- Jul
- 2,609
- 4,907
- مدالها
- 2
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!«بذارین دربارهی پیاده رویام در کوهستان براتون حرف بزنم. در پیادهرویهای روزانهام یک معبد متعلق به قرن هجدهم را کشف کردهام.»
هنگام دیدن رویا به جهان دیگری منتقل میشویم. جهانی که ناخوآگاهمان بر آن فرمانروایی میکند و همهچیز ازتخیلمان مشتق میشود. خیالات، خلاقیت و جنبه هنری ما در جهان خواب پررنگتر از همیشه بیدار میشود.«رویاها میتوانند همه جور چیزی به مردم بگویند. میتوانند مشکلاتمان را حل کنند. به خصوص درمورد نوشتن. مغز به انسان میگوید: باشه، تو بگیر بخواب، من خودم حلش میکنم.»
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک