جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● گلاره چاوانم اثر دلارام ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط DELARAM با نام ● گلاره چاوانم اثر دلارام ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 632 بازدید, 23 پاسخ و 20 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● گلاره چاوانم اثر دلارام ●
نویسنده موضوع DELARAM
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELARAM
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
عنوان: گلاره چاوانم
نویسنده: دلارام
ژانر: عاشقانه/ تراژدی
ویراستار: @اسماء براتیان (آیسان)
ناظر: @vian
کپیست: @ARALIYA
تگ: محبوب
مقدمه:
هناسکم! ژیانم! نازارکم! آوای حروف احساس ما از سوی میکائیل به اورهان سرزمین‌های دور رسید، تو در آن خ*یانت کردی. سوگند را در مَهدا شکستی! رفتی! من رفتن تو را در مرگ خود دیدم. حال در جهنم خاطراتت مشغول تقلا کَردنم... .
چرا بی‌احساس و محزونم را نمی‌دانم. امروز باران می‌بارد و حواس شهر پرت قطرات باران است و حواس من درگیر آغوش گرم تو معشوق پنهانم!

*گلاره چاوانم: اشک چشمانم ( کُردی)
Negar_1708793259942.png
 

DLNZ

سطح
7
 
🝢مدیر ارشد بخش ادبیات🝢
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار موسیقی
ناظر ادبیات
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
3,435
12,853
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
فریار بر دودمان نشسته روی ورق‌های به آتش کشیده‌ی خاطرات نگاه می‌کنی و من به هیوای برگشت تو جان می‌دهم. بی‌پروا به عشق محال بین خودمان فکر می‌کنم و می‌نویسم تا قلم خسته، اندوه چشم‌هایم را بخواند.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
دستانت را آرام روی لب‌هایم قرار می‌دهم و بوسه‌ای کوتاه اما ماندگار را حک می‌کنم! آرام می‌پرسم:
- چه چیزی را به یاد آوردی؟
و می‌گفت خاطرات خوب‌مان، واژه‌ی خوب همان عشق و رویدادهای داستان مچاله شده‌ ما بود. آنگاه که دلم را همچون برگ کاغذی در دستانت فشردی را به یاد آوردی؟ آن زمان که حد و مرز‌های آغوش‌مان را زیر پا گذاشتی چطور؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
حال چه فایده! من با پوزخندی عمیق مشغول نگاره‌ی خاطرات تو هستم. سعی سوزاندن آن، وجود خودم را سوزانده است. من، منتظر انتقامی به گَسی طمع سیگار مارلبرو همیشه روی لب‌هایت هستم جانانم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
سکوت اتاق فقط به دست صدای تیک‌تاک ساعت شکسته می‌شود. باور نمی‌کنم که هنوز هم اسیر آغوش‌های گاه و بی‌گاهت هستم. من در آدوین تو می‌سوزم. کجا هستم؟ میان دودهای غلیظ از سیگارهایی که هر روز نفس را بر من تنگ‌تر می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
آژمانم! تو را می‌پرستیدم چون مرز فاصله میان ما یک شاهرگ پرخون بود. نمی‌دانم حال نفس چه کسی را تنفس می‌کنی و دستانت موهای نرم آن دخترک را چطور شانه می‌کند.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
اولین عکس را، سوزاندم! دستم را روی قلبم فشردم، اسلحه را روی شقیقه‌‌ام قرار دادم و روحم را رها کردم، آماده بودم که خاطرات را با مرگم مانند، یک تراژدی طولانی به یاد آوردم؛ شمردم، یک! دو! سه! و آزاد شدم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
از اولین روز را مرور کردم و حال به قسمت‌های پایانی داستانمان رسیدم، زمانی که لبخندت و دستانت دیگر از آنِ من نبود. هناسکم! بند‌بند دلم را بر درخت پاییزی تو آویز کرده‌ام اما، جز برگ‌های خشک شده و ریخته شده چیز دیگری را نمی‌بینم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,714
مدال‌ها
17
این تو بودی که بر سر آرامگاه ابدی‌ام، با لباس مشکی و صورتی ظاهراً غمگین ایستاده بودی! جانانم دیر بود! حتی برای خداحافظی با آغوشت هم زمان نداشتم. می‌دانم که نبضم را می‌گیرند و اما چرا چیزی را احساس نمی‌کنند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین