جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار نزار قبانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط آساهیر با نام اشعار نزار قبانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,799 بازدید, 206 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار نزار قبانی
نویسنده موضوع آساهیر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
ای زنی که در میانِ کتاب‌های جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنت جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد می‌شود...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
عشق یعنی ؛
مرا جغرافیا در کار نباشد!
تو را تاریخ در کار نباشد!
یعنی...
تو با صدایم سخن گویی!
با چشمانم ببینی!
و جهان را
با انگشتانم کشف کنی
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
دلتنگ توام
مرا بیاموز چه‌طور دلتنگت نباشم
چه‌طور باید ریشه‌ی عشقِ تو را از اعماق جانم برکنم؟
بیاموزم چگونه اشک در کاسه‌ی چشم‌ می‌میرد
بیاموزم قلب‌ها چه‌طور می‌میرند
و شور و‌ شوق ِوجودِ آدمی
چگونه خودکشی می‌کند؟
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
خیلی زود عاشقت شدم
و نگاهم را پنهان کردم
زمانی نگذشته بود
که تمام قصه های عاشقانه را آتش زدم
دیگر نیازی به این تاریخ افسانه ای نیست
من به شناخت عمیقی رسیدم
در همان دقایقی که چشمانت را دیدم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
من دوستت دارم
هزار هزار
پس بگریز از من
از آتشم !
از دودم !
که در دنیا ندارم چیزی
جز چشم های تو و
غم های خویش ...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
قهوه‌ که‌ می‌خوری‌ ..
به‌ من‌ گوش‌ بده‌ !
شاید دیگر با هم‌ قهوه‌ نخوریم‌ و
فرصتی‌ نداشته‌ باشیم‌،
برای‌ گَپ‌ زدن‌ !
نه‌ از تو چیزی‌ می‌گویم‌،
نه‌ از خودم‌ !
ما شمالی‌ترین‌ نقطه‌ی‌ عشقیم‌ !
دو سطرِ حاشیه‌نویسی‌ شُده‌ با مِداد !
درباره‌ی‌ چیزی‌ بزرگ‌تر ...
و پاک‌تر از من‌ و تو
حرف‌ می‌زنم‌ !
عشق‌...
شاپرکی‌ آمده‌ از بهشت‌ بود،
بر شانه‌هامان‌ نشست‌ ...
و ما پَراندیمش‌ !
ماهی‌ مطّلایی‌ بود آمده‌ از دریا،
ما لِه‌اَش‌ کردیم‌ !
ستاره‌یی‌ آبی‌ بود که‌ سوزاندیمش‌ !
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
هر بار
که ‌ترانه ای ‌برایت سرودم
قومم‌ بر من تاختند!
که چرا برایِ میهن، شعری نمی‌سرایی؟
و آیا زن، چیزی‌ به جز‌ وطن است ؟!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
روشنای زندگی‌ ام
نسیم من
فانوس‌ ام
بیانیه باغ‌ های من‌
پلی به سمت من بکش از عطر نارنج‌
جایی به من بده
چون شانه عاجی
در میان شب گیسوانت‌
و آنگاه فراموشم کن‌
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
یسکن الشعر فی حدائق عینیک
فلولا عیناک لا شعر یکتب

شعر در باغ های چشمانت ساکن می شود
و اگر چشمانت نبود شعری سروده نمی شد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
امروز همه‌ی نیاز من این است
که تو را به "نام" بخوانم
و مشتاق حرف حرفِ نام تو باشم
مثل کودکی که مشتاق تکه‌ای حلواست ..
 
بالا پایین