جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی آرایه ادبی استعاره

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط DELVAN. با نام آرایه ادبی استعاره ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,574 بازدید, 43 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع آرایه ادبی استعاره
نویسنده موضوع DELVAN.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سلین
موضوع نویسنده

DELVAN.

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Dec
4,121
24,781
مدال‌ها
6
در این بیت، ترکیب های «رُخِ اندیشه» و «زلفِ سخن» اضافۀ استعاری هستند.

ک.س چو حافظ نگشود از رُخِ اندیشه نقاب تا سر زلفِ سخن را به قلم شانه زدند (حافظ)
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

استعاره​

استعاره در لغت به معنی عاریت گرفتن است و استعمال کلمه‌ای در غیر معنی حقیقی خودش به منظور تشبیه. در واقع، می‌توان چنین گفت که استعاره همان تشبیه است که در آن، یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبه‌به) حذف شده است. به عبارت بهتر، در استعاره کلمه‌ای را به جای کلمه‌ای دیگر قرار می‌دهیم به این شرط که مشابهت داشته باشند. یکی از دلایل استفاده از استعاره، تکراری شدن تشبیهات مختلف و رایج آن بین عامه مردم است.

از معروف‌ترین انواع استعاره می‌توان به استعاره مصرحه و استعاره مکنیه اشاره کرد.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

استعاره مصرحه​

واژه «مصرّحه» مؤنث مصرح به معنی تصریح شده و روشن و آشکار و بی‌پرده است. در استعاره مصرحه مشبه حذف می‌شود و به جای آن مشبه به قرار می‌گیرد. بیت زیر از حافظ را در نظر بگیرید:

بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه‌بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد

در مصراع اول بیت بالا سه کلمه «بت»، «گل» و «سنبل» استعاره مصرحه هستند. شاعر معشوق را به بت تشبیه کرده که پرستیدنی است. چهره معشوق را از نظر زیبایی به گل تشبیه کرده و موی معشوق را به سنبل تشبیه کرده که مانند سایه‌بانی روی صورت قرار گرفته است. بنابراین، با توجه به اینکه مشبه حذف شده، بت استعاره مصرحه از معشوق، گل استعاره مصرحه از چهره معشوق و سنبل استعاره مصرحه از زلف یار است.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

استعاره مکنیه​

واژه «مکنیه» مؤمث مکنی و به معنی کنیه ‌داده ‌شده است؛ دقیقاً برعکس معنی واژه مصرح. همان‌طور که حدس زده‌اید، در استعاره مکنیه، برعکس استعاره مصرحه، مشبه‌به حذف می‌شود. اما نکته‌ای اینجا وجود دارد و آن این است که در استعاره مکنیه قرینه‌ای برای مشخص کردن مشبه وجود دارد. عطار در تذکره‌الاولیا در ذکر بایزید بسطامی چنین می‌نویسد:

… و گفت: به صحرا شدم عشق باریده بود و زمین تر شده بود. چنان‌که پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد.

همان‌طور که می‌بینیم، عشق به باران تشبیه شده و خود مشبه‌به که باران باشد، نیامده است. بنابراین، استعاره مکنیه داریم.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2
هرگاه علاقۀ بین معنای مجازی و معنای حقیقی واژه مشابهت باشد، مجاز را آرایه استعاره گویند. مانند لفظ «شیر» به معنی مرد شجاع و چنانچه علاقه غیر از مشابهت باشد آن را مجاز مُرسَل گویند. به عبارت دیگر، «آرایه استعاره، در حقیقت نوعی مجاز است، ولی شرط آن، وجود علاقۀ مشابهت است بین معنی حقیقی و معنی مجازی. بدین ترتیب، استعاره از طرفی مجاز و از طرفی تشبیه است؛ مجازی که علاقۀ آن مشابهت باشد و تشبیهی که یکی از طرفین تشبیه را حذف کنند.

دانستیم که آرایه استعاره مبنی بر تشبیه است. حال، هرگاه مشبه را ترک کنند و مشبهٌ بِه را در کلام آورند، استعاره را مُصَرَّحِه یا تَصریحیه گویند و هرگاه مشبهٌ بِه را ترک کنند و مشبه را ذکر کنند، آن را استعارۀ مکینه یا استعارۀ با کنایه نامند.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

ارکان آرایه استعاره:

۱- مُستعار و آن لفظ مشبهٌ بِه است.

۲- مُستعارٌ مِنه و آن معنی مشبهٌ به است.

۳- مُستعارٌ لَه و آن معنی مشبه است.

«مُستعارٌمِنه» و «مُستعارٌلَه» را طرفین استعاره می نامند و صفت مشترک بین طرفین را که در تشبیه وجه شبه گویند، در اینجا «جامع» گویند. مثلاً، در مثال «شیری دیدم که تیر می انداخت» معنی موضوعٌ لَه(اصلی) لفظ شیر که حیوان درنده باشد، مستعارٌ منه است و معنی ای که در آن استفاده شده که مرد شجاع باشد، مستعارٌ لَه و لفظ شیر، مستعار و صفت شجاعت، جامع خواهد بود.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

استعاره مصرحه چیست​

در آغاز بحث، گفتیم که آرایه استعاره، تشبیهی است که اگر مشبه را حذف کنند و مشبهٌ به را ذکر کنند، آن را استعارۀ مُصرحه گویند. بنابراین، می توان گفت: استعارۀ مصرحه، تشبیهی است که از ارکان آن، فقط مشبهٌ به را ذکر نموده و باقی را حذف کرده اند. اکنون، برای روشنتر شدن این سخن، به شرح چند نمونه از این نوع استعاره می پردازیم.

مانند:

کلمۀ «شیر» در جملۀ «شیری دیدم تیر می انداخت» که در اینجا به معنی مرد شجاع به کار رفته است، به خاطر شباهتی که مرد شجاع در شجاعت به شیر دارد. این مثال، در اصل این گونه بوده: «مردی شجاع مانند شیر را دیدم که تیر می انداخت» که مشبه و ادات تشبیه و وجه شبه را حذف کرده و شیر را باقی گذاشته و آن را با قرینۀ تیر انداختن همراه کرده اند، تا دلالت کند بر این که منظور از شیر، مرد شجاع است.

***

«چادر لاژورد» در بیت زیر، استعاره از شب است:

بدان گه که خورشید برگشت زرد پدید آمد آن چادر لاژوَرد (فردوسی)

***

«نرگس» در بیت های زیر استعاره از چشم معشوق است:

نرگس مسـ*ـت نوازش کن مردمدارش خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد (حافظ)



خوابِ آن نرگس فَتّان تو بی چیزی نیست تابِ آن زلف پریشان تو بی چیزی نیست (حافظ)



***

«گُلِ خندان» در بیت زیر، استعاره از معشوق و «آب روان» استعاره از اشک است.

چشمۀ چشم مرا ای گُل خندان دریاب که به امید تو، خوش آب روانی دارد (حافظ)
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

استعاره مکنیه چیست:​

چنانکه گوینده در نفس خود، چیزی را به چیزی تشبیه کند و از ارکان آن، فقط مشبه را ذکر کرده و بعضی از لوازم و خصوصیات مشبهٌ بِه را برای مشبه آورد، تا دلالت کند بر این تشبیه، در اینجا، این تشبیه مُضمر(پنهان) را استعارۀ مکنیه یا استعاره با کنایه گویند. به جهت اینکه مشبه در آن مذکور نیست و در دلالت بر معنی آن، فقط به ذکر بعضی از خواص آن اکتفا شده است.

مانند:

در بیت زیر، شاعر دین را به دیبا تشبیه کرده و «بافتن» را که از لوازم دیبا و از مقولات وجه شبه است، ذکر نموده است:

علماء جمله می لافند دین برپای هر کسی می بافند (سنایی)



***

در بیت زیر، «قضا» را به مرغی همچون کرکس و شاهباز تشبیه کرده و مشبهٌ به را در لفظ نیاورده است:

قضا ز آسمان چون فروهِشت پَر همه عاقلان کور گردند و کر (فردوسی)



***

در بیت زیر، در واژۀ «اجل» استعارۀ مکنیه وجود دارد:

بخندد اجل، چون تو خنجر برآری بجنبد جهان، چون تو لشکر برانی (فرخی)



***
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2

اضافه استعاری:​

گفتیم که آرایه استعاره زیرساخت تشبیهی دارد که مشبه ٌبه آن حذف شده است و مشبه آن ذکر می شود. حال اگر یکی از اندام ها یا لوازم مشبهٌ بهی که حذف شده را برای استعاره، مضاف قرار دهیم و آن را به صورت یک ترکیب اضافی بیان کنیم، این ترکیب «اضافۀ استعاری» می باشد. به عبارتی دیگر، در ترکیب اضافۀ استعاری، یک اندام، رفتار یا جزئی که مربوط به خود لفظ استعاره نیست، به صورت فرضی و در جایگاه «مضاف» به آن نسبت می دهیم و واژه ای که استعاره شده در نقش «مضافٌ الیه» قرار می گیرد.

بنابراین، در اضافۀ استعاری، مضاف به صورت فرضی و در تصور ما به مضاف الیه نسبت داده می شود و در عالم واقعیت، مربوط به مضافٌ اِلَیه نیست.
 

ELSA

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Feb
633
2,621
مدال‌ها
2
به عنوان مثال: در ترکیب «بالِ اندیشه»، اندیشه در عالم واقعیت بال ندارد، بلکه در تصور ما به صورت پرنده ای فرض شده و بال را به آن نسبت داده ایم.

نکته ای که باید در نظر داشت، این است که در «اضافۀ استعاری»، هیچ گاه انسان در نقش «مضافٌ اِلَیه» نیست؛ اما گاهی یکی از اندام ها یا رفتار او، در جایگاه «مضاف» واقع می شود. اگر در ترکیب اضافۀ استعاری، مضاف یکی از اندام ها یا رفتارهای انسان باشد، گون های تشخیص نیز ایجاد می شود.

مثال:

در این بیت، ترکیب های «رُخِ اندیشه» و «زلفِ سخن» اضافۀ استعاری هستند.

ک.س چو حافظ نگشود از رُخِ اندیشه نقاب تا سر زلفِ سخن را به قلم شانه زدند (حافظ)

***
 
بالا پایین