جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار خواجوی کرمانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط SETAREH_M با نام خواجوی کرمانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 8,248 بازدید, 300 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع خواجوی کرمانی
نویسنده موضوع SETAREH_M
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
سرمست می عشق تو در جنت و دوزخ
از نار و نعیم ایمن و فارغ زعذابست


با روی بتان کعبهٔ دل دیر مغانست
در دیر مغان زمزم جان جام شرابست


کار خرد از باده خرابست ولیکن
صاحب خرد آنست که او مسـ*ـت و خرابست


دست از فلک سفله فرو شوی چو خواجو
کاین نیل روان در ره تحقیق سرابست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
هنوزت نرگس اندر عین خوابست
هنوزت سنبل اندر پیچ و تابست


هنوزت آب درآتش نهانست
هنوزت آتش اندر عین آبست


هنوزت خال هندو بت پرستست
هنوزت چشم جادو مسـ*ـت خوابست


هنوزت سنبل مشگین سمن‌ساست
هنوزت برگ گل سنبل نقابست


هنوزت ماه در عقر مقیمست
هنوزت عقرب اندر اضطرابست


هنوزت گرد گل گرد عبیرست
هنوزت لاله در مشگین حجابست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
هنوزت بر مه از شب سایبانست
هنوزت برگل از سنبل طنابست


هنوزت لب دوای درد دلهاست
هنوزت رخ برای شیخ و شابست


هنوزت ماه در اوج جمالست
هنوزت شب نقاب آفتابست


هنوزت شکر اندر پر طوطیست
هنوزت برقمر پر غرابست


هنوزت در دل خواجو مقامست
هنوزت با دل خواجو عتابست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
آنزمان مهر تو می‌جست که پیمان می‌بست
جان من با گره زلف تو در عهد الست


نو عروسان چمن را که جهان آرایند
با گل روی تو بازار لطافت بشکست


دلم از زلف کژت جان نبرد زانک درو
هندوانند همه کافر خورشیدپرست


چشم مخمور تو گر زانکه ببیند درخواب
هیچ هشیار دگر عیب نگیرد برمست


خسروانند گدایان لب شیرینت
خسرو آنست که او را چو تو شیرینی هست


دلم از روی تو چون می‌نشکیبد ز آنروی
ببرید از من و در حلقهٔ زلفت پیوست


دوش گفتم که بنشین زانک قیامت برخاست
فتنه برخاست چون آن سرو خرامان بنشست


زادهٔ خاطر خواجو که بمعنی بکرست
حیف باشد که برندش بجهان دست بدست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
رخسار تو شمع کایناتست
وز قند تو شور در نباتست


ریحان خط سیاه شیرین
پیرامن شکرت نباتست


خضرست مگر که سرنوشتش
برگوشهٔ چشمهٔ حیاتست


برعرصه حسن شاه گردون
پیش دو رخ تو شاه ماتست


یک قطره ز اشک ما محیطست
یک چشمه ز چشم ما فراتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
عنوان سواد خط سبزت
برنامهٔ نامهٔ نجاتست


وجهی ز برات دلربائی
یا نسخه‌ئی از شب براتست


آخر به زکوة حسن ما را
دریاب که موسم زکوتست


خواجو ز تو کی ثبات جوید
ز آنروی که عمر بی ثباتست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست
سروم از ریحان تر برگل نقاب انداختست


برکنار لاله‌زار عارضش باد صبا
سنبل سیراب را در پیچ وتاب انداختست


حلقه‌های جعد چین بر چین مه‌فرسای را
یک بیک در حلق جانم چون طناب انداختست


تا کند مرغ دلم را چون کبوتر پای بند
برکنار دانه دام از مشک ناب انداختست


آندو هندوی سیه کار کمند انداز را
همچو دزدان بسته و برآفتاب انداختست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
منکه چون زلفش شدم سرحلقهٔ شوریدگان
حلقه وارم بردر آیا از چه باب انداختست


مردم چشم ار ز چشم من بیفتد دور نیست
چون بخونریزی سپر بر روی آب انداختست


ساقی مستان که هوش می پرستان می‌برد
گوئیا بیهوش دارو در شراب انداختست


در رهش خواجو به آب دیده و خون جگر
دل چو دریا کرده و خر در خلاب انداختست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
ایکه لبت آب شکر ریختست
بر سمنت مشگ سیه بیختست


نقش ترا خامهٔ نقاش صنع
بر ورق جان من انگیختست


ساقی از آن آب چو آتش بیار
کاتش دل آب رخم ریختست


با تو محالست برآمیختن
گرچه غمت با گلم آمیختست


در سر زلف تو ز آشفتگی
باز بموئی دلم آویختست


خانهٔ دل عشق بتاراج داد
عقل ازین واقعه بگریختست


خون دل از دیدهٔ خواجو مگر
عقد ثریاست که بگسیختست
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,323
46,956
مدال‌ها
23
کارم از دست دل فرو بستست
عقلم از جام عشق سرمستست


زلف او در تکسرست ولیک
دل شوریده حال من خستست


با دلم ک.س نمی کند پیوند
بجز از حاجبش که پیوستست


هر کجا در زمانه دلبندیست
دل در آن زلف دلگسل بستست


یا رب این حوری از کدام بهشت
همچو مرغ از چمن برون جستست
 
بالا پایین