جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار خواجوی کرمانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط SETAREH_M با نام خواجوی کرمانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 8,438 بازدید, 300 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع خواجوی کرمانی
نویسنده موضوع SETAREH_M
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
با منش هر که دید می‌گوید
فتنه بنگر که با که بنشستست


عجب از سنبل تو می‌دارم
که چه شوریدهٔ زبر دستست


دل ریشم چو در غمت خون شد
مردم دیده دست ازو شستست


گرچه بگسسته‌ئی دل از خواجو
بدرستی که عهد نشکستست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
خطی کز تیره شب برخور نوشتست
چه خطست آن که بس در خور نوشتست


اگر چه در خورست آن خط ولیکن
خطا کردست کان برخور نوشست


خطا گفتم مگر سلطان حسنش
براتی بر شه خاور نوشتست


و گر نی اجری خیل حبش را
خراج روم بر قیصر نوشتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
و یا توقیع ملک دلبری را
مثالی بر مه از عنبر نوشتست


بشیرینی بتم بستست گوئی
بدان افسون که برشکر نوشتست


همه راز نهانم مردم چشم
بیاقوت روان بر زر نوشتست


تو گوئی منشی دیوان تقدیر
مرا این در ازل بر سر نوشتست


بچشم عیب در خواج می‌بینید
چو می‌دانید کاینش سرنوشتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست
سنبلش در پیچ و ما را رشتهٔ جان تافتست


آن دو افعی سیاه مهره بازش از چه روی
همچو ثعبان برکف موسی عمران تافتست


جادوی مردم فریب او چو خوابم بسته است
زلف هندویش چرا نعلم بدانسان تافتست


گر نمی‌خواهد که ما را رشتهٔ جان بگسلد
آن طناب چنبری بهر چه چندان تافتست


مهر رخسار تو در جان من شوریده دل
همچون ماه چارده در کنج ویران تافتست


آن بنا گوش دل افروزست یا مه یا چراغ
کز شب زلف تو چون شمع شبستان تافتست


باده پیش آور که از عکس می و مهر رخت
در دلم گوئی که صد خورشید تابان تافتست


بنده تا دست طلب در دامن عشق تو زد
هرگزت روزی زغفلت سر ز فرمان تافتست ؟


همچو زلفت کار خواجو روز و شب آشفته بود
با تو گر یک روز روی از مهر و پیمان تافتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
ایکه زلف سیهت برگل روی آشفتست
زآتش روی تو آب گل سوری رفتست


در دهانت سخنست ار چه بشیرین سخنی
لب شکر شکنت عذر دهانت گفتست


همچو خورشید رخ اندر پس دیوار مپوش
زانکه ک.س چشمهٔ خورشید به گل ننهفتست


دل گم گشته که بر خاک درت می‌جستم
گوئیا زلف تو دارد که بسی آشفتست


چون توانم که ز کویت بملامت بروم
کاب چشم آمده و دامن من بگرفتست


از سر زلف درازت نکنم کوته دست
که بهر تار سر زلف تو ماری خفتست


احتیاجت به چمن نیست که بر سرو قدت
گل دمیدست و همه ساله بهار اشکفتست


بسکه خواجو همه شب خاک سر کوی ترا
بدو چشم آب فشاندست و بمژگان رفتست


گر کسی گفت که شعرش گهر ناسفتست
چه زند گوهر ناسفته که گوهر سفتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
جانم از غم بلب رسیدهٔ تست
دلم از دیده خون چکیدهٔ تست


راستی را قد خمیدهٔ من
نقشی از ابروی خمیدهٔ تست


طوطی جانم از پی شکرت
زآشیان بدن پریدهٔ تست


با لب لعل روح پرور تو
جوهر روح پروریدهٔ تست


شاید ار سر نهند سرداران
پیش رویت که برکشیدهٔ تست


دل شوریدگان بی آرام
در سر زلف آرمیدهٔ تست


دیده نادیده می‌کنی و مرا
دیده پیوسته در دو دیدهٔ تست


بنده را کو به زر کنند بها
بی‌بها بنده زر خریدهٔ تست


دل خواجو بجان رسید و مرا
جان غمگین بلب رسیدهٔ تست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
گر حرص زیردست و طمع زیر پای تست
سلطان وقت خویشی و سلطان گدای تست


ای صاحب اجل که روی در قفای دل
رخش امل مران که اجل در قفای تست


گر نفس راه می‌زندت کاین طریق نیست
از ره مرو که پیر خرد رهنمای تست


زین تابخانه رخت برون بر که کاینات
یک غرفه بر در حرم کبریای تست


جای وقوف نیست درین دامگاه دیو
بگذر که این مزابل سفلی نه جای تست


از ره مرو بنغمه سرائیدن غراب
چون مرغ روح بلبل بستانسرای تست


بر فرش خاک تکیه زدن شرط عقل نیست
چون تختگاه عالم جان متکای تست


ای یار آشنا که دم از خویش می‌زنی
بیگانه شو ز خویش چو یار آشنای تست


خواجو اگر بقا طلبی از فنا مترس
چون بنگری فنای تو عین بقای تست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
مگذر ز ما که خاطر ما در قفای تست
دل بر امید وعده وجان در قفای تست


سهلست اگر رضای تو ترک رضای ماست
مقصود ما ز دنیی و عقبی رضای تست


زین پس چو سرفدای قفای تو کرده‌ایم
ما را مران ز پیش که دل در قفای تست


گردن ببند مینهم و سر ببندگی
خواهی ببخش و خواه بکش رای رای تست


تنها نه دل بمهر تو سرگشته گشته است
هر ذره‌ئی ز آب و گلم در هوای تست


آزاد گشت از همه آنکو غلام تست
بیگانه شد ز خویش کسی کاشنای تست


ای در دلم عزیزتر از جان که در تنست
جانی که در تنست مرا از برای تست


این خسته دل که دعوی عشق تو می‌کند
سوگند راستش بقد دلربای تست


خواجو که رفت در سر جور و جفای تو
جانش هنوز بر سرمهر و وفای تست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,984
مدال‌ها
23
دلبرا خورشیدتابان ذره‌ئی از روی تست
اهل دلرا قبله محراب خم ابروی تست


تا شبیخون برد هندوی خطت بر نیمروز
شاه هفت اقلیم گردون بندهٔ هندوی تست


شهسوار گنبد پیروزه یعنی آفتاب
بارها افتاده در پای سگان کوی تست


ذره‌ئی گفتم ز مهرت سایه از من برمگیر
کافتاب خاوری در سایهٔ گیسوی تست


نافهٔ خشک ختن گر زانکه می‌خیزد ز چین
زلف را بفشان که صد چین در شکنج موی تست


هر زمان نعلم در آتش می‌نهد زلفت ولیک
جان ما خود در بلای غمزهٔ جادوی تست


از پریشانی چو مویت در قفا افتاده‌ام
نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست


با تو چیزی در میان دارد مگر بند قبا
زان سبب پیوسته او را تکیه بر پهلوی تست


نکهت انفاس خلدست این نسیم مشگ بیز
یا ز چین طرهٔ مشکین عنبر بوی تست


گر ترا هر دم بسوئی میل ودل با دیگریست
هر کجا خواجوست او را میل خاطر سوی تست
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
867
3,457
مدال‌ها
5
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا
 
بالا پایین