تنوین
نوشتن یا ننوشتن تنوین در زبان فارسی مسئلهای بحثبرانگیز است.
اما یک قاعدهٔ اصلی و همیشگی وجود دارد که کلمات فارسی تنوین نمیپذیرند. بهتر است بهجای نوشتن آنها با تنوین، قیدهای مناسب بسازیم.
داریوش آشوری میگوید:
میتوانیم عادتهای دیرینه را کنار بگذاریم و با واژههای عربیتبار همچون واژههای پذیرفتهشدۀ فارسی رفتار کنیم و بهقاعدۀ درستِ فارسی از آنها قید بسازیم، چنانکه نویسندگان فارسی در سدههای آغازین میکردند. برای مثال، بهجای «تقریباً» بگوییم «بهتقریب» یا ظاهراً/ بهظاهر، سریعاً/ بهسرعت، دقیقاً/ بهدقّت، ابداً/ تا ابد، تدریجاً/بهتدریج و جز آنها؛ بنابراین، خندهدار است که از گاه «گاهاً» بسازیم و آنگاه آن را «گاهن» بنویسیم. صورت قیدی گاه «گهگاه» است یا «هرچندگاه» یا همان خودِ «گاه» و در زبان گفتار «گاهگُدار» و نه هرگز «گاهن»! در یک سدۀ اخیر، با رو کردن نثر فارسی به ساختار اصلی دستوری در فارسی و دوری از کاربرد دستور عربی در فارسی، کاربرد تنوین در نثر فارسی پیوسته رو به کاهش داشته است، امّا عادتهای دیرینه همچنان چندی را سر پا نگاه داشته است.
در جدول زیر نمونههای معادل فارسی بهجای کلمههای تنویندار را میبینیم:
۶
ایجاز
یکی از مواردی که نوشته را زیباتر و خواناتر میکند ایجاز است.
امروزه که اغلب عادت داریم به پُرگویی و شاخ و برگ دادن به نوشتهها، ایجاز و پرهیز از درازنویسی یک مزیت است.
رضا بابایی میگوید:
برای اینکه به بیماری درازنویسی گرفتار نشویم، نخست باید نوشتار خود را به محیطی صمیمی برای گفتوگو با خواننده تبدیل کنیم و از ادبیات «راقم سطوری» بپرهیزیم. راقم سطور، کسی است که گرایش بیمارگونهای به استفاده از حشو و کلمات اضافی دارد. او آنقدر با خوانندهاش صمیمی نیست که بتواند از کلمۀ «من» استفاده کند و معمولاً ترجیح میدهد تعابیری مانند «اینجانب»، «نگارنده» و «راقم این سطور» را به کار ببرد.
ممکن است که گاهی نویسنده برای توضیح دادن بیشتر موضوع و شفافسازی، ناخواسته در دام زیادهگویی بیفتد اما بهتر است آگاهانه به پیرایش نوشتهاش بپردازد.
برای مثال جملهٔ زیر را بخوانید:
«درازنویسی یعنی نویسنده برای اینکه متن خود را شفاف و واضح بیان کند و منظور خودش را به مخاطب انتقال دهد بهطوریکه خواننده کاملاً متوجه مقصود او بشود مدام از عبارتهای تأکیدی و قید و صفتهای بیهوده استفاده میکند.»
اگر این جمله را با صدای بلند بخوانید، نفستان بند میآید.
برای اجتناب از درازنویسی راههای مختلفی وجود دارد:
یک:
حذف جملههای میان پیوندی
در جملهٔ بالا میتوان برخی از جملات را بدون اینکه خللی به متن وارد کنند، بهطور کامل حذف کرد.
«درازنویسی یعنی نویسنده برای اینکه منظور خودش را به مخاطب انتقال دهد از عبارتهای تأکیدی و قید و صفتهای بیهوده استفاده میکند.»
دو:
تقسیم جملهٔ بلند به چند جملهٔ کوتاه
«درازنویسی یعنی نویسنده برای اینکه متن خود را شفاف و واضح بیان کند و منظور خودش را به مخاطب انتقال دهد بهطوریکه خواننده کاملاً متوجه مقصود او بشود مدام از عبارتهای تأکیدی و قید و صفتهای بیهوده استفاده میکند.»
درازنویسی یعنی نویسنده برای بیان منظور خودش از عبارتهای تأکیدی استفاده کند. بهکاربردن قید و صفتهای زیاد هم منجر به درازنویسی میشود.
سه:
حذف عبارتها و کلمات زاید
«داستان زندگی ایوب پیامبر مربوط به مصیبتهای زندگی حضرت ایوب است و آزمایشی که حضرت ایوب، این پیامبر الهی، در آن شرکت میکند.»
داستان ایوب (ع)، به آزمایشها و مصیبتهای زندگی آن حضرت میپردازد.
چهار:
تبدیل جملههای معترضه به عبارتهای بدلی
شاهرخ ایزدان که معلم است و اهل شیراز است این روزها به کار کشاورزی هم میپردازد.
شاهرخ ایزدان، معلم شیرازی، این روزها به کار کشاورزی مشغول است.
پنج:
تبدیل کلمهها و عبارتهای بلند به کوتاه
شش:
تکیهکلامهای نابهجا
ببخشید من در زمینهٔ نویسندگی سررشتهای ندارم و جسارت میکنم و این حرف را میزنم. به عقیدهٔ من نویسندگی یک مهارت مهم است.
نویسندگی مهارتی مهم است.
خیلی از این تکهکلامها را در زبان گفتار به کار میبریم اما در نوشتار ضرورتی ندارد.
مانند:
در این رابطه، به عقیدۀ من، گمان میکنم، درواقع، باید بگویم که…، مسلم است و…