جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

روسی 14 اصطلاح مرسوم به زبان روسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته یادگیری زبان ها توسط -pariya- با نام 14 اصطلاح مرسوم به زبان روسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 908 بازدید, 35 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته یادگیری زبان ها
نام موضوع 14 اصطلاح مرسوم به زبان روسی
نویسنده موضوع -pariya-
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
این اصطلاح در اواخر سال 1990، یعنی زمانی که آمریکایی‌ها و روس‌ها در کوزوو در حال جنگ بودند و برای توصیف آمریکایی‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت. برای مثال، در آن دوران روزنامه‌ی روسی «Советская Россия» بیان کرد که آمریکایی‌ها، روسی‌ها را دیوانه می‌دانند. پس روسی‌زبان‌ها هم آمریکایی‌ها را « пиндосы» (جمع пиндос) می‌نامند.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
مطمئنا این اصطلاح شبیه توهین است و معنی منفی دارد. هرچند هیچ‌ک.س دقیقا نمی‌داند که این اصطلاح به چه معناست. اگر روس‌ها سیاه پوست بودند، می‌توانستیم آن‌ را به «رنگ‌ پریده» یا «غربی» ترجمه کنیم. ولی خوب خودشان از برف هم سفید‌تر هستند. در مجموع، آن‌ها «آمریکایی بودن» را توهین می‌دانستند.

Возле нас сидит америкос. (An American is sitting next to us.)

یک آمریکایی کنار ما نشسته است.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
روس‌ها عاشق نوشیدنی‌های الکلی هستند و از اصطلاحات مختلفی برای بیان عمل «نوشیدن» استفاده می‌کنند. مثل «буха́ть» (نوشیدنی)، «бухну́ть» (نوشیدن) و «набуха́ться» (مسـ*ـت شدن)

Бухой чувак пел песни в парке. (A drunk guy sang songs in the park.)
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
یک مرد مسـ*ـت در پارک آواز می‌خواند.

Она согласилась со мной идти в кино, oна, наверное, бухая. (She agreed to go to the movies with me, she must be drunk.)

او موافقت کرد که با من به سینما بیاید، احتمالا مسـ*ـت است!
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11

12. Грузить
Literal Definition: to load

Meaning: to overload someone mentally/to bore someone with excessive talking/to confuse someone

معنی تحت‌اللفظی: بارگیری کردن، بارگذاری کردن
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
معنی مفهومی: مخ کسی را خوردن

ممکن است در موقعیت‌ها، گروهی از دوستان، کلاس درس یا محل کار قرار بگیریم که افراد در آن زیاد صحبت می‌کنند. در این شرایط است که اصطلاحاتی چون «سرم رفت»‌ یا «مخم خورده شد» به کار می‌رود.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
Учитель так меня грузил что у меня теперь голова болит. (The teacher overloaded me so much that now I have a headache.)

معلم آنقدر مخم را خورد که حالا سردرد دارم.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
13. Дешёвка
Literal definition: something that’s cheap

Meaning: cheap/a steal

معنی تحت‌اللفظی: جنس ارزان‌قیمت

معنی مفهومی: جنس ارزان/دزدی
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
این کلمه در حقیقت از کلمه‌ی روسی «дешевый» به معنی (ارزان) گرفته شده است. از این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که جنسی از لحاظ قیمت و کیفیت ارزان و به درد نخور باشد (یا حتی دزدی باشد) و خریدن آن، در حقیقت پول تلف کردن است!

Эта игрушка просто дешёвка. (This toy is just cheaply

 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,731
55,927
مدال‌ها
11
4. Достал (male)/Досталa (female)
Literal definition: reached over and got

Meaning: annoyed

معنی تحت‌اللفظی: رسیدن

معنی مفهومی: کسی که اذیت شده یا او را سرکار گذاشته‌اند
 
بالا پایین