جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 81,951 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
عنوان: پژواکِ زهر
ژانر: فانتزی، رمز‌آلود
خلاصه: ما بی‌محابا و بی‌دریغ در عرصه‌ای گام نهادیم که پایانش تنها کیش و مات بود و بس.
اما اراده‌ی بی‌خواب و تهی از خیالمان، به ناگاه به افعی‌ای تبدیل شد که زهرش در عمق واقعیت‌ها نهفته بود!
غاری که صندوقچه‌ای درون خود نهفته بود، در دلش رازی تاریک و دیرین به خواب رفته بود. هرگز لحظه‌ای که بدن‌های ما همچون عروسک‌های بی‌روح در دامی از اسرار پنهان گرفتار شد را فراموش نخواهم کرد. آن هنگام که ترسی از جنس ترور بر رگ‌های مرگ ما آمیخته شد و من دیوانگی را راه چاره دانستم، همچون سرابی بر هیچ باختم. در اعماق هراس و انحطاط، زخم‌های نادیده و نامشهود برای همیشه باقی ماندند، چون نشانی از خیالاتی که در دیوارهای وجودمان نفوذ کرده بود...
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @Tifani
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
بازرس انجمن
Jul
513
2,180
مدال‌ها
4
درود
در خواست ناظر دارم
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25

'Nika

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
1,295
4,326
مدال‌ها
2
درود
درخواست ناظر.
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Rasha_S

علی یاد

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
1
12
مدال‌ها
2
نام اثر: مراقبتم چون مجبورم
نویسنده: علی یاد
ژانر: پلیسی
خلاصه‌: -جواب هر سوالی سکوته جواب هر درخواستی سکوته جواب هرچیزی که میبینی و میشنوی سکوته تو فقط به دستورات پاسخ میدی و پاسخ تو عمل کردنته نه زبونت .
این اولین بخش شروع آموزشم به عنوان یک پلیس محافظ بود و آخرین درسی که هرگز نباید خلافش عمل کنم .
12 سال از اولین روز استخدامم گذشته و حالا توی یه ماموریت امنیتی باید مراقب تک دختر فرمانده که بزرگ ترین آموزگار زندگیم بوده باشم
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
نام اثر: مراقبتم چون مجبورم
نویسنده: علی یاد
ژانر: پلیسی
خلاصه‌: -جواب هر سوالی سکوته جواب هر درخواستی سکوته جواب هرچیزی که میبینی و میشنوی سکوته تو فقط به دستورات پاسخ میدی و پاسخ تو عمل کردنته نه زبونت .
این اولین بخش شروع آموزشم به عنوان یک پلیس محافظ بود و آخرین درسی که هرگز نباید خلافش عمل کنم .
12 سال از اولین روز استخدامم گذشته و حالا توی یه ماموریت امنیتی باید مراقب تک دختر فرمانده که بزرگ ترین آموزگار زندگیم بوده باشم
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تأیید: @Atiye♡
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تائید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@SHAHDOKHT
@DELARAM
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Atiye♡

-faťęmęĥ-

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
22
198
مدال‌ها
2
سلام،
رمان: فوبیا
نویسنده: فاطمه اسماعیلی
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: در دنیایی که تحت الشعاع ترس و نفرت قرار گرفته، با خ*یانت کسی که زمانی به او اعتماد داشت، زندگی‌اش به کل تاریک شد. در این تاریکی، فردی جوان در آرزوی رهایی است. یک انتخاب، یک تصمیم، تمام روابط دوست‌داشتنی‌اش را تیره می‌کند. در میان این آشفتگی، ورود فردی، به زندگی‌اش نور می‌بخشد. او تجسمی از امید و عشق است. با عمیق‌تر شدن پیوندشان، سایه‌های گذشته، هر دو را تهدید می‌کند. آیا نور برای نفوذ در تاریکی کافی خواهد بود یا عشق آنها تسلیم یک تراژدی خواهد شد؟
 
بالا پایین