- Sep
- 1,442
- 4,062
- مدالها
- 2
نیست ماه و آفتابی آسمان عشق رانی هم یک نام دارد در نیستانها ولی
از یکی نی قند خیزد و ز دگر نی بوریا
روشنی از آه باشد دودمان عشق را
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!نیست ماه و آفتابی آسمان عشق رانی هم یک نام دارد در نیستانها ولی
از یکی نی قند خیزد و ز دگر نی بوریا
نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشممنیست ماه و آفتابی آسمان عشق را
روشنی از آه باشد دودمان عشق را
نی مهر دوست دارم نی کین دشمنان رانظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم
به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصلنی مهر دوست دارم نی کین دشمنان را
یک طور دوست دارم بی مهر و مهربان را
غم می کشد عنانم من هم شتاب دارم
از هم دعا بگویند یاران شادمان را
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنیآدم ازوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست
نه بوی مهر می شنویم از تو ای عجبنه همین پیچد به خود از شوق رویت موی تو
نعل در آتش بود بر روی تو ابروی تو
با رخش ای گل مزن زین بیش لاف همسری
رشک نگذارد که بینم رنگ هم بر روی تو
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک