آموزشی ارتباط بین حقیقت با داستان

[آرشیت]

به عبارت دیگر آیا داستان دارد یک موقعیت واقعی را ترسیم و نوسازی و تقدیم به مخاطب می‌کند؟

 

[آرشیت]

۲- آیا داستان دارد یک موقعیت واقعی را می‌گیرد، آن را تغییر می‌دهد و به مخاطب تقدیم می‌کند؟
۳- آیا داستان یک موقعیت واقعی را می‌گیرد، آن را می‌کوبد و از نو می‌سازد و بعد آن را به مخاطب تقدیم می‌کند؟

 

[آرشیت]

داستان مثل یک خانه است و نویسنده اگر مانند دلال عمل کند، یعنی خانه را بخرد و به دیگری بفروشد؛ یا اینکه تغییرات جزئی در این خانه انجام دهد اما خانه همانی است پیش از این بوده، حالت اول رخ می‌دهد.

 

[آرشیت]

حالت دوم زمانی اتفاق می‌افتد که یک بنا (نویسنده) در خانه (داستان) تغییرات چشمگیری انجام می‌دهد مثلاً به خانة قبلی یک اتاق اضافه یا از آن کم می‌کند یا پذیرایی را بزرگتر یا کوچکتر می‌کند، اینجا تغییرات گسترده‌ای رخ می‌دهد.

 

[آرشیت]

حالت سوم زمانی است که بنا (نویسنده) آن خانه (داستان) را خراب می‌کند و در زمین خانة قبلی، خانة جدیدی می‌سازد. درواقع بنا (نویسنده) از جوهر خانة (داستان) قبلی در خانة (داستان) جدید استفاده می‌کند.

 

[آرشیت]

حال به عنوان یک نویسنده اگر این خانه داستان شما باشد، باید در قدم اول شما تصمیم بگیرید روی آن موقعیت حقیقی که این شوق و لذت را در شما ایجاد کرده که آن را تبدیل به داستان کنید.

 

[آرشیت]

حال کدام یک از این سه پروسه را باید پیاده کنید. آیا می‌خواهید همانطور بدون تغییر تحویل دهید؛ یا می‌خواهید تغییراتی روی آن انجام دهید بعد تحویل دهید و یا اینکه می‌خواهید بکوبید و از نو بسازید و سپس تحویل دهید.

 

[آرشیت]

داستان نویس باید بداند که می‌خواهد خودش را در کدام یک از این حالت‌های سه‌گانه قرار دهد؛ آیا بدون تغییر کاری می‌کند، آیا تغییراتی انجام می‌دهد و یا از نو می‌کوبد و می‌سازد. در وهلة اول نویسنده باید خودش را بشناسد و سپس ارتباط بین خود و حقیقت را مشخص کند.

 

[آرشیت]

پس شناخت نویسنده از خودش مهمترین گام در عرصة نوشتن یک داستان است؛ پیش از نوشتن داستان چه ارتباطی بین نویسنده و حقیقت وجود دارد؟

 

[آرشیت]

این مهم را چه چیزی مشخص می‌کند؟ در واقع آن سریال‌ها و فیلم‌هایی که نویسنده به آنها علاقه دارد و همچنین آن کتاب‌هایی که مطالعه می‌کند، رابطة شناخت نویسنده از خود و حقیقت را مشخص و آشکار می‌کند؛