با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!چونان در قید مهرت پای بندم که گویی آهوی سر کمندم گهی بر حال بی سامان بنالم گهی بر درد بی درمان بخندمدر این تاپیک اشعاری که با حرف « چ » شروع میشوند قرار میگیرد
چهره و موی غبار آلودشان
مغز پر آتش، دل پردودشان
چه میشد هستی ام گل بود تا از شاخه بردارمچونان در قید مهرت پای بندم که گویی آهوی سر کمندم گهی بر حال بی سامان بنالم گهی بر درد بی درمان بخندم
گر آوازم دهی من خفته گور برآساید روان درد مندم
سری دارم فدای خاک پاکت گر آسایش رسانی ور گزندم
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزروچه میشد هستی ام گل بود تا از شاخه بردارم
که محض لحظه ای لبخند، در دست تو بگذار!
جوانی ام غرورم آبرویم آرزوهایم…
تمام آنچه را که از خودم هم دوست تر دارم
چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمیدیدیچشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
چه گویمت که به میخانه دوش مسـ*ـت و خرابچه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمیدیدی
جفاهای چنین از خوی او هرگز نمیدیدی
سخن هایی که در حق تو سر زد از رقیب من
گرت میبود دردی سوی او هرگز نمیدیدی
وحشی
چون بوی تو دارد جان جان را هله بنوازمچه گویمت که به میخانه دوش مسـ*ـت و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطربچون بوی تو دارد جان جان را هله بنوازم
هر خون که ز من رويد با خاک تو میگويد
مولانا
چون نی نفس کشیدن ما ناله کردن استچه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دِماغ پُر ز هواست
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاستچون نی نفس کشیدن ما ناله کردن است
در شور نیز ناله ی ما می رسد به گوش
آتش بزن به سی نه آتش گرفته ام
آتش گرفته را مگر آتش کند خموش
فاضل
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک