جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار نزار قبانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط آساهیر با نام اشعار نزار قبانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,799 بازدید, 206 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار نزار قبانی
نویسنده موضوع آساهیر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
در بندر آبی چشمانت
بر صخره های پراکنده می دوم
چون کودکی
عطر دریا را به درون می کشم
و خسته بازمی‌گردم چون پرنده ای.

در بندر آبی چشمانت
سنگ ها آواز شبانه می خوانند.
در کتاب بسته ی چشمانت
چه کسی هزار شعر پنهان کرده است؟
ای کاش، ای کاش دریانوردی بودم
ای کاش قایقی داشتم
تا هر شامگاه در بندر آبی چشمانت
بادبان برافرازم.
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
درون قهوه‌خانه با خودم گفتم
که از امروز فراموشت کنم دیگر
و غم‌های فراوان را
بشویم از دل و بسپارمش در گور یادت را

تلخ را با تلخی قهوه بباید شست
دریغ اما که یادت
چون گلی زیبا برآمد از دل فنجان
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
وقتی عاشقم،
نور سيّالی می‌شوم
پنهان از نظرها
و شعرها در دفتر شعرم
کشتزارهای گل ابريشم
و گل‌های داوودی می‌شوند

وقتی عاشقم،
آب از انگشتانم فوران می‌کند
و سبزه بر زبانم می‌رويد

وقتی عاشقم،
زمانی می‌شوم خارج از هر زمان...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
جزیره‌ای‌ست عشق تو
که خیال را به آن دسترسی نیست،
خوابی‌ست ناگفتنی، تعبیر ناکردنی

به‌راستی عشق تو چیست؟
گل است یا خنجر؟
یا شمع روشنگر؟
یا توفان ویرانگر؟
یا اراده‌ی شکست‌ناپذیر خداوند؟

تمام آنچه دانسته‌ام
همین است؛
تو عشق منی
و آنکه عاشق است،
به هیچ چیز نمی‌اندیشد...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
تو همچون
نقش روي سنگ در قلبم جاودانه‌اي
اي که در قطره قطره‌ي خونم خانه داري
هر کجا که باشي دوستت دارم
ناشناخته‌هايي در توست
گوشه‌اي از تاريخ و سرنوشت
که پا به عرصه‌اش مي‌گذارم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
دستانت اکتشافند
و از ابتدایِ ورودم
به موزه‌‌ی شمع،
بی‌ هیچ راهنمایی
به‌سویِ منبعِ نور قدم‌زنان رفتم.

و از ابتدایی که دستانِ مُلوکانه‌ات را دیدم
که قهوه‌ی‌ صُبح‌گاهی‌ام را آماده می‌کنند
فهمیدم
که چگونه می‌توان به نخل‌ها احترام گذاشت.
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
چشمانت.. آخرين كشتی های مسافرند
آیا جایی در آنجا هست؟
من از پرسه زدن در ایستگاه های جنون خسته شدم
و به جایی نرسیدم..
چشمانت آخرین فرصت ممکن
برای کسی ست که به فرار می اندیشد..
و من.. به فرار می اندیشم...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
بگذار
جست و جو کنم
واژه‌هایی که به اندازه‌ی
حجم عشقم به تو باشد
و کلماتی را جست و جو کنم
که تمام مساحت سی*ن*ه‌ات را بپوشاند..
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
معشوقه ام باش و ساکت شو
با من درباره شریعت عشق ، بحث نکن
عشق من به تو شریعتیست که می نویسمش واجرایش می کنم

اما تو ...
آموختمت که گل مارگریت شوی و
بر بازوهایم بخوابی و بگذاری تا حکومت کنم
و کار تو فقط این باشد
که تا ابد معشوقه ام باشی
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
عشق ، دل به دریا زدنی ست بی کشتی
و دانستنِ وصال دور از دست
عشق
لرزش انگشتان است
و لب های فروبسته ی غرق سوال
عشق رود غم است در اعماق وجودمان
که پیرامونش تاکها و خارها می رویند
عشق همین است.....
 
بالا پایین