جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 82,013 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

kiana.mmm

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
1
0
مدال‌ها
2
نام اثر: فرار به سوی عشق
نویسنده: kiana.m
خلاصه: آرام دختری جوان و زیبا، در میان فشار های طاقت فرسای خانواده‌اش برای ازدواج با پسر عمویش، به جستجوی هویتی مستقل و عشق واقعی می‌پردازد. در میانه ی این بحران، او تصمیم می‌گیرد از قید و بند های زندگی اش بگریزد و به دنیای ناشناخته ای پا بگذارد. در این سفر او با کیان،جوانی مغرور و پر از راز آشنا می‌شود که زندگی اش را به طرز غیر منتظره ای دگرگون می‌کند.
 

سپید

سطح
1
 
مدیر آزمایشی تالار ویرایش
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ویراستار ارشد
ناظر کتاب
ویراستار تیم روزنامه
فعال انجمن
Jun
177
1,087
مدال‌ها
4
سلام و وقت بخیر
درخواست ناظر برای داستان کوتاه دیدگان
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: برای آخرین بار دوستت دارم
نویسنده: آرزو
ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی
خلاصه: دختری که برای تحصیلش به ایتالیا مهاجرت کرده بود، حالا پس از چهار سال باید به وطنش باز می‌گشت؛ اما در سال آخر دانشگاه، سرنوشتش دستخوش اتفاقاتی می‌شود که در آن باید با مرگ و زندگی، دست و پنجه نرم کند.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @آرشیت
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Arezoo.h

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
نام اثر: فرار به سوی عشق
نویسنده: kiana.m
خلاصه: آرام دختری جوان و زیبا، در میان فشار های طاقت فرسای خانواده‌اش برای ازدواج با پسر عمویش، به جستجوی هویتی مستقل و عشق واقعی می‌پردازد. در میانه ی این بحران، او تصمیم می‌گیرد از قید و بند های زندگی اش بگریزد و به دنیای ناشناخته ای پا بگذارد. در این سفر او با کیان،جوانی مغرور و پر از راز آشنا می‌شود که زندگی اش را به طرز غیر منتظره ای دگرگون می‌کند.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @آریادخت
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
سلام و وقت بخیر
درخواست ناظر برای داستان کوتاه دیدگان
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @لِئا.
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

NikM666

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
5
7
مدال‌ها
2
سلام
داستان کوتاه
نام اثر: "طنین سکوت"
نویسنده: Nikita Mortis
ژانر: درام، اجتماعی
خلاصه:
در دنیایی که زنجیرهای عشق و اجبار بر زندگی‌ها سایه افکنده، دو روح جستجوگر بار دیگر به هم می‌پیوندند. یکی در آستانه‌ی ازدواجی ناخواسته، در میانه‌ی تردید و سرگشتگی دست و پنجه نرم می‌کند؛ و دیگری در جستجوی رهایی از قید و بندهای نامرئی زندگی است. در یک شب سرد و برفی، این دو به مکالمات عمیق و فلسفی می‌پردازند؛ به یاد روزهای گمشده، رقصی نمادین را آغاز می‌کنند. حرکات‌شان ترکیبی از یادها و آرزوهای فراموش‌شده است، که در سکوت شب طنین‌انداز می‌شود. در این رقص، نه عشق بلکه یک جستجو برای آزادی و شناخت خویشتن شکل می‌گیرد. این داستان، سفر دو روح سرگردان است که در دل تاریکی زندگی، در پی یافتن معنا و نور در سایه‌ها می‌باشند.
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
سلام
داستان کوتاه
نام اثر: "طنین سکوت"
نویسنده: Nikita Mortis​
ژانر: درام، اجتماعی
خلاصه:
در دنیایی که زنجیرهای عشق و اجبار بر زندگی‌ها سایه افکنده، دو روح جستجوگر بار دیگر به هم می‌پیوندند. یکی در آستانه‌ی ازدواجی ناخواسته، در میانه‌ی تردید و سرگشتگی دست و پنجه نرم می‌کند؛ و دیگری در جستجوی رهایی از قید و بندهای نامرئی زندگی است. در یک شب سرد و برفی، این دو به مکالمات عمیق و فلسفی می‌پردازند؛ به یاد روزهای گمشده، رقصی نمادین را آغاز می‌کنند. حرکات‌شان ترکیبی از یادها و آرزوهای فراموش‌شده است، که در سکوت شب طنین‌انداز می‌شود. در این رقص، نه عشق بلکه یک جستجو برای آزادی و شناخت خویشتن شکل می‌گیرد. این داستان، سفر دو روح سرگردان است که در دل تاریکی زندگی، در پی یافتن معنا و نور در سایه‌ها می‌باشند.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @mojgan
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

سایه مولوی

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
673
11,582
مدال‌ها
2
سلام درخواست تایید ناظر دارم
عنوان: در پیشگاه اهریمن
نویسنده:saye
ژانر: معمایی ترسناک

خلاصه: تئودور زلنسکی پزشک جوان و بی تجربه‌ای است که برای کار کردن در یک آسایشگاه در شهری کوچک و دور افتاده دعوت می‌شود؛ این برایش فرصت خوبی است تا کسب تجربه کند و دانشش را محک بزند، بنابراین پیشنهادشان را قبول می‌کند و به آن شهر پر رمز و راز سفر می‌کند.

مقدمه:
این شهر پر از رمز و رازهای خون‌آلود است.
اینجا شهریست که مرگ در آن سایه به سایه آدم‌ها پیش می‌رود.در این شهر رحمی نمانده، انسانیتی هم. آدم‌های این شهر یکدیگر رد می‌درند و خون همدیگر را می‌مکند. اینجا شهر زامبی‌ها نیست، شهر خون آشام‌ها هم نیست؛ اینجا کمی، فقط کمی انسانیت مرده است.
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
891
2,417
مدال‌ها
2
نام اثر:تکه ای از جان
نویسنده:عاطفه حاتمی
ژانر:درام،عاشقانه
خلاصه:شخصیت داستان دختری است که از پنج سالگی بدلیل بدسرپرستی،به دست پدربزرگ و مادربزرگ پدری اش بزرگ می‌شود
‌بعداز فوت آنها تنها زندگی می‌کند و با تصمیمی اشتباه زندگی اش دگرگون می‌شود……
 

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,540
19,741
مدال‌ها
17
سلام درخواست تایید ناظر دارم
عنوان: در پیشگاه اهریمن
نویسنده:saye
ژانر: معمایی ترسناک

خلاصه: تئودور زلنسکی پزشک جوان و بی تجربه‌ای است که برای کار کردن در یک آسایشگاه در شهری کوچک و دور افتاده دعوت می‌شود؛ این برایش فرصت خوبی است تا کسب تجربه کند و دانشش را محک بزند، بنابراین پیشنهادشان را قبول می‌کند و به آن شهر پر رمز و راز سفر می‌کند.

مقدمه:
این شهر پر از رمز و رازهای خون‌آلود است.
اینجا شهریست که مرگ در آن سایه به سایه آدم‌ها پیش می‌رود.در این شهر رحمی نمانده، انسانیتی هم. آدم‌های این شهر یکدیگر رد می‌درند و خون همدیگر را می‌مکند. اینجا شهر زامبی‌ها نیست، شهر خون آشام‌ها هم نیست؛ اینجا کمی، فقط کمی انسانیت مرده است.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @NAZMlk
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 
بالا پایین