مشاعره مشاعره حرف "ش"
- نویسنده موضوع Tara Motlagh
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
- Dec
- 7,765
- 46,793
- مدال‌ها
- 7
شب از شب‌های پاییزی‌ست
خموش و مهربان با من
به‌کردار پرستاری، سیه پوشیده
پیشاپیش، دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارَد شب
من این می‌گویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به‌کردار پرستاری، سیه پوشیده
پیشاپیش، دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارَد شب
من این می‌گویم و دنباله دارد شب
موضوع نویسنده
- Dec
- 7,765
- 46,793
- مدال‌ها
- 7
شبگرد کوچه‌های خیالم، به جستجو
آیم به آن محل و نشانی، که نیستی
احوال من نپرس، که اقرار می‌کنم
حالم بد است، مثل زمانی که نیستی
آیم به آن محل و نشانی، که نیستی
احوال من نپرس، که اقرار می‌کنم
حالم بد است، مثل زمانی که نیستی
موضوع نویسنده
- Dec
- 7,765
- 46,793
- مدال‌ها
- 7
شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
- Jul
- 1,014
- 8,152
- مدال‌ها
- 3
شکر حق هم خون دل داریم هم اشکی روان
سفره‌ی درویش را زینت ببخشد آب و نان
در فراقت شعر می‌گویم، ببین این شعرها
حاصل داغ من است اما به کام دیگران
آه از دنیا که جام بی‌بهای عمر را
اندک اندک پر کند اما بریزد ناگهان
خیره بر تنهایی بی‌مرز خود در آینه
سهم ما این بوده شاید از تماشای جهان
آمد و با خود گمان‌کردم که قصدش ماندن‌است
رفت تا با رفتنش پایان بگیرد داستان
سفره‌ی درویش را زینت ببخشد آب و نان
در فراقت شعر می‌گویم، ببین این شعرها
حاصل داغ من است اما به کام دیگران
آه از دنیا که جام بی‌بهای عمر را
اندک اندک پر کند اما بریزد ناگهان
خیره بر تنهایی بی‌مرز خود در آینه
سهم ما این بوده شاید از تماشای جهان
آمد و با خود گمان‌کردم که قصدش ماندن‌است
رفت تا با رفتنش پایان بگیرد داستان
