جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 81,466 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: شهرزاد
نویسنده: کیانا طاهری
ژانر: عاشقانه
خلاصه‌: من دلبسته به تو بودم؛ با هراسی پوچ و خیالی واهی ازت گذشتم، با کمکت به آرزوی دیرینه‌ام رسیدم..
حال باید برای داشتنت تلاش کنم و تویی را که از دست داده بودم دوباره به خود بازگردانم؛ این‌بار دیگر از تو نمی‌گذرم..
"شهرزاد"​
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @آرشیت
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: .AikA.

سایه مولوی

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
673
11,582
مدال‌ها
2
سلام درخواست تایید ناظر دارم
نام اثر:غمزه‌ی گرگ
نویسنده:sayeو تی تی
ژانر:جنایی،عاشقانه
خلاصه:بعضی چیزها توی دنیا راه خودشون رو میرن،هزاری هم که واسشون نقشه بکشی و برنامه بریزی آخرِ سر اتفاقی که نباید بیُفته میُفته.
درست مثل داستان من
اولش همه چیز واسم یه بازی بود،یا نقشه و یه مأموریت ساده،مثل تموم این سال‌ها.
اما کم‌کم یه اتفاق‌هایی افتاد و یه چیزهایی تغییر کرد.
تغییراتی که دست من نبود،توی نقشه‌مون هم نبود،
اتفاقاتی که زندگی همه ما رو دستخوش تغییر کرد...
 
آخرین ویرایش:

الماس

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
42
118
مدال‌ها
2
نام اثر: ماریان
جلد اول مجموعه‌ی ققنوس زاد
خلاصه:
گاهی وقت‌ها مجبوری خودت تنهایی زخمات و پانسمان کنی!
چشمات و می‌بندی و توی دلت عزیزانت و صدا می‌کنی.
با خودت می‌گی حتما چشمات و که باز کنی صدای گرمشون دوباره توی گوش‌هات می پیچه و دوباره دخترم گفتنشون تنها کلمه‌ی زیبای جهان می‌شه ولی امان از ولی‌های محال...
امان از تصویر مبهم خاطرات!
سرنوشت مثل سیلی محکم به صورتت می‌زنه و زمان حال را برایت آشکار می‌کنه و تو می‌‌مونی و تصاویر در خیالت!
و تو می‌مونی و سرنوشت سیاهی که طناب دار گردنت شده و آنجاست که خودِ واقعی‌ات را می‌بینی.
ماریان...
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
سلام درخواست تایید ناظر دارم
نام اثر:غمزه‌ی گرگ
نویسنده:sayeو تی تی
ژانر:جنایی،عاشقانه
خلاصه:بعضی چیزها توی دنیا راه خودشون رو میرن،هزاری هم که واسشون نقشه بکشی و برنامه بریزی آخرِ سر اتفاقی که نباید بیُفته میُفته.
درست مثل داستان من
اولش همه چیز واسم یه بازی بود،یا نقشه و یه مأموریت ساده،مثل تموم این سال‌ها.
اما کم‌کم یه اتفاق‌هایی افتاد و یه چیزهایی تغییر کرد.
تغییراتی که دست من نبود،توی نقشه‌مون هم نبود،
اتفاقاتی که زندگی همه ما رو دستخوش تغییر کرد...
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @NAZMlk
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: ماریان
جلد اول مجموعه‌ی ققنوس زاد
خلاصه:
گاهی وقت‌ها مجبوری خودت تنهایی زخمات و پانسمان کنی!
چشمات و می‌بندی و توی دلت عزیزانت و صدا می‌کنی.
با خودت می‌گی حتما چشمات و که باز کنی صدای گرمشون دوباره توی گوش‌هات می پیچه و دوباره دخترم گفتنشون تنها کلمه‌ی زیبای جهان می‌شه ولی امان از ولی‌های محال...
امان از تصویر مبهم خاطرات!
سرنوشت مثل سیلی محکم به صورتت می‌زنه و زمان حال را برایت آشکار می‌کنه و تو می‌‌مونی و تصاویر در خیالت!
و تو می‌مونی و سرنوشت سیاهی که طناب دار گردنت شده و آنجاست که خودِ واقعی‌ات را می‌بینی.
ماریان...
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @Rasha_S
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Rasha_S

rogaye23

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
31
94
مدال‌ها
2
درخواست ناظر رمان لالی من عیب نیست
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
8,036
مدال‌ها
3
نام اثر: افسون در روانی خانه
ژانر: درام، فانتزی
نام نویسنده: آریادخت
خلاصه:افسون و جادو خود را به دیار باقی می‌سپارند و خود را واگذار هستی می‌کنند.
بر مشکلات می‌ایستند و خود را به آغوش دیگری می‌سپارند. اما مشکلات از آنجایی آغاز شد که روانی‌ها دست به دامن سحر شدند.
جان و قلبشان را در این راه دادند تا کمی در روانی خانه‌ای که خود موسسش بودند نفس راحتی بکشند و اینگونه افسون در روانی خانه افتتاح شد.
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: افسون در روانی خانه
ژانر: درام، فانتزی
نام نویسنده: آریادخت
خلاصه:افسون و جادو خود را به دیار باقی می‌سپارند و خود را واگذار هستی می‌کنند.
بر مشکلات می‌ایستند و خود را به آغوش دیگری می‌سپارند. اما مشکلات از آنجایی آغاز شد که روانی‌ها دست به دامن سحر شدند.
جان و قلبشان را در این راه دادند تا کمی در روانی خانه‌ای که خود موسسش بودند نفس راحتی بکشند و اینگونه افسون در روانی خانه افتتاح شد.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @Atiye♡
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

🌷roz

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
10
مدال‌ها
2
سلام درخواست تایید ناظردارم.

◇◇◇ ماانسانها ناخواسته وخواسته به سمت جاهایی کشیده میشیم که حتی فکرش رونمیکردیم.شایداین تقدیر ماست.
وما باید قبول کنیم که راهی جز رفتن وادامه دادن نیست.
اما ،تنهاچیزی که نبایدهیچوقت فراموش کنیم اینه که ازیادنبریم همیشه خدا باهامونه. همیشه دراخر هرچیزی که به نفع مونه برامون رقم میزنه.◇◇◇

نام رمان:کلبه متروکه
ژانر:ترسناک. ماجراجویی
نویسنده: رز
خلاصه:درسال ۱۳۶۵ برای اولین بارچهارپسر به این کلبه متروکه میرن وشب رو اونجا میمونن. شب هنگام، دونفر ازاون کلبه فرارمیکنن و متاسفانه دونفرشون نتونستن فرارکنن. یکی ازترس سکته میکنه و یکی دیگشون دیوونه میشه و هرگز به حالت عادیش برنمیگرده. مدتی از اون اتفاقات میگذره که درسال۱۳۶۹ اینبار سه دختر به اون کلبه میرن و متاسفانه دونفرشون جونشون رو ازدست میدن و نفر دیگشون که فرار میکنه بعد از مدتی جنون بهش دست میده و خودکشی میکنه.
(براساس واقعیت)
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین