NIRI

• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 

سطح

7

 

خانمِ نیری.

ارشد بازنشسته

کاربر ویژه انجمن

کاربر رمان‌بوک

Mar

6,011

26,582

مدال‌ها

12

• 2022/08/24

• #101

کیستی که من این‌گونه به اعتماد​

نام خود را
با تو می‌گویم
نان شادی‌ام را با تو قسمت می‌کنم
به کنارت می‌نشینم و
بر زانوی تو این‌چنین به خواب می‌روم
کیستی که من این‌گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو
درنگ می کنم!​

 

NIRI

• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 

سطح

7

 

خانمِ نیری.

ارشد بازنشسته

کاربر ویژه انجمن

کاربر رمان‌بوک

Mar

6,011

26,582

مدال‌ها

12

• 2022/08/24

• #102

من بهارم تو زمین​

من زمینم تو درخت
من درختم تو بهار
ناز انگشتای تو باغم می‌کنه
میون جنگلا طاقم می‌کنه... .​

 

NIRI

• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 

سطح

7

 

خانمِ نیری.

ارشد بازنشسته

کاربر ویژه انجمن

کاربر رمان‌بوک

Mar

6,011

26,582

مدال‌ها

12

• 2022/08/24

• #103

مرا تو​

بی سببی
نیستی
به راستی
صلتِ کدام قصیده‌ای
ای غزل؟​

 

NIRI

• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 

سطح

7

 

خانمِ نیری.

ارشد بازنشسته

کاربر ویژه انجمن

کاربر رمان‌بوک

Mar

6,011

26,582

مدال‌ها

12

• 2022/08/26

• #104

طرفِ ما شب نیست​

صدا با سکوت آشتی نمی‌کند

کلمات انتظار می‌کشند

من با تو تنها نیستم، هیچ‌ک.س با هیچ‌ک.س تنها نیست

شب از ستاره‌ها تنهاتر است…​

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2023/04/04

• #105

بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستان‌ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست...

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2024/03/04

• #106

من از آتش و آب سر درآوردم،
از توفان و از پرنده

من از شادی و درد سر درآوردم،
گلِ خورشید را امّا
هرگز ندانستم
که ظلمت‌گردانِ شب
چگونه تواند شد!

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2024/03/04

• #107

من عمله‌ٔ مرگِ خود بودم
و ای دریغ که زندگی را دوست داشتم !
آیا تلاشِ من یکسر بر سرِ آن بود
تا ناقوسِ مرگِ خود را پُرصداتر به نوا درآوردم؟

من پرواز نکردم
من
پر پر زدم

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2024/03/04

• #108

سین هفتم
سیب سرخی است
حسرتا
که مرا نصیب
از این سُفرهٔ سُنَت
سروری نیست

شرابی مرداَفکن در جامِ هواست
شگفتا
که مرا بدین مستی
شوری نیست

سبوی سبزه پوش
در قابِ پنجره
آه
چنان دورم
که گویی جز نقشِ بی جانی نیست
و کلامی مهربان
در نخستین دیدارِ بامدادی
فغان
که در پسِ پاسخ و لبخند
دلِ خندانی نیست

بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستان‌ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست ...

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2024/03/04

• #109

عشق آمد و شولای سبزش را به روی دلم کشید
دلم بیدار شد، شکوفه داد و خندید بی آنکه حدس زده باشم
دیواره‌های دلم فرو ریخت
و من مبتلا شدم به عشق
مبتلا شدم به همه‌چیز و همه‌ک.س

 

mobina01

سطح

4

 

نویسنده ادبی انجمن

نویسنده ادبی انجمن

Mar

10,700

27,711

مدال‌ها

9

• 2024/03/04

• #110

شب
از سایه‌ها و
غریوِ دریا سرشار است
زیباتر شبی براى دوست‌داشتن
با چشمانِ تو مرا به الماسِ ستاره‌ها نیازى
نیست ...