فایل شده ● هم‌گناه اثر مینا طویلی زاده ●

[مینا طویلی زاده]

هم‌گناه
نویسنده: مینا طویلی زاده
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، غمگین
کپیست: @ARALIYA
مقدمه:
هم‌گناه من، بی‌تو پرواز کردن عاقبتی جز سقوط ندارد...

- می‌دونی صبا، بین عقل و قلبم گیر کردم... .
- چی میگی رامین؟ یعنی نمی‌دونی که باید ترکم کنی یا کنارم بمونی؟
- موندن اشتباهه، رفتن اشتباه‌تر.
- بین بلاتکلیفی گیر کردی؟
- بین بد و بدتر گیر کردم... .​

 

[مینا طویلی زاده]

- الان که گذاشتی منم دل ببندم، تازه فهمیدی موندنت اشتباهه؟
- خیلی چیز‌ها رو آدم دیر متوجه میشه... .
- ولی تو هم‌گناه منی، دل‌شکستگی من به تو هم گره خورده.

 

[مینا طویلی زاده]

- هم‌گناه؟ ولی عشق گناه نیست!
- می‌خوای بگی عشق مقدس‌ترین و پاک‌ترینه؟
- همین‌طوره... .
- ولی تو این حس رو نابود کردی... .

 

[مینا طویلی زاده]

- چرا نمی‌خوای قبول کنی، دو عاشق وقتی از هم‌دیگه جدا میشن به این دلیل نیست که از هم‌دیگه نفرت دارن؟
- پس می‌خوای بگی عاشق هم بودن از هم‌دیگه جدا شدن درسته؟
- وقتی مجبور باشن، واسه خوشبختی هم دست به هرکاری می‌زنن... .

 

[مینا طویلی زاده]

- هه، اما تعریف من از عشق این نیست هم‌گناه جان!
- تعریف تو چیه؟
- عشق تحت هیچ شرایطی از معشوقش جدا نمیشه. فقط مرگ می‌تونه جداشون کنه اما این جدایی انتخاب تو هست.
- ولی من مجبورم. واسه تحصیلم خارج رو انتخاب کردم، پدرِ تو هم با خارج مخالفه. من نمی‌تونم از آینده و هدفم بگذرم.

 

[مینا طویلی زاده]

- آینده و هدف از عشق مهم‌تره.
- تو که این‌قدر ادعات میشه، چرا از پدرت به‌خاطر من نمی‌گذری بیای بریم خارج؟
- از پدرم به‌خاطر تویی که خارج و به من ترجیح دادی بگذرم؟ خیال باطل.
- هه پس دیگه در عشق ادعایی نکن. من هم‌گناه تو نیستم.

 

[مینا طویلی زاده]

- من دیگه تورو هم‌گناه خودم نمی‌دونم.
- بهترین کار رو می‌کنی. بهتره که هم‌دیگه رو فراموش کنیم.
- می‌تونی عشق زندگیت رو فراموش کنی؟
- باید بتونم... .

 

[مینا طویلی زاده]

- ولی، ای کاش هیچ‌وقت عاشقت نمی‌‌شدم... .
- ولی من از این‌که عاشقت شدم اصلاً پشیمون نیستم... .
- نبایدم باشی، چون من به تو هیچ آسیبی نزدم. فکر نمی‌کنم جز خوبی درحقت بدی کرده باشم.

 

[مینا طویلی زاده]

- درسته، ولی فکر نکن که قلب من نشکسته... .
- اگر شکسته بود واکنشی نشون می‌دادی. این‌قدر بی‌خیال نبودی.
- ما مرد‌ها خاصیتمون اینه، اوج بی‌خیالیمون هرچی بیش‌تر؛ آشوب درون غوغاتر.

 

[مینا طویلی زاده]

- چه خاصیت بی‌فایده‌ای... .
- بیش‌تر از این وقتت رو نمی‌گیرم. از پروازم جا می‌مونم.
- وقتم رو پنج سال پیش گرفتی. دیگه الان برای زدن این حرف خیلی دیره، خیلی دیر... .