جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "الف"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"الف\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 27,629 بازدید, 885 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"الف\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,786
46,936
مدال‌ها
7
اشک من و رقیب به یک رشته می‌کشد
صد حیف، چشم شوخ تو گوهرشناس نیست
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
این قافله عمر عجب می‌گذرد

دریاب دمی که با طرب می‌گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,786
46,936
مدال‌ها
7
از یک جفا چه فخر کُنی بر من ای رقیب
با من هزار مرتبه این امتحان گذشت
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
آه ! دلگیرم زتقدیر پلید
هیچکس تنهایی مارا ندید
وای از قلبم چه تنها شد .شکست
دوریت شد تیرو برجانم نشست
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,786
46,936
مدال‌ها
7
از لب پیمانه گر سر می‌رود لب برمگیر
مرد را از جان گذشتن بِه ز پیمان گشتن است
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
امشب دلِ من هوای کوی تو نموده
بی بال، دلِ من پری بسوی تو گشوده
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,786
46,936
مدال‌ها
7
اگر خود همره جانان نرفتم
ولی فرسنگها افغان من رفت

سر و سامان مجو از من چو رفتی
تو چون رفتی سر و سامان من رفت
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
از تو وقتی خواستی با خود هم‌آغوشم کنی
چشم پوشیدم؛ که ترسیدم فراموشم کنی

سرو عریانی که با پاییز می‌آمیخت گفت:
کاش پیش از برف با آتش کفن‌پوشم کنی

باد روشن می‌کند خاکستر افسرده را
شعله‌ورتر می‌شوم هرقدر خاموشم کنی

تلخی و شیرینی دشنام و لبخندت یکی‌ست
باز کن لب تا به سحر عشق مدهوشم کنی

من نمی‌مانم میان برزخ وصل و فراق
باید امشب یا ببوسی یا فراموشم کنی
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
آن که از منزل ما رفت دگر رفت،عزیز
وقت بی ارزش ما با تو هدر رفت،عزیز

دل من عاشق تنهایی خود باش که چون
همه اش حوصله‌ای هست که سر رفت،عزیز
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,786
46,936
مدال‌ها
7
ای همچو پری از من دیوانه رمیده
صد بار مرا دیده و گویی که ندیده

دریاب که ماتم زده‌ی روز فراقت
هم چهره خراشیده و هم جامه دریده

ای وای بر آن عاشق محروم که هرگز
نه با تو سخن گفته و نه از تو شنیده

آن دل که نه غم خوردی و نه آه کشیدی
از دست غمت آه چه گویم چه کشیده

بر روی تو این قطره‌ی خون چیست "هلالی"؟
گویا که دل از غصه به روی تو دویده
 
بالا پایین