جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار نزار قبانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط آساهیر با نام اشعار نزار قبانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,785 بازدید, 206 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار نزار قبانی
نویسنده موضوع آساهیر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای که چون زمستانی!
و من دوست دارمت...

دستت را از من مگیر
برای بالا پوش پشمین‌ات
از بازی‌های کودکانه‌ام مترس.

همیشه آرزو داشته‌ام
روی برف، شعر بنویسم
روی برف، عاشق شوم
و دریابم که عاشق!
چگونه با آتشِ برف می‌سوزد!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
جزیره‌ای‌ست عشق تو
که خیال را به آن دسترسی نیست،
خوابی‌ست ناگفتنی، تعبیر ناکردنی

به‌راستی عشق تو چیست؟
گل است یا خنجر؟
یا شمع روشنگر؟
یا توفان ویرانگر؟
یا اراده‌ی شکست‌ناپذیر خداوند؟

تمام آنچه دانسته‌ام
همین است؛
تو عشق منی
و آنکه عاشق است،
به هیچ چیز نمی‌اندیشد...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هرگز نام محبوبم را از من نپرسید
می‌ترسم عطرِ او به مشامتان برسد،
حتی اگر حرفی از نامِ او بگویم
شب در دهانِ کوچه‌ها می‌مانَد!

او را در خنده‌ی ساقی‌ها می‌بینید
در لرزشِ بازیگوشانه‌ی پروانه‌ها
در دریا، در تنفسِ کشتزارها
در نغمه‌خوانیِ پرنده‌ها
در اشک‌های زمستان
در رگبار بی‌دریغِ باران!
خوبی‌هایش در کتاب‌ها نمی‌گنجد
و قلم شاعران از وصفش ناتوان است.
هرگز نام محبوبم را نپرسید
همین که نشانه‌هایش را دادم
کافی‌ست!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
جزیره‌ای‌ست عشق تو
که خیال را به آن دسترسی نیست،
خوابی‌ست ناگفتنی، تعبیر ناکردنی

به‌راستی عشق تو چیست؟
گل است یا خنجر؟
یا شمع روشنگر؟
یا توفان ویرانگر؟
یا اراده‌ی شکست‌ناپذیر خداوند؟

تمام آنچه دانسته‌ام
همین است؛
تو عشق منی
و آنکه عاشق است،
به هیچ چیز نمی‌اندیشد...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دلتنگ توام
مرا بیاموز چه‌طور دلتنگت نباشم
چه‌طور باید ریشه‌ی عشقِ تو را از اعماق جانم برکنم؟
بیاموزم چگونه اشک در کاسه‌ی چشم‌ می‌میرد
بیاموزم قلب‌ها چه‌طور می‌میرند
و شور و‌ شوق وجودِ آدمی
چگونه خودکشی می‌کند؟
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
آرزو می کردم که تو از آن من بودی

در روزگاری که بر گل ستم نبود

بر شعر

بر نی
و بر لطافت زنان

اما افسوس
دیر رسیده ایم
ما گل عشق را می کاویم
در روزگاری که عشق را نمی شناسد.
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
تو را بسيار دوست دارم
و رويای من اين است که مرا
در پيراهنی نو مبهوت کنی
و با عطری تازه ، ديدگاهی تازه
و رويای من اين است
که بارانی از شط بلند پرسش ها
بر من بباری
و چون خوشه گندم از پارچه ناز بالش بشکفی
تو را بسيار دوست دارم
و می دانم که نمی دانی
و مسئله اين است...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
چه می‌شد اگر خدا

آن که خورشید را

چون سیب درخشانی

در میانه‌ی آسمان جا داد ،

آن که رودخانه‌ها را

به رقص در آورد ...

و کوه‌ها را بر افراشت ،

چه می شد اگر او ،

حتی به شوخی

مرا و تو را عوض می‌کرد !

مرا کمتر شیفته

تو را زیبا کمتر....
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
طولش نمی دهم

چرا که عشق،

روشن و مختصر است.

من هلاک کسی چون توام

که روزی از راه برسد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
عشق ، دل به دریا زدنی ست بی کشتی
و دانستنِ وصال دور از دست
عشق
لرزش انگشتان است
و لب های فروبسته ی غرق سوال
عشق رود غم است در اعماق وجودمان
که پیرامونش تاکها و خارها می رویند
عشق همین است.....
 
بالا پایین