت و از عاشقانه‌های همچون مجنونت خواند و تا ابد از تو به نیکی و عاشقِ صبور بودن، نام برد که تا ابد نسل به نسل بر همگان بچرخد و از اسطوره‌ای مانند تو در قصه‌های کودکی یاد کرد.

 

[Raaz67]

اما از اولش هم معلوم بود تو با همه‌ی هم‌جنسانت فرق داری. تو را خدا وسط خط‌خطی‌های سیاه زندگی‌ام فرستاد، تو نور زندگی کسی شدی که جز سیاهی در تقدیرش چیز دیگری به چشم نمی‌خورد و شدی تا ابد نور امیدش.

 

[Raaz67]

تو آمدی، آن‌گونه که جای تمام نداشته‌هایم را هم گرفتی و جای خالی تمام امیدها و حسرت‌های رفته در کودکی‌ام را هم پر کردی حتی جای پدر نداشته‌ام را!

 

[Raaz67]

کودکی دختر بچه درونم که در همان سال‌های کودکی‌ام با رفتن پدرم مرد و رخت سیاه تا سی و چند سالگی‌ام را بر روح و دلم تن کرده بود را تو دوباره با عشق اهورایت زندگی دادی و نفس‌های آخرش را که به یک خط صاف می‌رسید تو دوباره نفس دادی و او را زنده کردی و نام پدر را در کنار همسر بودنت به روح و قلبم هدیه کردی و تا ابد قول دادی مردانه کنارم بمانی و ماندی.
تقدیم به همسر عزیزم که در روزهای سخت بیماری کنارم ماند و لحظه‌ای مرا تنها نگذاشت. پایان