- May
- 148
- 97
- مدالها
- 2
تصادف کرده ؟ : اره شاید. بنده خدا یه موتوری داشته که هر روز باهاش مسافر کشی می کرده . داشته تو جاده میرفته که یهو بهش خبر میدن ، زنش مریضه و بیمارستانه . اون یهو سرعتش رو زیاد می کنه و میخوره به یک ماشین مدل بالا . موتورش رو پلیس توقیف می کنه ، خودشم هیچی پول نداشته بره تا بیمارستان .
میخاید بازم بگم ؟ ولی راستش این آخر این ماجرای آموزش نوینسدگی نیست . هر کدوم از این ایده ها که من برای نوشتن داستان گفتم ، یه چیز گنگی داشت مگه نه ؟ پس بازم قانون علامت سوال رو از تو ذهنمون در میارم ، درست مثل یه ذره بین میزاریم روی این جمله ها و شروع می کنیم به پرسیدن .
اون بخش اول که گفتم تو این شهر غریب هستش. خب از کجا اومده .برای چی اومده اینجا که غریبم باشه . اصلا بیایم سر این صحبت کنیم که لباسش چه شکلی بوده دقیقا . شلوار پارچه ای ، پس کفشش چی ؟ اطلاعات بشتر لازمه دیگه .
یا سوال دوم از کی بدهی داشته ؟ برای چی بدهی داشته ؟ دخترش کیه ؟ چند سالشه ؟ کجا میخاد دانشگاه بره ؟ دخترشم باهاش اومده بوده؟ دخترش اگر بفهمه پولی نیست برای ثبت نام چی به باباش میگه و بازم مطمئنم اگر هزار بار دیگه بخونیم هنوز سوال برای پرسیدن داریم .
میخاید بازم بگم ؟ ولی راستش این آخر این ماجرای آموزش نوینسدگی نیست . هر کدوم از این ایده ها که من برای نوشتن داستان گفتم ، یه چیز گنگی داشت مگه نه ؟ پس بازم قانون علامت سوال رو از تو ذهنمون در میارم ، درست مثل یه ذره بین میزاریم روی این جمله ها و شروع می کنیم به پرسیدن .
اون بخش اول که گفتم تو این شهر غریب هستش. خب از کجا اومده .برای چی اومده اینجا که غریبم باشه . اصلا بیایم سر این صحبت کنیم که لباسش چه شکلی بوده دقیقا . شلوار پارچه ای ، پس کفشش چی ؟ اطلاعات بشتر لازمه دیگه .
یا سوال دوم از کی بدهی داشته ؟ برای چی بدهی داشته ؟ دخترش کیه ؟ چند سالشه ؟ کجا میخاد دانشگاه بره ؟ دخترشم باهاش اومده بوده؟ دخترش اگر بفهمه پولی نیست برای ثبت نام چی به باباش میگه و بازم مطمئنم اگر هزار بار دیگه بخونیم هنوز سوال برای پرسیدن داریم .