مطالب طنز اعتراف‌😂🔪

[تابان دخت]

اعتراف میکنم که اکثر کارایی که من میکنم داداشم تقاصش رو پس میده🙃

اعتراف میکنم تنها وقتی که درس میخونم شبه امتحانه 😐😁

 

[ASHVAN]

اعتراف می کنم دوم دبیرستان که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان…؟17 ساله؟نام پدر….؟هستید؟
دیروز واکسن سرخک،سرخجه زدید؟
با تعجب گفت : بله!
آقا منم گفتم : "اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی"!
طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان…
هنوزم عذاب وجدان دارم!!!😂😂🔪

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم یه جوجه اردک داشتم فشارش میدادم تا دستشویی کنه ولی دستشویی نمی‌کرد اینقدر بدبخت رو فشارش دادم که آخر سر خفه شد مرد

الان که یادش افتادم دارم عذاب وجدان میگیرم چرا یادم انداختی😑

 

[bishamloo]

اعتراف میکنم کسی که غلتک رو با خشونت با زمین مالید و سیاهش کرد من بودم(توجه به مامان بابا)

 

[noora]

اعتراف می‌کنم من تل اجیم رو تو بچگی شکوندم حیحیحی بهش حسودیم می‌شد🤣

 

[armita-is-typing]

اعتراف میکنم هر رمانی که مینویسم....
یا آغاز داره پایان نداره
یا پایان داره آغاز نداره
یا آغاز و پایان داره نمیدونم وسطش چی بنویسم
😐 😂

 

[-SAHEL-]

اعتراف میکنم مجسمه خونه مادر بزرگم و من شکستم😑

 

[-SAHEL-]

اعتراف میکنم
دفتر @نهال رادان رو من گم کردم
من و ببخش نهالم 🙏

 

[-SAHEL-]

اعتراف میکنم اونروز توی مدرسه من خوردم به دختره دماغش خون اومد نه اون بدبختی که انداختم گردنش😁🤣

 

[نهال رادان]

اعتراف میکنم اون روز من و ساحل با هم اون مجسمه رو شیکوندیم و بعد جوری محوش کردیم که اصلا دیده نشه.

 

[مبینای شهر قصه ها]

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم کارتون پرنسس های دیزنی رو میدیدم عین همونا میشدم دنبال پرنس بودم با اسب سفید 😐😂